فهرست مطالب این مقاله
مهران مدیری زمانی که پس از ۱۶ سال، در مصاحبهای زنده در آپارات حضور یافت، از بخشی از داستان زندگیاش پرده برداشت؛ که هیچکس از آن باخبر نبود. وی از دورانی صحبت کرد که به شغلهای گوناگون پرداخته و به قول خودش: «من خام بودم، پخته شدم و سوختم…»
این یک قاعده قدیمی است، هر چیزی که تو را نکشد، تو را قویتر میکند.
داستان زندگی احد عظیمزاده هم در همین حال و هواست. همه ما قطعاً یکبار اسم تولیدی بزرگ فرش عظیمزاده را شنیده؛ اما کمتر در مورد زندگی سخت و غمانگیز مالک آن با خبریم. کسی که به گفته خود از هفتسالگی روزی شانزده ساعت فرش میبافته؛ تا الان که شصت سال سن دارد. او در هفتسالگی مرگ هولناک و تراژدی پدر خود را تحمل میکند و از همان دنیای سیاه وسفید آغاز به کار کرد تا اکنون که خانهمان را با فرشهایش رنگآمیزی میکند.
افراد موفق، موفق به دنیا نمیآیند…
احد عظیمزاده جمله بهشدت درستی را در مصاحبهاش ذکر کرد: «افراد موفق، موفق به دنیا نمیآیند… »
این جمله که شباهت معنایی غریبی، با جمله معروف بیل گیتس دارد: «اگر فقیر به دنیا بیایی، تو مقصر نیستی! اما اگر فقیر از این دنیا بروی، تنها دلیلش خود تو هستی!»، بهدرستی فلسفه سختکوشی و تلاش و کوشش را در راستای موفقیت و کسب تمام چیزهایی که رؤیایشان را در سر میپرورانید، بیان میکند.
احد عظیمزاده در آغاز احد عظیمزاده امروز نبود. مهران مدیری در شکم مادرش از مهمترین کمدین های این مملکت نبود. بیل گیتس به طور ژنتیکی رکورددار بیشترین عنوان پولدارترین فرد جهان، را در اختیار نداشت. پس از همین ثانیهها شروع کنید و خودتان موفقیت را برای خودتان رقم بزنید.
مروری بر زندگینامه احد عظیمزاده، همه چیز از همان کودکی آغاز شد…
در زندگینامه اغلب افراد موفق، به این مورد برخورد میکنیم که؛ در سنین جوانی کار حرفهای خود را آغاز کرده و راه موفقیت را پیش میگیرند؛ اما داستان امروز از همان کودکی آغاز میشود. آن هم کودکی سختی، که شاید حتی زنده ماندن زیر آن انبوه غمها و سختیهای طاقتفرسا، غیرممکن بود. چه برسد به تلاش برای رسیدن به رویا!
احد عظیمزاده در همین حال و هوا کار خود را آغاز کرد و نام پدر فرش ایران را برای خود به ارمغان آورد. کسی که در کودکی آرزوی خلبانی داشت و به آن رسید! چرا که حال در آسمان فرش ایران پرواز میکند.
کودکی
احد عظیمزاده در سال ۱۳۳۶ در روستای اسفنجان از توابع شهرستان اسکو، واقع در آذربایجان شرقی، چشم به جهان گشود. روستایی دور افتاده که عاری از هرگونه امکانات مانند آب و برق بود.
تمام مشکلات احد درست زمانی شروع شد که قرار بود وارد مدرسه شود و به تحصیل بپردازد. همین موقع بود که یکی از سختترین اتفاقات زندگی برایش اتفاق افتاد. در اولین سالی که وارد مدرسه شد؛ یعنی زمانی که تنها ۷ سال داشت، پدرش را از دست داد و مجبور شد سالهای بعد زندگی خود را با شرایط سختی ادامه دهد.
در آن روزها وضعیت مالی آنها بهقدری بد بود که تنها دو روز از سال را میتوانستند برنج بخورند! به همین دلیل احد مجبور شد از همان سن وارد بازار کار شود. او روزها قالی میبافت و شبها پس از تمام شدن کار، مشغول درسخواندن میشد.
در همان زمانها، آرزوهای احد عظیمزاده خردسال، پولدار شدن بود؛ چرا که شرایط بر وی بهطوری سخت میگذشت که شاید یک انسان بالغ را از پای میانداخت.
نوجوانی
وقتی ۱۳ سال داشت، قالیها و پشتیهای بافته شده را بر دوش خود میگذاشت و به اسفنجان و اسکو میبرد، تا آنها را بفروشد. در آن زمان سود زیادی از این کار به دست نمیآورد؛ چون سود او از فروش هر قالی تنها یک یا دو تومان بود اما با وجود شرایط سختی که داشتند، مجبور بود این کار را انجام دهد.
البته همین سودهای کم است که در ادامه به سودآوریهای عظیم برای عظیمزاده تبدیل گشت. او پس از گذراندن این شرایط تاریک و سخت، و سودهای ناچیزی که بهناچار به آنها تن میداد؛ نم نمک همه آن رنجها را به تجربهای مثبت بدل نمود و فعالیت حرفهای خود را در این زمینه آغاز کرد.
آغاز فعالیت حرفهای
سرمایه اولیه
البته در ابتدای این مسیر نیز سختیهای بسیاری را متحمل شد؛ اما او دیگر احد عظیمزاده بود، کسی که روزانه شانزده ساعت قالی مییافت و همزمان درس هم میخواند. او توانست با جمعآوری همین سودهای کم و ناچیز خود مبلغ بیست هزار تومان پسانداز کند و به فکر راهانداختن یک کارگاه قالی بیفتد؛ تا با گسترش کار خود به درآمد بالا برسد.
او برای راهاندازی این کارگاه نیاز به سرمایه و بودجه بیشتری داشت؛ که به همین دلیل به پسر عموی پدرش مراجعه کرد و از او بیست هزار تومان قرض گرفت؛ تا در مجموع با مبلغ شصت هزار تومان وام دریافتی و بیست هزار تومان پسانداز قبلی خود، صدهزار تومان سرمایه اولیه را جمعآوری کند.
مهاجرت
وی پس از بهدستآوردن این سرمایه؛ تصمیم میگیرد تا راهی پیدا کند تا از کشور خارج شود و کار خود را با صادرات آغاز کند. اما مشکل اینجا بود که در آن زمان تازه انقلاب شده بود و تا دو سال به هیچکس برای خروج از کشور پاسپورت نمیدادند. مشکل دوم هم این بود که احد عظیمزاده اصلاً زبان خارجی را مسلط نبود!
اغلب کارآفرینان هم نسل احد عظیمزاده همانند ایوب پایداری (مدیرعامل شرکت لبنیات و بستنی میهن) موفقیتهای بسیاری را از همین مسافرتهای خارجه به دست آورند؛ چرا که آشنایی علوم روز جهان در رشته و زمینهای میتواند کمک شایانی به یک کارآفرین در مسیر کاریاش کند.
از آن جایی که هیچچیز برای او غیرممکن نبود؛ او در نهایت موفق میشود به شهر هامبورگ کشور آلمان سفر کند. چرا که آلمان بهترین کشور برای تجارت فرش نامیده میشد.
عظیمزاده پس از آن به فروشگاههای مختلف فرش و سالنهای مختلف در شهر هامبورگ سر میزند، تا بتواند ایدههای جدیدی را دریافت کند. در آنجا اطلاع پیدا میکند که بسیاری از ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس میروند، برای همین تصمیم میگیرد به سوئیس هم سفر کند.
بازگشت
در همان جا بود که فردی در ژنو به او ایدهی بافتن فرش گرد را داد؛ زیرا فرش گرد بسیار پرطرفدار یود. به همین منظور به روستای خود بازمیگردد و با سرمایهای که برایش باقیمانده بود، تصمیم میگیرد جایی را اجاره کند و بهصورت نقد و اقساط دستگاههایی را برای بافت فرش تهیه کند.
پس از این کار، موفق شد پای تاجران زیادی را به ایران باز کند و سرمایهای که بیشتر آن هم قرض بود را به ۶ میلیون نقد و ۶۶ میلیون چک تبدیل کند. این امر آغازی میشود تا از موزههای فرش سراسر جهان بازدید و تجارت خود را در سطح جهان گسترش دهد.
سلطان تجارت
فرش عظیمزاده با دریافت تأییدیهها و نشانهای کیفیت، از سراسر جهان و همچنین کسب عنوان صادرکننده نمونه کشوری، در شمار برترین برندهای کشور در حوزه فرش است.
موفقیت وی در حوزه فرش، باعث شد به او عنوان سلطان تجارت هم اطلاق شود.
احد عظیمزاده پروژهی عظیم «قو الماس خاورمیانه» را در سلمان شهر مازندران با سرمایهگذاری ۱۸۰ میلیارد تومان بنا کرد. این برجهای دوقلوی ۲۵ طبقهای، از بهترین و مرغوبترین مصالح ساختمانی و با جدیدترین متدهای مهندسی، طراحی و ساخته شدهاند. هدف او از راهاندازی این پروژه تنها کارآفرینی بوده و دیگر بهدستآوردن پول برایش هیچ جذابیتی ندارد.
مروری بر زندگی شخصی احد عظیمزاده
معمولاً ما در بررسی زندگینامه افراد موفق، به زندگی شخصی آنها نمیپردازیم؛ چون خود من بهشخصه علاقهای به این بخش از مقالات نداشته و ندارم؛ اما در مورد این مرد بزرگ قضیه کاملاً متفاوت است. چون باعث میشود تا علاوه بر سخت کوشی، تلاش، هوش مالی و انگیزه احد عظیمزاده، برای دستیابی به این جایگاه، بااخلاق و رفتار پسندیده این کارآفرین نیز آشنا شوید. که باعث گردیده فارغ از تمام افتخارات و دستاوردهای وی در زمینه فرش، ما به خود شخصیت دوستداشتنی عظیمزاده علاقهمند شویم و به نفس کشیدن او در این کشور افتخار کنیم.
احد عظیمزاده، از خیرین بزرگ کشور
از اعتقادات احد عظیمزاده این است که باید که در زندگی از مال و دارایی خود ببخشد و این کار را باید فراوان و بدون منت انجام دهید.
احد عظیمزاده که ابداً گذشته خود را فراموش نکرده است، از خیرین بزرگ کشور است و کودکان یتیم زیادی را در سطح کشور مورد حمایت خود قرار داده است. چرا که خودش روزی همانند آنها بوده است.
این تفکر پدر فرش ایران، بسیار ارزشمند و ستودنی است؛ که با کوله باری از افتخارات و دستاوردهایی که در زمینه فرش ایرانی بدست آورده، بزرگترین چیزی که به آن افتخار میکند این است که چیزی در حدود هزار یتیم را تحت پوشش قرار داده و تصمیم دارد هرسال، صد کودک یتیم را به این تعداد اضافه کند. او حتی وصیت کرده که این کار تا ده سال پس از مرگش نیز انجام شود و مخارج تمام کودکان از محل ارثش تأمین گردد.
او همچنین میگوید که بهترین ساعات عمرش همان زمانی است که به کودکان یتیم خدمت میکند و در خدمت آنان است. به همین دلیل همیشه با یتیمان زیادی ملاقات دارد و از صمیم قلب احساس خوشحالی میکند که بتواند احتیاجات آنها را برآورده کند. این کار را به این طریق انجام میدهد که تمام کودکانی را که ملاقات میکند، بتوانند تمام احتیاجات خود را به زبان بیاورند. این روحیه او را باید ستود و از آن درس بزرگی را گرفت.
تولید بزرگترین فرش دستباف جهان
در سال ۱۳۹۸، برای نخستینبار در تاریخ سه هزارساله فرش ایران، بزرگترین فرش دستباف جهان توسط فرش عظیمزاده با مساحت ۲۰۰۰ مترمربع؛ بافته و در نمایشگاه فرش دستباف تبریز به نمایش گذاشته شد. این فرش ۲ هزار مترمربعی چهار تخته و بهصورت جفت و در ابعاد ۴۰۰ و ۶۰۰ مترمربع بهگونهای بافته شده بود که قابلیت به هم متصل شدن را داشته باشد. به گفته احد عظیمزاده، ۸۰ درصد این فرش از ابریشم و ۲۰ درصد مابقی کرک بافته شده و طرح و نقشه آن نیز توسط خود وی طراحی شده است. این فرش در گینس نیز ثبت شد.
دستاوردها و افتخارات احد عظیمزاده
- یکی از افتخارات بزرگ این تاجر ایرانی این است که توانسته فرشی به نام فرش گرد اختراع کند و با تولید آن ۲ بار برنده تندیس الماس بزرگترین تاجر جهان شود.
- وی هم اکنون در ایران، یکی از ۱۰۰ کارآفرین بزرگی است که به کشورشان خدمت میکنند. همچنین با کیفیتی که در محصولاتش قرار داده موفق شده، در سال ۲۰۰۴ میلادی، الماس مدیریت و کیفیت فرانکفورت را از آن خود کند.
- همچنین احد عظیمزاده بهعنوان بهترین تولیدکننده فرش دستبافت ایرانی؛ موفق به دریافت تندیس طلایی انگلستان شد.
- از ثبت بزرگترین فرش دستباف جهان در کتاب گینس نیز نباید غافل شد. همانطور که پیشتر گفته شد، در سال ۱۳۹۸ صورتگرفته است.
0 نظر