فهرست مطالب این مقاله
با پیشرفت علم و تکنولوژی و همینطور علم برنامهنویسی، اهمیت ایده اولیه، بیش از پیش در راهاندازی کسب و کاری بزرگ و برجسته، پر رنگ شد؛ چرا که شما میتوانید با یادگیری اصول و علم برنامهنویسی با نرمافزارهای گوناگون کامپیوتری به راحتی در این مسیر قدم برداشته و پیشرفت کنید. آن چیزی که برنامه شما را از دیگر برنامهها متفاوتتر جلوه میدهد، همان ایده اولیه است. ایدهای کارآمد، خلاقانه و متفاوت، قطع به یقین میتواند موفقیت کسب و کار را تا حدودی تضمین کند. چه کسی فکرش را میکرد که میتوان از طریق اینترنت، دست به خرید و فروش اجناس دست دوم زد زد؟ یا کالاهای نو را خریداری کرد؟ تاکسی اینترنتی گرفت و سینما را در خانه خود دید؟
مروری بر زندگینامه رید هستینکز

زتدگینامه رید هستینکز
رید هستینگز، در اکتبر سال ۱۹۶۰ در بوستون ماساچوست چشم به جهان گشود. پدرش، ویلموت رید هستینگز، وکیل بوده و مدتی نیز در دولت نیکسون فعالیت داشت. مادرش نیز جوان آموری نام داشت که به خانهداری مشغول بود. هستینگز تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه باکینگهام براونی کمبریج ماساچوست گذراند و در سال ۱۹۷۸ از این دبیرستان فارغ التحصیل شد. وی در سال ۱۹۸۳ مدرک کارشناسی خود را در رشته ریاضیات از کالج Bowdoin دریافت کرد.
پیوستن به نیروهای نظامی
هستینگز در دوران جوانیاش به سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده پیوست. این امر به این دلیل انجام گرفت که هستینگز در نوجوانی علاقهای شدید به طبیعتگردی و ورزشهای محیطی داشته و تاکنون هم جزو اخلاق اصلی او محسوب میشود. هستینگز هیچگاه آموزشهای نیروی دریایی را به اتمام نرساند و تصمیم گرفت تا به مجموعه سپاه صلح بپیوندد.
پس از چند سال فعالیت در نیروهای نظامی، هستینگز بهعنوان معلم ریاضی در کشور اسواتینی (کشوری در جنوب آفریقا) مشغول به کار شد. هستینگز پس از بازگشت به آمریکا تصمیم به ادامه تحصیل گرفت و در سال ۱۹۸۸ مدرک کارشناسی ارشد خود در زمینه علوم کامپیوتر را از دانشگاه استنفورد (Stanford University) دریافت کرد.
فعالیتهایی که رید هستینگز در سپاه صلح انجام داده بود، همچنان ادامهدار هستند؛ چرا که وی امروزه فعالیتهای عمومی و خیرخواهانه متعددی با تمرکز بر تحصیلات و آموزش انجام میدهد.
آغاز به کار به عنوان توسعهدهنده نرمافزار
هستینگز در ۳۰ سالگی به عنوان توسعهدهنده نرمافزار مشغول به کار شد و در سال ۱۹۹۱ شرکت Pure Software را تاسیس کرد.
در ابتدا، این شرکت به شکل مطلوبی گسترش یافت و عنوان شرکت سهامی عام را از آن خود کرد. آنها ابزارهای مورد نیاز برای توسعه دهندههای یونیکس آماده میکردند و در ۱۸ ماه، سه شرکت را به زیر مجموعه خود افزودند. نیل هانت که بعدها یکی از همکاران دائمی رید شد، در آن شرکت هم فعالیت میکرد. پتی مک کورد نیز همکار دیگری بود که به همراه هستینگز بعدها به نتفلیکس آمد.
فروش شرکت
با این حال، تنها ۶ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۹۷ هستینگز موفق شد شرکت Puer Software را با سود قابل توجهی و به مبلغ ۷۵۰ میلیون دلار به فروش برساند. این شرکت بعدها به Pure Atria Corporation تغییر نام داد. اما چه چیزی باعث شد که رید هستینگز دست به فروش شرکت خود بزند؟ تنها یک چیز که آن هم علاقه نام داشت. در واقع هستینگز علاقهای به ادامه فعالیت در صنعت نرمافزار نداشت. وی در آن زمان با وجود کسب درآمد بالا به این نتیجه رسیده بود که خود را عضوی از شرکت جدید نمیداند.
البته مشکلات رید هستینگز در شرکت پیور به علاقه وی منتهی نمیشود؛ چرا که یکی دیگر از مشکلات هستینگز با پیور، خرید و ادغامهای سریع بود که مانع از شکلگیری فرهنگی کامل و یکپارچه در شرکت شد. مدیریت شرکت پیور کار بسیار سخت و سنگینی بود که هستینگز نتوانست از عهده رهبری آن بربیاید؛ اما به هر حال تجربهای مثبت را در مدیریت برای خود به ارمغان آورد. رشنال سافتور که شرکت پیور را خریداری کرد، مدیریتی حرفهای و بهروزتری داشت. به هرحال مدیران رشنال سابقه همکاری نزدیک به دو دهه را داشتند و به گفته رید هستینگز، سطح اعتماد و کیفیت تعامل بین آنها مثالزدنی بود.
فروش شرکت پیور برای هستینگز به جز ۷۵۰ میلیون دلار سرمایه، چیز دیگری را به همراه داشت و آن آموزش مدیریت درست یک استارتاپ بود. همین امر باعث شد تا هستینگز تصمیم بر راهاندازی شرکتی با همین سبک از مدیریت بگیرد.
ایدهای جدید…
در همان سال یعنی ۱۹۹۷ و هم زمان با فروش شرکت Puer Software ایده ارائه خدمات اجاره فیلم مبتنی بر اشتراک در ذهن رید هستینگز پدیدار شد. اما چگونه؟!
ایده نتفلیکس از زمانی در ذهن هستینگز رقم خورد که بلاک باستر او را بهخاطر تأخیر در تحویل یک فیلم، ۴۰ دلار جریمه کرد. وی از همان ابتدا روی فرهنگ استارتاپش سرمایه گذاری کرد.
در اواخر دهه ۹۰، DVD یک فناوری تازه به حساب میآمد. با توجه به وزن فوقالعاده پایین و ابعاد کم DVD، میشد آن را به راحتی هر چه تمامتر و با استفاده از خدمات اداره پست جا به جا کرد. همین امر سبب شد تا رید هستینگز و شریک تجاریاش مارک راندولف، در سال ۱۹۹۷ شرکت نتفلیکس را در کالیفرنیا راهاندازی کرده و در سال ۱۹۹۸ عملیات سفارش DVD از طریق پست را پایهگذاری کنند.
آغاز به کار نتفلیکس

آغاز به کار نتفلیکس
رویای هستینگز برقراری محل کاری بود که در آن هم خودش و هم کارمندانش بتوانند با عشق و علاقه بسیار در آن مشغول باشند. وی به استخدام کارمندان جدید پرداخت؛ البته پیش از آن دو همکار قدیمی خود یعنی هانت و مککورد را برای پیوستن به نتفلیکس مجاب کرد. وی یک تیم یکدست و تلاشگر را برای پیشبرد نتفلیکس ساخت.
در ابتدا، مشتریان میتوانستند هر یک از DVDها را برای مدت یک هفته اجاره کنند؛ اما با این حال در دسامبر ۱۹۹۹ این قانون تغییر کرد و قواعد جدیدی پا به میدان گذاشتند. با توجه به قواعد جدید، مشتریان این شرکت با پرداخت حق اشتراک ماهیانه، میتوانستند تعداد نامحدودی فیلم را در فهرست خود جا دهند. یعنی مشترکین، فیلمهای مورد نظر خود را انتخاب کرده و از طریق وبسایت نتفلیکس حساب کاربری خود را کنترل میکردند.
در هر سفارش، جا به جایی سه DVD به طور خودکار امکانپذیر بود و با بازگرداندن سری اول سفارشات، سه DVD دیگر از فهرست فیلمهای منتخب مشتری به صورت کاملا خودکار برای آنها ارسال میشد.
تحقسق در زمینه استریمها
رید هستینگز از طریق مشارکت با استودیوهای فیلمسازی و شرکت در کمپینهای بازاریابی، این شرکت را گسترش داد، او بیش از هر چیز بر دسترسی به فیلمهای مستقل، مستند و سایر ساختههای سینمایی تمرکز داشت که مخاطبان به راحتی به آنها دسترسی نداشتند. اما با وجود پیشرفت و گسترش نتفلیکس، حس ششم هستینگز اعتقاد داشت که فناوری DVD محکوم به شکست است. همین مسئله باعث شده بود تا وی به دنبال یک راه حل و جایگزینی مناسب باشد. به همین ترتیب رید هستینگز و تیمش تحقیق در زمینه استریم فیلم و سریالها از طریق اینترنت را آغاز کردند.
آنها این ایده را عملی کردند اما تا سال ۲۰۰۳ این شرکت به دلیل عدم دسترسی به اینترنت با پهنای باند بالا از عهده ترافیک سنگین سایت بر نمیآمد. این معضل باعث شد تا شرکت نتفلیکس با استفاده از روشهای سختافزاری به ارائه فیلم بپردازد. به این ترتیب، کاربران تنها با خرید یک ست باکس ۳۰۰ دلاری میتوانستند در اوقات فراغت خود فیلمهای مورد نظرشان را دانلود کنند.
ظهور یوتیوب
ظهور یوتیوب، مسیره تازهای را برای نتفلیکس نمایان کرد. در سال ۲۰۰۵ و با تولد یوتیوب، سبک جدیدی از محتوای ویدئویی در بستر اینترنت را به جهانیان معرفی کرد. کاربران دنیای فناوری، میتوانستند بدون نیاز به دانلود چند ساعته فیلمها، آنها را بهصورت آنلاین تماشا کنند. در رخداد این انقلاب، هستینگز و نتفلیکس بیشترین بهره را صاحب شدند؛ حتی بیشتر از یوتیوب!
دستگاه پخشکنندهی استریمی نتفلیکس
ست تاپ باکس متوقف شد و تیم نتفلیکس در مسیر جدید روی ماشین استریم کار کردند که به نوعی یک یوتیوب در جعبهای سختافزاری محسوب میشد.
دستگاه پخشکنندهی استریمی نتفلیکس، بهصورت انحصاری توسط شرکت ساخته و فروخته میشد. در میانهی سال ۲۰۰۷، محصول آمادهی عرضه به بازار و یک کمپین تبلیغاتی عظیم نیز برای آن طراحی شده بود. هستینگز در نزدیکترین زمان ممکن به رونمایی از محصول خود، اعتماد به نفسش را درباره آن از دست داد!
در صورت اتصال به اینترنت پرسرعت، نصب این نرمافزارها بر روی کلیه دستگاهها نظیر تلویزیونها، کنسولهای بازی و پخشکنندههای DVD به سادگی امکانپذیر بود. مشکل این بود که این شرکت برای بقای خود ناچار بود خدمات ویژهای را ارائه کرده و کلیه مشترکان خود را حفظ کند.
سالهای دههی ۲۰۱۰
در سالهای ابتدایی دهه ۲۰۱۰، بسیاری از تحلیلگران مرگ نتفلیکس یا خریداری شدن توسط غولهایی همچون اپل و گوگل را پیشبینی میکردند. آنها اعتقاد داشتند شرکت تحت مدیریت هستینگز باوجود قدرت بالا در ارائهی فیلمهای DVD، در بازار استریم برتری چندانی ندارد و رقبای متعدد به راحتی میتوانند آنها را شکست دهند. به علاوه اجاره فیلمها از لحاظ قانون کپی رایت مانع خاصی نداشت و نتفلیکس میتوانست DVDها را در حجم بالا خریداری کند و اجاره دهد.
در حالی که استریم آنها نیازمند مجوز از شرکت توزیع کننده بود که هر کدام از آنها شرایط منحصر به فردی را برای استریم مطرح میکردند. بخشهای اجاره DVD و استریم نتفلیکس یک بار در سال ۲۰۱۰ از هم جدا شدند، اما هستینگز بهسرعت با اشتباه اعلام کردن تصمیم مذکور، مجددا آنها را ادغام کرد.
نتفلیکس در اوج دوران استریم
نتفلیکس در دوران اوجگیری استریم، ترافیک شبکه را در حجمهای بالا از شرکتهایی چون AT&T و ورایزن خریداری میکرد و به کمک شرکتهایی همچون Akami، ارائهی داده با کیفیت و بازدهی بالا را ممکن میکرد. چنین رویکردی هزینه استریم هر فیلم را برای شرکت به پنج سنت رسانده بود در حالی که هزینه عرضه فیلم به صورت DVD شامل نیروی انسانی و پست حدود یک دلار بود.
واقعیت این بود که بنیانگذار نتفلیکس از اهمیت استریم کردن فیلمهای سینمایی و تولیدات تلویزیونی آگاهی داشت. به این ترتیب، در ابتدای دهه ۲۰۱۰ موفق شد استودیوهایی نظیر MGM، Paramount و Lionsgate را تحت تاثیر قرارداده و با آنها همکاری کند. بنابراین، طی قراردادی امتیاز پخش محصولات استودیوهای یاد شده در اختیار این شرکت قرار گرفت. این امر در نهایت منجر به گسترش و توسعه صنعت پخش فیلم و ویدیو شد.
استریم کردن محتوای اختصاصی
در سال ۲۰۱۳، نتفلیکس با ارائه و پخش سریال تلویزیونی «خانه پوشالی» (House of Cards) برای نخستین بار به استریم کردن محتوای اختصاصی روی آورد. انجام این کار با استقبال و توفیق بسیار زیادی همراه بود. به این ترتیب، این شرکت فعالیت خود را در زمینه تولید فیلم نیز آغاز کرد و روند موفقیت خود را ادامه داد.
زندگی شخصی
هستینگز در منطقه خلیج سان فرانسیکو ساکن است. او با پاتریشا آن کویلین ازدواج کرد و دو فرزند دارد. آنها سهم عمدهای از درآمد خود را به فعالیتهای خیریه اهدا میکنند. هستینگز در کنار فعالیتهای مدیریتی نتفلیکس، در رسانههای متعدد نیز حضور مییابد که از میان آنها میتوان به پادکست مشهور بنیانگذار لینکدین، رید هافمن اشاره کرد. آخرین آمار منتشرشده، ثروت بنیانگذار نتفلیکس را ۹/۴ میلیارد دلار بیان میکند.
کتاب قانون بیقانونی
رید هستینگز بنیانگذار شرکت نتفلیکس و از بزرگترین کارآفرینان معاصر، برای نخستینبار در این کتاب فرهنگ غیر متعارف موجود در پشت این شرکت را بیان میکند. نتفلیکس سالانه میلیاردها دلار درآمد کسب میکند و ذهن صدها میلیون انسان را در بیش از ۱۹۰ کشور جهان تحت سلطه خودش قرار داده است. نتفلیکس برای رسیدن به این موفقیتها بارها و بارها خود را از نو ساخته است. این نوع انعطافپذیری بیسابقه، بدون اصول رید هستینگز غیرممکن بود.
هستینگز خود متعارف و رویکردهای سنتی را که شرکتهای دیگر بر مبنای آن فعالیت میکنند، رد کرد تا به جای آن فرهنگ متمرکز بر آزادی و مسئولیت را ایجاد کند؛ فرهنگی که به نتفلیکس اجازه داد تا همزمان با تغییر نیازها سازگار شود و نوآوری کند. برای اولین بار در این کتاب هستینگز و ارین میر به عمق ایدئولوژیها و استراتژیهای بحثبرانگیز نتفلیکس وارد میشوند و حکایت جذاب و ناگفتهای را از آن را ارائه میدهند.