فهرست مطالب این مقاله
تبلیغات، مهمترین نقش را در تأثیرگذاری محصولات یک کمپانی بر مشتری دارد. اگر تبلیغ به درستی صورت نگیرد، یک کمپانی با تمام تشکیلات خود نابود خواهد شد. اتفاقی که چندی پیش برای شرکت الجی افتاد. این شرکت که اولین تلفن همراه ناچ را (این عنوان اشتباها برای کمپانی اپل به کار میرود) تولید کرد و در زمینه ساخت تلفنهای همراه هوشمند بسیار خلاقانه و جذاب عمل میکرد، ماه پیش اعلام کرده که دیگر قادر به ساخت گوشیهای هوشمند نیست و به طور کامل خود را از این تجارت بزرگ بیرون میکشد.
پس تبلیغات در هر کسب و کاری بسیار تاثیرگذار خواهد بود. داستان امروز نیز در مورد دیوید اگیلوی، مرد شماره یک تبلیغات مدرن جهان است.
داستانی که پیامی به جز اهمیت تبلیغ در کسب و کار را به دوش میکشد و آن هم این است که هیچگاه برای شروع دیر نیست! دیوید اگیلوی در ۳۸ سالگی متوجه علاقه خود به حوزه تبلیغات میشود. این امر درس بزرگی به کسانی که در حال حاضر در رشته اشتباهی، شغل اشتباهی و جایگاهی اشتباه هستند، میدهد.
مورگان فریمن، بازیگر سرشناس هالیوودی و دارنده اسکار، در سن پنجاه سالگی وارد دنیای حرفهای بازیگری شد و حال از بزرگان برجسته بازیگری در کل دنیا است. پس همین الان همه چیز را رها کنید و برای رسیدن به آن چیزی که میخواهید دست به کار شوید.
زندگینامه و داستان موفقیت دیوید اگیلوی
دیوید مکنزی اگیلوی، در ۲۳ ژوئن ۱۹۱۱ در بریتانیا چشم به جهان گشود. پدر وی جان لانگلی اوگلوی، کارگزار مالی و دانشمند کلاسیک بود و مادرش نیز به خانهداری میپرداخت. دیوید اگیلوی یکی از معروفترین مدیران تبلیغاتی دنیا و بنیانگذار آژانس تبلیغاتی اگیلوی اند ماثر است. عدهای به دیوید اوگیلوی لقب پدر تبلیغات مدرن را دادند که بیتعارف این لقب در برابر هوش و نبوغ وی هیچ بوده و هست.
او به منظور تحصیل به مدرسه (St Cyprian’s در Eastbourne) رفت و پس از فارغ التحصیلی، تحصیلات خود را در کالج فیتس (Fettes College) در ادینبورگ (Edinburgh) ادامه داد و در سال ۱۹۲۹ توانست بورسیه تحصیلی دانشگاه آکسفورد را کسب کند؛ اما درست در همین لحظه؛ اگیلوی دانشگاه آکسفورد را ترک کرد و به پاریس رفت.

زندگینامه دیوید اگیلوی
وی در فرانسه، در آشپزخانه هتل مجستیک مشغول به کار شد؛ اما فشار و خستگی باعث شد که به انگلستان برگردد و به فروش اجاق گاز آن هم به صورت خانه به خانه بپردازد. دیوید اگیلوی در سال ۱۹۳۵ یک راهنما برای فروش اجاق گاز تهیه نمود که بعدها مجله معتبر فورچون آن را برترین راهنمای فروش تاریخ معرفی کرد!
مهاجرت دیوید اگیلوی به آمریکا
اگیلوی از جمله افرادی است که سعی داشت تا برای پایهگذاری یک کسب و کار موفق به کشورهای پیشرفتهتر و در حال توسعه سفر کند. بنابراین وی در سال ۱۹۳۸ به ایالات متحده مهاجرت نمود و در شهر نیوجرسی با مؤسسه جرج گالوپ آشنا شد. اگیلوی به منظور کار در این موسسه سکنا گزید که به گفته خود شخص اگیلوی، موسسه گالوپ تاثیر بسیاری در تفکر وی داشته است.
نکته جالبی که از مهاجرت اگیلوی به آمریکا وجود دارد این است که وی در سالهای حضورش در این کشور، جاسوس انگلستان بوده است!!
دیوید اگیلوی در دوران جنگ جهانی دوم در سفارت انگلستان، واقع در واشینگتن به عنوان جاسوس فعالیت داشت. وی در دوران جنگ، در سفارت بریتانیا در واشنگتن دی سی، برای خدمات اطلاعاتی انگلیس کار کرد. در آنجا او در مورد موضوعات دیپلماسی و امنیتی به تحلیل و ارائه توصیههای خود پرداخت.
پس از جنگ جهانی دوم
پس از جنگ جهانی دوم، اگیلوی به عنوان یک روانشناس فعالیت میکرد. او یک مزرعه را در پنسیلوانیا خریداری کرد و برای چندین سال با همسرش در آنجا زندگی کرد تا بتواند از لحظاتی از عمر خویش را با آرامش بگذراند.
در جایی که شاید زندگی برای ۹۵ درصد از عموم مردم به پایان رسیده و حال باید عمر خود را به سر ببرند، دیوید اگیلوی متوجه علاقه خود به حوزه تبلیغات شد…
علاقمندی دیوید اگیلوی به حوزه تبلیغات
وی در سال ۱۹۴۸ یعنی سه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، آژانس تبلیغات خود را با پشتیبانی از دوستانش ماتر و کراواتر (Mather and Crowther) تأسیس کرد. شرکتی که امروزه به عنوان شناخته شدهترین آژانس تبلیغات به حساب میآید.
در آغاز، اگیلوی پول بسیار کمی داشت و برای مدت زمان طولانی باید تلاش میکردند تا مشتریانی را پیدا کنند.
دیوید اگیلوی در بخشهایی از نامهای که برای یکی از شرکای خود فرستاده؛ در توصیف خود چنین مینویسد: «شخصی هست که ۳۸ سال سن دارد، دانشگاه خود را رها کرده و اکنون به دنبال شغل است. وی پیشتر آشپز، فروشنده، دیپلمات و کشاورز بوده. در حال حاضر هیچ چیزی از بازاریابی نمیداند و تاکنون هیچ شعار تبلیغاتی ننوشته است؛ اما حال در سن ۳۸ سالگی ادعا میکند که به تبلیغات علاقهمند است و حاضر است برای این کار ۵۰۰۰ دلار دستمزد بگیرد.»
همچنین اگیلوی در این نامه که ۳۳ سال بعد به یکی از شرکای آمریکایی خود فرستاده، اشاره کرده است: “شک ندارم هیچ آژانس آمریکایی من را استخدام نمیکند.” با این حال سه سال بعد وی به مشهورترین تبلیغاتچی در دنیا تبدیل شده و دهمین آژانس بزرگ جهان را پایهگذاری نمود.
در ۲۰ سال نخست تاسیس آژانس تبلیغاتی، اگیلوی پروژههای برادران لورر، جنرال فود و آمریکن اکسپرس را عهدهدار بود. وی در کتاب زندگینامه خود گفته است: «شک دارم کسی بتواند در این بازه زمانی کوتاه به این درجه از شهرت و موفقیت در عرصه تبلیغات برسد.»
اولین آژانس تبلیغاتی دنیا
در سال ۱۹۶۵ اگیلوی به ادغام آژانس خود با ماثر و کروثر اقدام نمود تا شرکتی چند ملیتی را بنیانگذاری کرده و به اولین آژانس تبلیغاتی دنیا تبدیل شدند.
در سال ۱۹۷۳ اگیلوی از پست مدیرعاملی بازنشسته شد و به توفو در فرانسه نقل مکان کرد. مکاتبات وی روز به روز با شرکت ادامه داشت تا اینکه در اوایل ۱۹۸۰ به عنوان مدیر عامل شرکت اگیلوی در هندوستان دوباره مشغول به کار شد. وی همچنین به عنوان مدیر عامل در شعبه آلمان نیز فعالیت داشت و دائماً بین فرانکفورت و توفو در رفت و آمد بود.
پایان امپراطوری دیوید اگیلوی

پایان امپراطوری اگیلوی
در نهایت، در سال ۱۹۸۹ گروه شرکتهای اگیلوی توسط شرکت WPP متعلق به سر مارتین سورل (Sir Martin Sorrell) که در حوزه بازاریابی و ارتباطات مشغول بود، خریداری شد و اینگونه امپراطوری اگیلوی به پایان رسید.
در سن ۷۵ سالگی روزنامهنگاری از اگیلوی پرسید: «آیا چیزی هست که هنوز بهش نرسیده باشی؟ چیزی هست که در آرزوی آن باشی؟» دیوید اگیلوی پاسخ داد: «شوالیه بودن و داشتن خانوادهای پرجمعیت و بزرگ با ده بچه!» اگیلوی تنها یک فرزند به نام دیوید فارفیلد اگیلوی دارد که حاصل ازدواج اول وی میباشد. اگیلوی در طول حیات خود دو بار ازدواج نمود.
معرفی کتاب اعترافهای یک تبلیغاتچی
تاکنون بیش از ۴ جلد کتاب از دیوید اگیلوی به چاپ رسیده است. پرفروشترین و نخستین کتابی که از وی به چاپ رسیده؛ اعترافهای یک تبلیغاتچی نام دارد که یک میلیون نسخه از این کتاب تا پایان سال ۲۰۰۸ به فروش رسید.

کناب اعترافهای یک تبلیغاتچی
کتاب اعترافات یک تبلیغاتچی در سال ۱۹۶۲ منتشر شد و پس از مدت زمانی کوتاه به عنوان پرفروشترین کتاب در حوزه تبلیغات شناخته شد. این کتاب تاکنون به ۱۴ زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده و توانسته در سرتاسر دنیا به فروش میلیونی دست یابد.
این کتاب از خواندنیترین آثار حوزهی تبلیغات است که مملو از نکات آموزشی و خلاقانه است. تبلیغات، بخشی جداییناپذیر از هر تجارت و کسبوکار است. افراد به دلایل مختلف ازجمله افزایش فروش، ارائه محصول جدید و… از انواع تبلیغات استفاده میکنند. دیوید اگیلوی تجربیات خود را در این زمینه در طی یازده فصل به نگارش درآورده است که عبارتاند از:
- چگونه میتوان یک بنگاه تبلیغاتی را اداره کرد؟
- چطور مشتری پیدا کنیم؟
- چطور مشتریان خود را نگهداریم؟
- چطور یک مشتری خوب باشیم؟
- چطور میتوان درست تبلیغ کرد؟
- چگونه یک آگهی تبلیغاتی بنویسیم؟
- چطور آگهیهای تصویری و پوستر بسازیم؟
- چطور یک تبلیغ تلویزیونی خوب بسازیم؟
- چطور میتوانیم برای محصولات غذایی، شهرهای دیدنی و داروهای اختصاصی تبلیغ بسازیم
- چطور به اوج قله صعود کنیم
- آیا تبلیغ کردن باید منسوخ شود؟
جوایز، افتخارات و عناوین کسب شده توسط دیوید اگیلوی
- دیوید اگیلوی میخواست به عنوان شوالیه قهرمان دست یابد ولی نتوانست. با این حال در سال ۱۹۶۷ او یک فرمانده ارتش امپراتوری بریتانیا بود.
- در سال ۱۹۶۸، او به عنوان رئیس صندوق کالج متحد سیاه پوست منصوب شد.
- در سال ۱۹۷۵، شورای اجرایی صندوق جهانی حیات وحش، او را به عنوان وکیل تعیین کرد.
- در سال ۱۹۷۷، او در تالار مشاهیر آمریکا برگزیده شد.
- وی یک مرتبه در سال ۱۹۷۷ به عنوان چهره برتر تبلیغات در ایالات متحده انتخاب شد.
- در سال ۱۹۹۰، جایزه هنر و حرف را در فرانسه دریافت نمود.
- وی همچنین به عنوان عضو کمیته ۱۰۰ ساله موزه هنر متروپولیتن فعالیت داشت.
جملات ناب دیوید اگیلوی
- «چیزی که واقعا باعث میشود مصرفکنندگان خرید کنند یا نکنند محتوای تبلیغات شماست، نه قالب آن.»
- «هیچ وقت تبلیغاتی ننویس که نمیخواهی خانوادهات بخوانند. تو به زن خود دروغ نمیگویی، پس به زن من هم دروغ نگو.»
- «تبلیغات سیاسی باید متوقف شود. آن تنها نوع فریبکارانه تبلیغات است که باقی مانده است. آن کاملا فریبکارانه است.»
- «یک آگهی تبلیغاتی خوب، محصول را میفروشد بدون اینکه توجهها را به خود جلب کند.»
- «بهترین ایدهها به صورت جوک ظاهر میشوند. تفکر خود را تا حد ممکن خندهدار کن.»
- «۹۹ درصد تبلیغات چیز خاصی نمیفروشند.»
- «من قواعد دستور زبان را نمیدانم. اگر سعی داری که مردم را ترغیب کنی اقدامی انجام دهند یا چیزی بخرند، به نظر من باید از زبان خود آنها استفاده کنی.»
- «در دنیای مدرن کسب و کار، این بیفایده است که متفکری خلاق و مبتکر باشی؛ مگر اینکه بتوانی چیزی که خلق میکنی را بفروشی.»
- «مصرف کننده، احمق نیست. او زن شماست.»
- «هر چه تبلیغات حاوی اطلاعات مفیدتر، قانعکنندهتر.»
- «عنوان، برگ برنده است. از عنوانی استفاده کنید که توجه مشتریانی را که به دنبال محصول شما هستند، جلب کند.»
- «بازاریابی نه ابزار سرگرمی، نه یک ارائهی هنری، بلکه رسانهی انتقال اطلاعات است.»
- «اگر میخواهید کسی را وادار به انجام کاری یا خریدن محصولی کنید، باید به زبان خودش با او حرف بزنید؛ به زبان روزمرهی او، زبانی که با آن فکر میکند.»
- «افرادی را استخدام کنید که از شما بهتر هستند، آنها را به حال خود بگذارید تا راهشان را پیدا کنند. به دنبال کسانی باشید که بهترینها را میخواهند و نه کسانی که با جریان رایج کنار میآیند.»
- «تصویر، شخصیت را میسازد. محصولات و کالاها هم مانند انسانها شخصیت دارند و میتوانند در بازار اعتبار کسب کرده یا آن را از دست بدهند.»
- «تبلیغات بدون تحقیق، همانقدر خطرناک است که رمزگشایی نکردن از تحرکات دشمن در میدان جنگ.»
- «مدیران بازاریابی با تکیه بیش از حد به تحقیق و پژوهش، خلاقیت و پیشبینی را فراموش کردهاند، مانند میخواره مستی که از تیر چراغ برق به جای منبع روشنایی، به عنوان تکیهگاه استفاده میکند.»
- «یک ایده بزرگ و جذاب میتواند توجهات را جلب و خریداران را به خرید محصول شما ترغیب کند. بدون یک ایده بزرگ، تبلیغات شما مانند یک کشتی در سیاهی شب خواهد بود، گم و ناپیدا.»
- «کارآمدترین رهبر کسی است که با نیازهای روحی مخاطبانش قانع شود.»
- «به طور میانگین، مردم تیتر تبلیغات را ۵ برابر متن آن میخوانند؛ بنابراین وقتی تیتر تبلیغات را نوشتی، هشتاد درصد پول خود را خرج کردی.»
0 نظر