بیل گیتس ؛ کسی که به واژه ثروتمند ، معنا بخشید

توسط | فروردین 14, 1400 | افراد موفق خارجی, بیوگرافی افراد موفق, موفقیت | 0 نظر

16 دقیقه

” من از ۲۰ سالگی تا ۳۰ سالگی را بدون حتی یک روز استراحت ، سپری کردم. ”

با خودتان فکر کنید اگر در ۱۰ سال ، حتی یک روز را هم به تفریح و استراحت نپردازید و به طور مداوم کار کنید ، چه اتفاقی برای شما می افتد ؟ قطعا به جایگاهی خواهید رسید که دیگر نیازی برای کار کردن نمی بینید و بقیه عمرتان به تفریح و استراحت می گذرد. فقط ۱۰ سال… از همین امروز شروع کنید.

 

بیوگرافی بیل گیتس و مایکروسافت

 

ویلیام هنری بیل گیتس سوم شناخته شده با نام بیل گیتس، از بزرگ‌ترین تاجرین و کارآفرینان دنیا در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۵۵ متولد شد و در کنار دو خواهرش در سیاتل، واشینگتن رشد کرد. گیتس در خانواده‌ای به دنیا آمده بود که از تاریخی غنی در تجارت ، سیاست و خدمات اجتماعی سرشار بود. پدرش ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتل، واشینگتن و مادر وی آموزگار مدرسه و یکی از اعضای هیئت مدیرهٔ یونایتد وی اینترنشنال بود. مادرش در امور خیریه نیز فعالیت داشت.

بيل گيتس زمانی که در مدرسه لیک سایت مشغول به تحصیل بود ، علاقه خود را به نرم افزار کشف کرد و برنامه‌نویسی را در سن ۱۳ سالگی شروع کرد. درست در همین جا بود که اولین ریشه های درخت تنومند  مایکروسافت شروع به رشد کرد. بیل گیتس در بهار سال ۱۹۶۸ میلادی مدرسه تصمیم گرفت که دانش آموزان را با پدیده‌ای جدید که به تازگی در دنیا شکل گرفته‌ بود یعنی کامپیوتر آشنا کند.

کامپیوترها هنوز بزرگتر و گرانتر از آن بودند که مدرسه بتواند خریداری کند. به همین منظور مدرسه صندوقی را برپا کرد و اعلام کرد که برای اجارهٔ یک سال کامپیوتر PDP-10 ساخت شرکت DEC، کمک کنید. پول زیادی بیشتر از هزینهٔ اجاره یک سال جمع شد. اما مدرسه، جذابیت این غول الکترونیکی را برای شاگردان دست کم گرفته بود. این شاگردان، بیل گیتس ، پل آلن و چند تای دیگر از دوستان بودند که حال همگی در حال حاضر از برنامه نویسان ارشد مایکروسافت هستند.

بيل گيتس به همراه سه دوست دیگرش در کار به یکدیگر کمک می کردند و همچنین به آموزش زبان های برنامه نویسی دیگری نیز پرداختند، دوست صمیمی تر بیل گیتس ، پل آلن نام داشت، آنها در آن زمان روح شان هم خبر نداشت این کنجکاوی ها و ذوق و اشتیاق ها قرار است آنها را به افرادی تبدیل کند که دنیا تحت تاثیر خود و ایده هایشان قرار دهند.

نقطه مشترک این دو رفیق، اهداف بزرگ و علاقه بسیار آنها به کارشان بود و همین موضوع سبب شد تا در آینده بزرگترین کمپانی دنیا یعنی مایکروسافت به دستان این دو دوست خلق بشود.

پس از مدتی مدیران مدرسه به بیل اجازه دادند تا نرم افزاری را برای زمانبندی کلاس دانش آموزان پیاده سازی کند، بعد از آن بیل همواره در حال پیشرفت بود تا اینکه در نهایت در سال ۱۹۷۳ از مدرسه فارغ التحصیل شد، والدین او اصرار داشتند تا بیل سریعتر به دانشگاه برود و در همان سال بیل وارد دانشگاه هاروارد شد.

والدین وی او را مجبور به تحصیل در رشته حقوق کردند ، درحالی او هیچ علاقه ای به این رشته نداشت.

بیل گیتس دوست داشت تا در زمینه علایق خود فعالیت کند و همین موضوع باعث نگرانی والدین بیل شده بود.

بیل در دانشگاه با استیو بالمر که در حال حاضر رییس قسمت اداری مایکروسافت است آشنا شد.

رابطه دوستانه بیل گیتس و پل آلن با یکدیگر ادامه داشت، گیتس در سال ۱۹۷۵ برای یک نسخه Basic مجددا تیم دونفره خود را با پل تشکیل داد.

در همان سال بیل خبر تولید یک کامپیوتر را در مجله مشاهده کرد و بلافاصله با مدیران شرکت سازنده آن کامپیوتر یعنی MITS تماس گرفت و اعلام کرد که در حال تولید یک نرم افزار مترجم زبان بیسیک برای آن کامپیوتر است، در واقعیت گیتس چنین کاری را نکرده بود ولی تصمیم گرفت از این طریق نظر مدیران آن شرکت را جلب نماید.

با قبول مدیران شرکت MITS جهت دمو برنامه نامبرده ،بیل و پل تصمیم گرفتند تا نمونه کار خود را برای دمو آماده کنند، خروجی جلسه مبنی بر آن شد تا پل و بیل بر روی مترجم خود (Altair BASIC) کار کنند.

در سال ۱۹۷۶ با مشورت فراوان بیل گیتس و خانواده، وی تصمیم گرفت تا از دانشگاه بیرون بیاید و تمرکز خود را بر روی برنامه نویسی و علایق خود بگذارد و همین شد که با موافقت خانواده، بیل به همراه پل آلن تصمیم گرفتند تا شرکت نرم افزاری خود را راه اندازی کنند،

این دو دوست اولین دفتر کار خود را در آلبوکرکی تاسیس کردند و بعد از مدتی شرکت خود را به ثبت رساندند، این شرکت مایکروسافت نام گرفت.

مایکروسافت روز به روز در حال پیشرفت بود و کارمندان زیادی به این شرکت اضافه می شدند.

در آن زمان  مایکروسافت تنها ۴۰ کارمند داشت که مداوم مشغول کار کردن بودند. مبلغ کل فروش آن  فقط ۲.۴  میلیون دلار در سال بود. در سال ۱۹۸۰ شرکتی به نام IBM برای پیشرفت در زمینه کامپیوتر های شخصی تصمیم بر ساخت کامپیوتر خود که PC نام دارد و هم اکنون کامپیوترهای عصر حاضر نیز مجهز به آن هستند، بسازد و به بازار عرضه کند.

اما شرکت IBM تصمیم گرفته بود تا کار نرم افزار آن را به شرکت دیگری بسپارد. از اینجا بود که خوش شانسی به مایکروسافت روی آورد و شرکت IBM قراردی با شرکت کوچک مایکروسافت بست تا نرم افزارهای مورد نظر شرکت IBM را تولید کند. بیل گیتس و پل آلن سیستم DOS 86 را مناسب برای کامپیوتر های شخصی IBM تغییراتی اعمال کردند و حتی امکانات بیشتری را به آن اضافه نمودند و از آن یک سیستم عامل قوی ۱۶ بیتی ساختند.

مایکروسافتاین سیستم عامل را MS-DOS نامید. MS-DOS برروی کامپیوترهای شخصی IBM جای گرفتند و شرکت IBM مقداری از فروش کامپیوترهای PC خود را برای استفاده از MS-DOS به مایکروسافت می داد.

چند سال بعد مایکروسافت سیستم عامل گرافیکی با نام Windows را منتشر کرد و محصولات موفق تری تولید کرد که باعث رشد چشمگیر آن شد. طبق آمار بیش تر از ۹۵ درصد از دارندگان کامپیوترهای شخصی در سراسر دنیا از محصولات مختلف مایکروسافت استفاده می کنند. اکنون بیل گیتس با بیش از ۵۰ میلیارد دلار، جزئی از ثروتمندترین مردان دنیا شناخته شده است.

بیل گیتس چندین سال است که این مقام را حفظ کرده. به گفته ی خود بیل گیتس یکی از دلایل موفقیت شرکت مایکروسافت استخدام افراد با هوش و خبره است. Bill Gates فقط ۱۹ سال داشت که مایکروسافت را مدیریت می کرد. او به حدی مشغول کار بود که حتی بعضی اوقات چند روز محل کار خود را ترک نمی کرد و به همراه کارمندان خود به سختی برروی پروژه های مختلف و سفارش مشتریان شرکت کار می کرد.

گیتس در سال ۲۰۰۰ پس از ۲۵ سال، از مدیرعاملی مایکروسافت کناره‌گیری کرد و جای خود را به استیو بالمر داد، ولی همچنان به‌عنوان مدیر ارشد اجرایی و رئیس هیئت مدیره این شرکت، به فعالیت خود ادامه داد. وی از سال ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۴ ریاست هیئت مدیره مایکروسافت را برعهده داشت و پس از ۳۹ سال، با کناره‌گیری گیتس، جان دبلیو. تامسون به جای وی منصوب گردید.

بیل گیتس در ژانویه ۱۹۹۴ میلادی با ملیندا فرنچ از کارمندان مایکروسافت ازدواج کرد. ملیندا اهل دالاس در ایالت تگزاس آمریکا است. این زوج دارای سه فرزند به نام‌های جنیفر کاترین گیتس (۱۹۹۶ میلادی)، روری جان گیتس (۱۹۹۹ میلادی) و فوب ادل گیتس (۲۰۰۲ میلادی) هستند.

بیل گیتس یک امپراطور است که توانسته سال های متوالی خود را به عنوان ثروتمند ترین فرد جهان به دنیا معرفی کند و نام خود سر زبان ها بیاندازد. زمانی که از دانشگاه هاروارد انصراف داد ، به استاد دانشگاهش گفت :” من تا ۳۰ سالگی یک میلیون دلار پول در می آورم.” او در ۳۰ سالگی بیشتر از یک میلیون دلار پول  داشت. او حال بیش از ۸۵ میلیارد دلار سرمایه دارد. ایلان ماسک می گوید : ” اگر تصمیم بگیری که کاری را سه روزه انجام بدهی ، انجام آن کار سه روز طول می کشد ولی اگر بخواهید آن را سه ساعته انجام بدهید ، باز هم می توانید.”

پس شما هم می توانید…

 

۱۰ درس بزرگ از بیل گیتس

 

۱.به ایده هات ایمان داشته باش

۲.عالی ترین محصول را تولید کن

۳.مسائل کاری را شخصی نکن

۴.همیشه دانش آموز باش

۵.متعصب باش

۶. برای خودت احترام بخر

۷.نه گفتن را یاد بگیر

۸.متفاوت و خلاق باش

۹.بدبین نباش

۱۰. رقیب هایت را جدی بگیر

 

کتاب های پیشنهادی بیل گیتس

 

«داستان موفقیت نخبگان» اثر مالکوم گلدول

«علم حافظه ؛ هنر به یاد سپردن همه چیز» اثر جاشوا فوئز

«عمق یا وسعت؟ آیا مجبوریم فقط یکی از این دو را انتخاب کنیم» اثر دیوید اپستین

«تاریخچه ای کوتاه از زمان ظهور بشریت» اثر یووال نوح هراری

«تاریخچه ی طبیعی خلاقیت» اثر استیون جانسون

 

جملات ناب بیل گیتس

 

«خيلی جالب است كه امروزه مي توان درباره موضوعات مختلف مورد علاقه به سراغ كامپيوتر رفت. با وجود كامپيوتر به دست آوردن اطلاعات مورد علاقه و توجه به صورت آنلاين بسيار ساده تر شده است.

من معتقدم كه داشتن اين نوع كنجكاوی درباره جهان به هركسی كمک می كند پيشرفت كند. فرقي نمی كند تصميم داشته باشی چه كاری را دنبال كنی.»

«هرگاه خبرهای بد را به عنوان یک نیاز به تغییر و نه یک خبر منفی پذیرفتید، شما از آن شكست نخورده اید، بلكه چیزهای تازه ای از آن آموخته اید. »

«یكی از دارایی‌های شركت ما ، “پندار آدمی” است. اگر شما همه‌ی ساختمان‌ها و زمین‌ها و انبار لوازم سخت‌افزار و سایر لوازم گرانبهای دیگر و هر آنچه لمس كردنی باشد را از ما بگیرید، هیچ پیشامدی برای ما رخ نخواهد داد؛ چرا كه ارزش شركت ما به نیروی اندیشه‌ی آدمی بستگی دارد و دیگر هیچ! »

«ثروتمندترین مرد دنیا دارنده ی چیزهای ملموس نیست. نه زمین دارد، نه طلا، نه نفت، نه كارخانه، نه فعالیت صنعتی دیگر و نه ارتش و نه سپاهی. این نخستین بار در تاریخ بشر است كه ثروتمندترین مرد دنیا تنها دانش دارد و بس.»

«بهترین كاری كه می كنم این است كه اشتیاقم را با دیگران قسمت می كنم.»

«پیش از آنكه شما متولد بشوید، پدر و مادر شما هم جوانان پرشوری بودند و تا به آن اندازه كه اكنون به نظر شما می رسد، موجب آزردگی خاطر نبودند.»

«اگر در كارتان موفق نیستید، پدر و مادر خود را سرزنش نكنید، از نالیدن دست بكشید و از خطاهای خود درس بگیرید.»

«اگر فكر می كنید آموزگارتان سخت گیر است، بسیار در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد كه رئیس شما خیلی سخت گیر تر از آموزگارتان است؛ چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.»

«دنیا برای شرافت شما اهمیتی قائل نیست. در این دنیا از شما انتظار می رود كه پیش از آن كه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، كار مثبتی انجام دهید.»

«پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، كسی به شما رقم بسیار زیادی پرداخت نخواهد كرد. به همین ترتیب، پیش از آن كه بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بكشید.»

«موفقیت بسیار فریب‌دهنده است و افراد باهوش را با این فکر که هرگز نمی‌بازند، گمراه می‌کند.»

«بزرگترین پیشرفت بشر، اکتشافات او نیست. بلکه پیشرفت او در این است که چگونه این اکتشافات، باعث کاهش بی‌عدالتی شده‌اند.»

«یکی از مسائل شگفت‌انگیز در بزرگراه اطلاعات این است که دستیابی به برابری در فضای مجازی بسیار راحت‌تر از رسیدن به برابری در دنیای واقعی است. ما همه در دنیای مجازی برابر هستیم و می‌توانیم از این برابری برای حل مشکلاتی در جامعه کمک بگیریم که هنوز در جهان واقعی در حال برطرف کردن آن هستیم.»

«اگر من تنها به نفع خودم و بردن فکر می‌کردم، در حال حاضر شغل دیگری داشتم و اگر تنها فکرم رسیدن به خط پایان بود، فکر نمی‌کنید که سال‌ها پیش، از آن عبور کرده بودم؟»

«زمانی که یک کودک بودم، رویاهای بسیار زیادی داشتم، و فکر می‌کردم چیزی که نقش مهمی در به واقعیت پیوستن رویاهایم داشت، این بود که فرصت زیادی برای مطالعه بسیار داشتم.»

«نمیدانم را به هنوز نمی دانم تغییر بده!»

«جشن گرفتن موفقیت خوب است، اما از آن مهم‌تر، توجه کردن به درس‌هایی است که از شکست می‌گیریم.»

«اگر من فکر کنم که چیزی نامناسب است یا فقط باعث اتلاف وقت می‌شود، آن‌‌ را دور‌می‌اندازم. این زمان است که برای من اهمیت دارد. ممکن است که در طول جلسات، شما بارها جمله‌ی” این احمقانه‌ترین ایده‌ایست که تا به حال شنیده‌ام”، را از من بشنوید.»

«اگر نمی‌توانید کاری را درست کنید، حداقل کاری کنید که ظاهر آن درست به نظر بیاید.»

«مهم‌ترین کاری که من انجام داده‌ام، تلاش برای پیشرفت کامپیوتر‌ها بوده است. این چیزی است که من درنوجوانی  و در دهه بیست و سی زندگی‌ا‌م پرورش داده ام، و حتی قبل از انجام این‌ کار به ازدواج فکر نکرده بودم زیرا کار بخش بزرگ و پر‌اهمیتی از زندگی من بوده و هست.»

«همه ما همواره به کسانی نیاز داریم که به ما بازخورد بدهند. به این روش است که ما پیشرفت کرده و اصلاح می‌شویم.»

«اغلب افراد در مورد آنچه در یک سال می‌توان انجام داد غلو و اغراق می‌کنند و آنچه در ده سال می‌توان انجام داد، ‌دست کم می‌گیرند.»

«برای انجام کارهای بزرگ، گاهی لازم است ریسک های بزرگ بکنید.»

«تلویزیون زندگی واقعی را نشان نمی دهد. در زندگی واقعی مردم مجبورند کافی شاپ را ترک کنند

و سر کار بروند.»

«همه به مربی احتیاج دارند ؛ فرقی نمی کند که شما یک بسکتبالیست باشید یا یک بازیکن تنیس ، یک ژیمناستیک کار و یا یک پوکر باز حرفه ای»

«خود را با هیچ کس در این دنیا مقایسه نکنیدچون به خودتان اهانت کرده اید.»

«من چه در دفتر کارم باشم و چه در خانه‌ یا جاده ،  همیشه یک دسته کتاب دارم که مشتاقانه منتظر خواندن آن ها هستم»

«در آینده رهبران دنیا کسانی هستند که دیگران را توانمند کرده اند.»

«اکر از ایلان ماسک کمتر پول دارید ؛ مواظب باشید.»

«وقتی که پول داری ، خودت فراموش می کنی که کی هستی و وقتی پول نداری ، تمام دنیا فراموش می کنند که تو کی هستی.»

«بزرگترین اشتباهی که در دوران جوانی انجام داده ام ، تورم سبک زندگی بود ، اتومبیل گران قیمت ، لباس های گران قیمت و تفریحات گران قیمت. زمانی که فهمیدم باید پائین تر از درآمدم زندگی کنم و پولم را سرمایه گذاری کنم ، همه چیز تغییر کرد.»

0 نظر

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سلام، نیاز به راهنمایی دارید؟
×
اگه قصد مهاجرت داری، قبلش حتماً یه سر به این سایت بزن!
مشاهده‌ی سایت