فهرست مطالب این مقاله
اخیراً که در کوچه پس کوچههای اینستاگرام پرسه میزدم؛ به یک ویدئو یکدقیقهای از دواین جانسون و دخترش برخوردم که در آن، این بازیگر و ورزشکار معروف جملاتی را به زبان میآورد و از دخترش میخواست آنها را تکرار کند: «من دختر فوقالعادهای هستم»
«من میتوانم از پس هر کاری بر بیایم»
و جملاتی دیگر…
این عمل دواین جانسون شاید برای برخی لوس و کلیشهای باشد، اما تفکری ارزشمند را با خود به همراه دارد که به فرزندانتان بهترین بودن را بیاموزید! قوی بودن و کوششگر بودن را بیاموزید که این فرهنگ بسیار زیبا و برنده از فرزندانتان یک فرد موفق میسازد.
داستان فیلم سینمایی شاه ریچارد (king Richard) دقیقاً از همین فرهنگ درست صحبت میکنند که میتوان با همین طرز تفکر و اندیشه، دخترانی را از خانوادهای فقیر در شرایطی سخت به رکورد داران مسابقات تنیس ویمبلدون رساند.
مروری بر داستان فیلم سینمایی شاه ریچارد، سفری به درون ذهن پیروز پدر…
فیلم در حال و هوای فیلم در جستجوی خوشبختی است. باز هم یک پدر که نقش آن را ویل اسمیت بازی میکند، و در سکانسهای ابتدایی فیلم، متوجه میشویم که ریچارد متوجه جامعه خود و خطراتی که میتواند دخترانش را تهدید کند، شده و سعی دارد که آن را محکم و استوار تربیت کند تا در برابر هرگونه سختی آماده باشند.
ریچارد ویلیامز (ویل اسمیت) به همراه همسرش برندی و 5 دختر خود در کالیفرنیا زندگی میکند. ریچارد آرزو دارد ونوس و سرنا را به تنیسبازان حرفهای تبدیل کند. او از قبل از تولد آنها برنامهای برای موفقیت آماده کرده است. ریچارد و براندی، ونوس و سرنا را به طور روزانه آموزش میدهند، درحالیکه دو شغل بهعنوان نگهبان و پرستار نیز انجام میدهند. ریچارد به طور خستگیناپذیری تلاش میکند تا یک مربی حرفهای برای دختران بیابد، بروشورها و نوارهای ویدئویی برای تبلیغ مهارتهای آنها ایجاد میکند، اما موفقیتی کسب نکرده است.
چیزی که ریچارد در مواجهه با مربیان مختلف به زبان میآورد، بسیار جالب و قابلتأمل است. او همواره میگویند که دخترانم بهترین هستند و فقط اجازه دهید تا توپ بزنند تا متوجه مهارت بالای آنها شوید.
یک روز، ریچارد دختران را به دیدن مربی پل کوهن میبرد؛ که در وسط تمرین با جان مک انرو و پیت سامپراس است. با وجود رزرو اولیه خود، او موافقت میکند تا تمرین دختران را تماشا کند و تحتتأثیر قرار میگیرد؛ با این حال، ویلیامزها توانایی پرداخت مربیگری حرفهای را ندارند و پل از مربیگری رایگان هر دو دختر خودداری میکند. او ونوس را برای دریافت مربیگری خود انتخاب میکند. درحالیکه سرنا به تمرین با برندی ادامه میدهد. پل ونوس را تشویق میکند تا در مسابقات نوجوانان شرکت کند. ونوس در این مسابقات بهسرعت موفق میشود، اما ریچارد به ونوس و خواهرانش تاکید میکند که علیرغم موفقیتشان متواضع بمانند و این نکته قابلتأمل بعدی فیلم است؛ که ریچارد نمیخواهد از فرزندانش صرفاً فردی برنده را بسازد؛ بلکه او در حال شکلدادن شخصیتی موفق است.
در یکی از تورنمنتهای ونوس، سرنا نیز بدون اطلاع ریچارد برای بازی ثبتنام میکند. از آنجایی که هر دو دختر به موفقیت خود ادامه میدهند، خانواده آنها بهعنوان افراد خارجی در میان رقابتهای طبقه بالا که عمدتاً سفیدپوست هستند، برخورد میکنند.
ریچارد با عوامل و مربیان برجسته و ثروتمندی ملاقات میکند، اما از ترس اینکه دخترانش مورد سوءاستفاده قرار گیرند، آنها را به طور کامل از این مدار بیرون میکشد. پل به او هشدار میدهد که تصمیم او شانس دختران را برای حرفهای شدن را از بین میبرد، اما ریچارد محکم میایستد و پل را بهعنوان مربی اخراج میکند.
مربی ریک مکی، برای دیدن بازی دختران به کالیفرنیا سفر میکند؛ چرا که او که تحتتأثیر بازی این دو قرار گرفته و همانطور که پیشبینی میشد، دخترها را میپذیرد و خانواده به فلوریدا نقلمکان میکنند تا در مرکز او آموزش ببینند. ریچارد، ریک را با تکرار این نکته غافلگیر میکند که دختران در نوجوانان بازی نخواهند کرد؛ بلکه مانند بچههای عادی به مدرسه میروند. در سه سال بعد، سؤالاتی از رسانهها و ریک در مورد استراتژی ریچارد با دختران و تمایل او برای قرارگرفتن در معرض رسانهها مطرح شد. ونوس به ریک میگوید که میخواهد حرفهای شود.
ریچارد با اکراه موافقت میکند، اما بعداً با نگرانی از این که سرنوشتی مشابه شاگرد ریک، جنیفر کاپریاتی داشته باشد، سرپیچی میکند. جنیفر کاپریاتی از فرسودگی شغلی رنج میبرد و به اتهام حمل مواد مخدر دستگیر شده است. این تصمیم روابط ریچارد با ونوس، براندی و ریک را رو به نابودی میکشاند. پس از مشاجره با برندی، او با ونوس آشتی میکند و موافقت میکند که به او اجازه دهد در بانک آتی وست کلاسیک در اوکلند کالیفرنیا بازی کند.
قبل از مسابقات، خانواده با یکی از مدیران نایک ملاقات میکنند؛ که به آنها یک قرارداد حمایت مالی بزرگ به ارزش 3 میلیون دلار پیشنهاد میکند. ریک آنها را ترغیب میکند که بپذیرند، اما خانواده به طور جمعی موافقت میکنند که انصراف دهند و معتقدند زمانی که ونوس شروع به بازی کند، پیشنهادهای سودآورتری را جذب خواهد کرد.
ونوس ابتدا در اولین مسابقه حرفهای خود در برابر شان استافورد بازی میکند که در کمال ناباوری در نهایت پیروز میشود. او در بازی بعدی خود در برابر آرانتکسا سانچز ویکاریو که رتبه اول را دارد، بهعنوان یک بازیکن ضعیف وارد میدان میشود. ونوس ست اول را میگیرد و در ست دوم پیش میرود، اما ویکاریو با یک حقه قدیمی، سبب میشود تا ونوس تمرکز خود را بر بازی از دست دهد.
ویکاریو پس از یک استراحت طولانیمدت در دستشویی، وارد زمین میشود و از آنجایی که تمرکز ونوس را از او ربوده است، بهراحتی پیروز بازی میشود. ریچارد و برندی به ونوس شکستخورده دلداری میدهند و به او میگویند که باید به خودش افتخار کند. درحالیکه خانواده ورزشگاه را ترک میکنند، جمعیت زیادی از هواداران منتظر هستند تا او را تشویق کنند و ریک به ریچارد میگوید که چندین شرکت بزرگ کفش مشتاق دیدار با ونوس هستند.
خلاصه داستان نشان میدهد که نه ماه بعد، در سن 15 سالگی، ونوس با ریباک قراردادی به مبلغ 12 میلیون دلار (معادل 21 میلیون دلار در سال 2020) امضا میکند که اگر توجه کرده باشید این مبلغ سه برابر پیشنهاد نایک است؛ و شاه ریچارد با تفکر خود این مبلغ را برای ونوس به ارمغان آورده است.
ونوس پنج بار قهرمان ویمبلدون شد و اولین زن آمریکایی آفریقاییتبار شد که در دوره اوپن رتبه اول را در جهان کسب کرد، اما سرنا چه؟ او موفق نشد؟ نتوانست مانند خواهرش ونوس به موفقیت طلایی دست یابد؟ جواب صددرصد منفی است؛ چرا که ریچارد در یکی از نماهای پایان فیلم به سرنا میگویند: «من همیشه تو را در سایه ونوس قرار دادم و تو را پس از ونوس بهعنوان فرد دوم قرار دادم؛ چرا که میدانستم تو قویتری و موفقیتهای بیشتری در آینده کسب خواهی کرد …»
سرنا که دو سال بعد بهعنوان یک حرفهای به خواهرش ونوس ملحق شد، 23 بار قهرمان گرند اسلم شد و شاید بهترین بازیکن تاریخ تنیس محسوب شود، درست همانطور که ریچارد پیشبینی کرده بود.
به جمله بالا دقت کنید «درست همانطور که ریچارد پیشبینی کرده بود…» این جمله پر از پیگیری، حمایت، هدایت و تفکرات ریچارد است. این فیلم بر خلاف دیگر انگیزشیهای دنیای سینما بیش از آنکه به خواهران ویلیامز بپردازد، شخصیت ریچارد ویلیامز را معرفی میکند؛ و برای او لقب پادشاه یا شاه ریچارد (king Richard) را برمیگزیند.
مردی که میتواند همه ما باشیم و برای آینده فرزندانمان نیز تلاش کنیم؛ تا روزبهروز به انسانهای ارزشمند و مفید این دنیا افزوده شود.
گذری کوتاه بر افتخارات و دستاوردهای خواهران ویلیامز
ونوس ویلیامز
ونوس ویلیامز متولد 17 ژوئن 1980 در لینوود کالیفرنیا، یک سال بزرگتر از خواهرش است. ونوس مسلماً بهترین تنیسور زمین چمن قرن 21 است. او از سال 2000 تاکنون 5 بار موفق به کسب عنوان قهرمانی بزرگ زمین چمن ویمبلدون شده است. ونوس در سراسر بازی تنیس عالی است، اما بزرگترین سلاح او سرویس قدرتمند او است. او مسلماً از ترسناکترین سرویس در تنیس زنان امروز برخوردار بوده است. ونوس همچنین از قد و قامت طولانی خود برای رسیدن به توپهایی که بیشتر بازیکنان نمیتوانند به آنها برسند، بسیار استفاده میکند.
در تنیس یکنفره، ونوس ویلیامز بیش از چهل عنوان شخصی از جمله 5 قهرمانی ویمبلدون، 2 افتتاحیه ایالات متحده، یک مدال طلای المپیک و یک قهرمانی WTA دارد.
در تنیس دو نفره، ونوس دارای بیست عنوان از جمله 5 عنوان در ویمبلدون، 2 افتتاحیه ایالات متحده، 2 افتتاحیه فرانسه، 4 افتتاحیه استرالیا و 2 مدال طلای المپیک است.
سرنا ویلیامز
سرنا ویلیامز در 26 سپتامبر 1981 در ساگیناو میشیگان به دنیا آمد. او ممکن است بازیکنی پرشورتر باشد که در چمن، کمتر از خواهرش پیروز میشود، اما بیشتر در سایر سطوح مانند خشت و زمین سخت، پیروز میدان است. سرنا همچنین یک سرویس قدرتمند دارد و با بهترینها در تنیس، خط پایه را بازی میکند. سرنا آخرین تنیسوری بود که هر 4 قهرمانی گرند اسلم را همزمان داشت.
در تنیس یکنفره، سرنا ویلیامز بیش از پنجاه عنوان از جمله 5 قهرمانی ویمبلدون، 2 افتتاحیه فرانسه، 4 افتتاحیه ایالات متحده، 5 افتتاحیه استرالیا، 3 قهرمانی WTA و مدال طلای 2012 دارد.
در تنیس دو نفره نیز سرنا دارای 13 عنوان از جمله 5 عنوان در ویمبلدون، 2 باز در ایالات متحده، 2 افتتاحیه فرانسه، 4 افتتاحیه استرالیا و 2 مدال طلای المپیک است.
ونوس و سرنا در طول دوران حرفهای خود چندین بار با یکدیگر بازی کردهاند. تا پیش از این مقاله، آنها 24 بار با یکدیگر بازی کرده بودند که سرنا 14 بر 10 مقابل خواهرش رکورددار بود. چندین جلسه آنها در مسابقات قهرمانی گرند اسلم بزرگ برگزار شده است.
عوامل فیلم سینمایی شاه ریچارد
فیلم سینمایی شاه ریچارد (King Richard) یک فیلم سینمایی آمریکایی در ژانر فیلم درام و زندگینامهای به کارگردانی رینالدو مارکوس گرین و نویسندگی زک بایلین با بازی ویل اسمیت در نقش ریچارد ویلیامز است. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به جان برنثال، لیو شرایبر و دیلان مک درموت اشاره کرد.
جوایز و دستاوردهای فیلم سینمایی شاه ریچارد
- کسب اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای ویل اسمیت.
- برنده جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
- برنده جایزه مؤسسه فیلم آمریکا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
- و چند نامزدی دیگر در گلدن گلوب و مؤسسه فیلم آمریکا…
0 نظر