فهرست مطالب این مقاله
دوستان عزیز همانطور که میدانید، خواندن داستان موفقیت افراد بزرگ به عنوان انگیزه و نیروی محرکهای برای زندگی هر کدام از ما خواهد بود. در این بین، آشنایی با زندگینامهی افراد موفق، کارآفرین، ثروتمند و سرشناس ایرانی جالبتر و هیجان انگیزتر هم خواهد بود؛ چرا که با مطالعهی زندگیشان درمییابیم که آنها هم با زندگی در همین کشور و با همین شرایط اجتماعی و اقتصادی، با تحمل سختیها و با وجود تحریمها توانستهاند به جایگاه کنونیشان برسند. دانستن این موضوع، قوت قلبی برای ما خواهد بود تا رسیدن به آرزوهایمان را ناممکن ندانیم و برای تحقق هرچه بیشتر خواستههایمان تلاش کنیم، البته باید در نظر داشته باشیم که برای موفق شدن، علاوه بر تلاش، به پیشزمینههای دیگری هم نیاز است همچون: دانش و آگاهی در خصوص موضوع کاری، هوش هیجانی، شم اقتصادی، نترسیدن از شکستها، روحیهی پذیرش ابهام، مهارت حل مسئله، توانایی رهبری کردن دیگران، توانایی کار کردن با دیگران، کار تیمی و …
امروز زندگی نامهی یک کارآفرین و فرد موفق ایرانی را با هم مرور میکنیم. مرد فولادی به نام محمد جابریان. با ما همراه باشید.
محمد جابریان از فعالان حوزهی فولاد ایران است. او صد درصد سهام شرکت ذوب آهن خرمشهر را در اختیار دارد و مدیر عامل مجتمع فولاد آرین سهند است.
بررسی زندگی نامه محمد جابریان
دوران کودکی و نوجوانی
محمد جابریان از سن کم به همراه شش برادر خود در حجرهی پدرشان در بازار کار میکرد. این هفت برادر، همیشه کمک حال پدر بودند و به عنوان دستیار و مشاور نزد او کار میکردند، گاهی حجره را تمیز کرده و گاهی طلبهای پدر را وصول میکردند. محمد که برادر بزرگتر بود، به دلیل هوش مالی و شم اقتصادی که داشت، کارهای مالی و حسابداری پدر را انجام میداد و بارهای پدر را به منطق دور ارسال میکرد.
آغاز فعالیت حرفهای محمد جابریان
با تلاشها، فعالیتها و پیگیری برادران جابریان، کسب و کارشان روز به روز پر رونقتر میشد و وضع مالیشان بهبود مییافت، تا اینکه آنها تصمیم گرفتند شرکت خودشان را تاسیس کنند. شرکت فولاد در دشت قزوین به همین منظور تشکیل شد و علاوه بر توزیع، کار تولید فولاد را نیز انجام میداد. خانوادهی جابریان با تلاش بیوقفه و سه شیفته کردن فعالیتهای کارخانه، به رشد و پیشرفت کارخانهی خود سرعت بیشتری بخشیده و میزان تولیدات خود را افزایش میدادند. شعار آقای جابریان ” نان داغ، فولاد داغ” بود، به این معنا که پس از تولید فولاد، به سرعت برای فروش آن اقدام میکردند؛ به طوری که حتی فولاد داغ تولیدی، کف کامیونهای بارکش را میسوزاند.
شم اقتصادی و روحیهی بازرگانی در آقای جابریان و حمایت برادرانش، سبب حرکت رو به جلوی این کارخانه بود. او به طور مداوم وضعیت بازار را مورد تحلیل و بررسی قرار میداد و در مبادی ورودی، مرزها و بنادر کشور، افرادی را به کار گمارده بود تا از میزان فولادهای وارداتی به کشور، قیمت خرید آنها و وارد کنندگان فولاد، اطلاعاتی به سمع و نظر او برسانند. او به این ترتیب در مسائل مربوط به حوزهی کاریاش که فولاد بود، اطلاعات مورد نیاز را کسب کرده و دید بازی نسبت به واردات فولاد، تولید و فروش آن پیدا میکرد. او وقتی از قیمت فولاد وارداتی به کشور مطلع میشد، با افزایش مقدار تولید فولاد در کارخانهاش، محمولهی فولاد جدیدی را وارد بازار میکرد و آن را به قیمتی کمتر از قیمت فولاد وارداتی در بازار میفروخت. این روش، اوضاع را برای وارد کنندگان فولاد دشوار کرده و آنها را با محدودیت مواجه ساخته بود، پس چارهای نداشتند جز اینکه با جابریان وارد مذاکره شوند، آنگاه بر سر قیمتی توافق کرده و محمولههای فولاد وارداتی را در اختیار جابریان قرار میدادند. جابریان، دیگر به عنوان مرد فولادی در بازار شناخته شده و از رقبایش پیشی گرفته بود. تا امروز حدود سه دهه است که برادران جابریان نقش بزرگی در بازار فولاد ایران دارند.
محمد جابریان از زمانی که در حجرهی پدرش کار میکرد، همواره آرزوی بزرگی در سر داشت و آن هم رسیدن به جایگاهی مهم در شرکت فولاد خوزستان بود. او سرانجام در سال 1387، 5/30 درصد از سهام کارخانهی فولاد خوزستان را خریداری کرد که ارزش این سهام معادل 1360 میلیارد است. جابریان با خرید این سهام، 25 درصد فولاد بازار ایران را تامین میکرد.
محمد جابریان پس از اینکه با خرید سهامی به ارزش 1364 میلیارد تومان در راس شرکت فولاد خوزستان قرار گرفت، جزو سهامداران بورس تهران شد و کد معاملاتی بورسی دریافت نمود، اما اکنون پس از گذشت مدتی قصد دارد تا سرمایهاش را هم از بازار بورس و هم از فولاد خوزستان جدا کند. در خصوص تصمیم او برای این کار اطلاعات دقیقی در دست نیست و خود او هم حاضر به صحبت در این زمینه نشده است. احتمالا کاهش قیمت جهانی فولاد در بازار و دخالت ندادن او در تصمیمگیریهای هیئت مدیره به عنوان یکی از سهامداران عمده، میتواند علت نارضایتی او باشد. جابریان که همیشه به سالم بودن فضای سرمایه گذاری در ایران معتقد بود، وقتی با چنین وضعیتی رو به رو شد، تصمیم به طرح شکایت در دادگاه گرفت و باطل شدن بلوک را خواستار شد، اما رای دادگاه به نفع سازمان خصوصی سازی صادر گردید.
محمد جابریان هنوز هم به عنوان مرد فولادی بازار ایران شناخته میشود. مهارت او در تولید و فروش و تجارب او در زمینهی صنعت فولاد ایران برای علاقهمندان به این عرصه، ارزشمند و راه گشاست. او محبوبیت زیادی در بازار تهران دارد. بازاریان او را “حاجی” صدا میزنند. او همچنین فردی متدین و مذهبی است و به وظایف دینی خود عمل کرده و خمس و زکات مالش را می پردازد؛ از طرفی فرد خیر و نیکوکاری نیز هست که در هر حال، کمک به نیازمندان را از خاطر نمیبرد. حضور این کارآفرینان موفق در صنعت ایران، همچون گنجینهای ارزشمند برای کشورمان خواهد بود.
بزرگوار
fd
درود بر شما
بله واقعا همینطوره
ثروتمندترین آدمم که باشی وقتی حق مظلوم رومیخوری باید توهمین دنیاتقاص پس بدی
بله دقیقا