فهرست مطالب این مقاله
معمولاً برای انجام هر کاری در جهان، باید انگیزه داشته باشیم؛ حتی درست کردن غذا و آشامیدن آب. انگیزه به معنای میل به انجام دادن است که با قدرت هرچه بیشتر شما را به سمت استارت و انجام آن کار هل میدهد. اگر به تمام حرکتهای موفق چه در زمینه کسب و کار و چه در زمینه زندگی شخصی نگاه کنید، متوجه حضور انگیزهای قوی در پشت صحنه این نمایش میشوید که میل قدم برداشتن به سمت خواسته و هدفتان و انرژی محرکه برای به جنب و جوش افتادن موتور تلاش درونتان را مهیا میکند.
انگیزه باعث میشود که رفتارهای ما دارای جهت و هدف باشد و خود را در قالب اصرار برای به سرانجام رساندن کاری نشان میدهد؛ به عنوان مثال انگیزه برای استقلال مالی از خانواده که میتواند با هدف کمک به خانواده یا ترس از آیندهای مبهم و یا حتی تشکیل خانوادهای جدید باشد!
مفاهیم انگیزه، انگیزاننده و انگیزش با هم تفاوت دارند. انگیزه به معنای یک نیرو و انرژی هدفمند است و انگیزاننده، به معنای عاملی است که در ما ایجاد انگیزه میکند؛ انگیزش نیز به معنای فرآیندهای بیرونی مانند: شناخت، نیاز و غیره میباشد که به رفتارهای ما جهت میدهند. از بین موجودات کره زمین، انسان یکی از پیچیدهترین مکانیسمهای انگیزش و انفعال را داراست.
وقتی ما میگوییم که بیشتر از قبل انگیزه داریم، به این معناست که بیشتر از قبل انتخابها و رفتارهای ما در راستای آن هدف است و برای رسیدن به آن اصرار داریم و آماده مقابله با تمام سختیهای پیش رو هستیم. این انگیزه باعث میشود با شدت بیشتری انرژی و فعالیت صرف رسیدن به آن هدف کنیم.
انگیزش درونی و بیرونی
از نظر روانشناسی، ما نیازهایی داریم که اگر تا به حال بروز نکردند یعنی خاموش هستند و جایی در کنج هوشیاری ما وجود دارند، البته ما همیشه انگیزش خودمان را از درون شروع نمیکنیم؛ بلکه میتوانیم از محیط بیرون و رفتار موجودات اطرافمان نیز انگیزش بگیریم .
انگیزش درونی
تمایل فکری برای پرداختن به خواستهها و به کار بردن تواناییها در انجام یک کار است؛ به عنوان مثال : تماشای یک فیلم کمدی برای بهتر شدن حال خودمان و یا آموختن یک نوع ساز برای
آرامش روح و روانمان !
انگیزش درونی برای انجام یک کار و به ثمر رساندن آن به درستی و با نتیجه ی خوب باعث خوشنودی فطری و رضایت قلبی ما میشود .
فردی که بر اساس علاقه قلبی و انگیزههای درونی خود به دنبال آموختن ریاضی باشد و این راه را با تلاش و پشتکار ادامه بدهد، موفقتر و رضایتمندتر است کسی خواهد بود که بر اساس جبر والدین و یا اطرافیان به این رشته رو آورده است !
انگیزش بیرونی
از مشوقها و پیامدهای محیطی منشا میگیرد و معمولاً برای به دست آوردن چیزی است که انتظار میرود . شما هرچقدر اشراف بیشتری به انگیزه بیرونی خود داشته باشید، توانایی مدیریت بر رفتارهایتان بیشتر خواهد بود .
معمولاً رفتارهایی که بر اثر انگیزش بیرونی و درونی ناشی میشوند، میتوانند مشابه باشند؛ مثلاً کسانی که کتاب میخوانند، ورزش میکنند، صبح زود از خواب بیدار میشوند و یا تحصیل میکنند و … . این افراد میتوانند انگیزش درونی یا بیرونی داشته باشند و نمیتوان به طور قطع آنها را دسته بندی کرد، مگر با پرسیدن نوع انگیزهی آنها.
در تقویت انگیزههای بیرونی، دو نوع مشوق مثبت و منفی وجود دارد. مشوق مثبت باعث افزایش احتمال وقوع آن رفتار در محیط میشود؛ مثل: بوی خوب، دمای متعادل، حضور انسانهایی که دوستشان داریم، دریافت پاداش، اضافه حقوق و … و مشوق منفی باعث کاهش وقوع آن رفتار میشود؛ مثل : بوی بد، دمای آزار دهنده ی محیط، حضور رقیبان و دشمنان، عدم دریافت پاداش و غیره.
انگیزه داشتن یعنی موتور محرکه برای تلاش بیشتر و بیشتر و بیشتر و خسته نشدن حتی پس از شکست. وقتی انگیزهی شما برای انجام کاری درونی باشد، شما حین انجام کار و با رسیدن به نتیجهی کار احساس لذتی درونی میکنید، پس اگر به درستی از عهده کار مورد علاقهتان بر بیایید، به منبعی از انگیزه دست پیدا میکنید که تمام شدنی نیست !
فکر کنم تا حدودی به اهمیت انگیزه درونی پی برده باشید، بهتر است به فکر افزایش و ثابت نگه داشتن انگیزه درونی در درون خودتان و در طول زندگی باشید و آن را به درستی و با برنامه ریزی پرورش دهید، چون اگر انگیزه به درستی پرورش داده نشود، به مرور زمان کمرنگ میشود و از بین خواهد رفت؛ به عنوان مثال اگر شما علاقه زیادی به دوختن لباس داشته باشید، با دوختن لباس اول احساس رضایت و خوشحالی میکنید ، اما اگر روز دوم ، سوم و چهارم هم همان لباس را بدوزید، دیگر علاقه و میل اولیه را ندارید، چون در کاری که برای آن انگیزه صرف کردهاید، ایجاد خلاقیت و چالش نداشتهاید .
چگونه انگیزه درونی خود را افزایش دهیم ؟
۱ _ ایجاد چالش برای خود
۲_ کنجکاوی در مورد خود و محیط اطراف
۳_ کنترل خود و محیط اطراف؛ برای این که بدانید دنبال چه هدفی هستید
۴_ با دیگران همکاری و رقابت داشته باشید؛ همکاری باعث ایجاد حس رضایت از کمک کردن به دیگران و به دنبال یک هدف مشترک بودن است و رقابت، چالشی است برای رسیدن به سطحی از توانایی که دیگران دارند.
بی انگیزه بودن
برای خیلی از ما پیش آمده که خواستهایم کاری را انجام دهیم، اما در نهایت با بی حالی دست از پیگیری برای انجام آن کشیدهایم، چون انگیزه کافی نداشتهایم؛ درست مانند مطالعه برای کنکور، کلاسهای تابستانی، رفتن به سفر، یادگیری زبان، شروع یک کسب و کار و غیره. فرقی نمیکند چه کاری باشد، همین که ما قصد انجام آن را داشتیم، اما پس از مدتی از آن دست کشیدهایم مهم است.
دنیا جایی زیبا برای آدم هایی است که در اوج سختی و شکستهای متوالی دست از تلاش نکشیدند و انگیزهشان را محکم و دو دستی چسبیدند تا به هدفشان رسیدند، آدم هایی که شاید شب را در ماشین میخوابیدند یا حتی غذای خود را به بچههایشان میدادند تا از گرسنگی نمیرند.
تلاش کردن زیاد و مداوم از داشتن انگیزهای قوی میآید، از اینکه مدام به هدفت فکر کنی و حتی وقتی از خستگی نای حرف زدن هم نداری تمام انرژیات را صرف رسیدن به هدفت کنی، فقط به امید روزی که به آن برسی و لبخند رضایت به شیرینی هر چه تمامتر روی لبهایت بنشیند!
یک داستان واقعی
جی.کی.رولینگ، نویسندهی مشهور مجموعه داستانهای هری پاتر، تا قبل از به چاپ رسیدن این کتاب، مادر مطلقه و افسردهای بود که شغلی نداشت و همزمان که درس میخواند، نویسندگی هم میکرد. جالب است بدانید که این کتاب ۱۲ بار از سوی ناشرهای مختلف رد شد تا اینکه یک انتشاراتی کوچک، چاپ این کتاب را قبول کرد!
برای انگیزه داشتن نباید فقط جنبه منفی رویدادها را ببینیم، نباید مزیتها و پاداشها را فراموش کنیم، نباید هدفهای غیرمنطقی و رویاگونه برای خودمان تعیین کنیم .
این موضوع را فراموش نکنید که رسیدن به موفقیت های بزرگ با انجام کارهای کوچک میسر میشود؛ توصیه میکنم کتاب « خرده عادتها : عادتهای کوچکتر ، نتایج بزرگتر » نوشتهی استفان گایز را بخوانید تا به اهمین موضوع بیشتر پی ببرید .
از فرصتها به خوبی استفاده کنید؛ فراموش نکنید که شانس فقط یکبار در خانهی آدم را میزند! تصور نکنید که یک شبه به نتیجه میرسید، آن هم بدون تلاش و پشتکار مداوم. مردم عامه میگویند که هیچ کس به جایی نرسیده، مگر آنکه گنج پیدا کرده باشد! این را میگویند تا توجیهی برای عدم موفقیت خود داشته باشند.
وقتی اشتباهی مرتکب میشوید، تقصیرات را به گردن دیگران نیندازید! بهتراست با خودتان رو راست باشید، چون اگر تشخیص دهید که مقصر خودتان بودهاید، کمک بیشتری به جلوگیری از تکرار آن اشتباه کردهاید .
از وقتتان به طور بهینه و کارآمدی استفاده کنید؛ وقت طلاست. وقتی شما برای انجام کاری برنامه ریزی میکنید و بعد آن را به تأخیر میاندازید، در حقیقت وقت خود را برای انجام کاری غیر مفید هدر داده اید و به مرور انگیزهتان را برای انجام آن کار از دست میدهید. اگر بتوانید زمانتان را مدیریت کنید، انگیزهتان هم برای فعالیت بیشتر میشود.
این واقعیت را باور داشته باشد که شما باهوش و با استعداد هستید. هر انسانی دارای استعداد ذاتی است که فقط با کمی توجه و تمرکز میتوان آن را پیدا کرد .
شبکههای اجتماعی
از درگیر شدن زیاد با شبکههای اجتماعی بپرهیزید. تحقیقات نشان داده است که دانش آموزانی که در استفاده از شبکه های اجتماعی و فضای مجازی افراط داشتهاند، دچار اختلال در مهارت نوشتن، خلاقیت و چند وظیفگی شدهاند. چند مدت از فضای مجازی فاصله بگیرید و به دنبال راهی برای به کار گرفتن تواناییهای فردی و اجتماعی خودتان، در دنیای واقعی باشید.
به یاد داشته باشید موفقیتهایی که نصیب افراد صبور و با پشتکار میشود ،همان موقعیتهایی است که افراد عجول رها کردهاند. با انگیزه بودن هیچ هزینهای برای شما ندارد، اما میتواند هرچیزی را که میخواهید برای شما مهیا کند!
0 نظر