فهرست مطالب این مقاله
اگر که شیفته موفقیت و ثروت باشید، بارها در سایتهای مختلفت، پیجهای اینستاگرام و… مطالب فراوانی را در مورد این موضوع خوانده و شنیدهاید. باور، تلاش، پشتکار، تصور، تفکر، قدرت و بسیاری از کلماتی که بارها و بارها شنیدهاید؛ اما مهمترین آن چیست؟ با کدام یک از اینها میتوان به آنچه در سر میپرورانیم، برسیم؟ اگر اجراهای استیو هاروی یا به طور کلی سمینارهای انگیزشی را دیده باشید متوجه خواهید شد که امید، همان کلیدی است که همه درهای بسته را به روی شما باز میکند.
امید میتواند فردی را از کوچه پس کوچههای پائین شهر به کاخ و قصرهای بالا شهر برساند. امید، عامل زنده بودن انسانهاست، شما هم قطعا این جمله معروف را شنیدهاید که میگویند: «انسان بدون غذا یک هفته دوام میآورد، بدون آب چند روز، بدون اکسیژن چند دقیقه و بدون امید لحظهای…»
اما صبر نیز از مهمترینهاست. جوانان که دوست دارند همه چیز را در آن واحد کسب کنند و داشته باشند (که البته این از ویژگیهای جوانان است، من خودم هم اینگونهام) باید صبر کردن را بیاموزید و با امید به کار خود ادامه دهید. حال هرچه قدر که میخواهد طول بکشد؛ مهم نیست! چه 2 روز چه 20 سال…
به یاد داشته باشید که امید میتواند سبب شود تا یک زندانی با یک چکش کوچک، بیست سال حفرهای را پشت پوستری از ریتا هیورث، بازیگر زن مشهور ایجاد کند تا به رستگاری برسد!
مروری بر داستان فیلم سینمایی رستگاری در شاوشنگ، رستگاری در این کتاب است!
فیلم رستگاری در شاوشنگ، از آن دسته آثاری است که کمتر کسی در این کره خاکی است که آن را ندیده یا دوست نداشته باشد! یک فیلم معروف و محبوب که رتبه یک برترین آثار سینمایی را در وبسایت IMDb بدست آورده است.

مروری بر داستان فیلم سینمایی رستگاری در شاوشنگ
داستان فیلم سینمایی رستگاری در شاوشنگ در دادگاه آغاز میشود؛ جایی که اندی دوفرین (تیم رابینز) بانکدار جوانی است که به جرم قتل همسر و معشوقه پنهانیاش به حبس ابد در زندان ایالتی شائوشنک محکوم میشود. وی تأکید میکند که این جرم را مرتکب نشده، ولی قاضی تشخیص میدهد که او گناهکار است. او سالهای متعددی را در این زندان میگذراند در حالی که تنها سرگرمیاش دست و پنجه نرم کردن با افرادی از پایینترین طبقهٔ جامعه است؛ کسانی مثل همجنسگرایان و قاتلها که مدام او را آزار و اذیت میکنند.
آلیس بوید رِدینگ (مورگان فریمن) یکی از زندانیهای سیاه پوست و راوی داستانی است که به این شهرت دارد که میتواند هر چیزی را در زندان فراهم کند. او کسی است که اندی بعد از چند ماه، بیش از دو کلام با او صحبت میکند و از او یک نوع چکش مخصوص میخواهد. رد ابتدا فکر میکند که اندی برای فرار از زندان این چکش را میخواهد ولی پس از دیدن اندازه چکش، متوجه میشود که بسیار کوچک است و برای شکستن سنگهای کوچک طراحی شده. رد، راوی فیلم، روایت میکند که سوراخ کردن دیوار زندان با این چکش ششصد سال زمان میبرد؛ بعدها وی از رد، درخواست پوستری بزرگ از ریتا هیورث، بازیگر زن مشهور را میکند و آن را به دیوار سلول خود میآویزد.
وقتی رئیس زندان از سلول اندی بازرسی میکند چون میبیند انجیل در دست اندی است، او را به خاطر چسباندن پوستر سکسی بر روی دیوار، میبخشد؛ سپس به انجیل اشاره میکند و میگوید «رستگاری در این کتاب نهفته استض.» و از سلول خارج میشود.
بعدها رئیس زندان متوجه موقعیت و تحصیلات اندی میشود و از او برای پولشویی رشوههایش استفاده میکند. اندی و رد سالهای زیادی را در زندان میگذرانند تا اینکه پسر جوانی به عنوان زندانی به شاوشنک منتقل میشود. وی که فردی دلنشین است، خیلی سریع تبدیل به یکی از دوستان اندی و رد میشود و وقتی ماجرای اندی را میشنود، داستانی را که قبلاً از یکی از همسلولیهایش در زندانی دیگر شنیده، تعریف میکند؛ که حکایت از کشته شدن زن اندی به دست آن زندانی دارد. رئیس زندان که از شهادتدادن این جوان به نفع اندی و روشن شدن حقیقت قتل و آزادی اندی بخاطر لو رفتن خلافها و پولشوییهایش میترسد، پس از کشاندن این جوان به محوطه زندان، دستور شلیک به وی را صادر و او را میکشد.
یک روز اندی با رد دربارهٔ جزیرهای به نام «زواتانئو» صحبت میکند؛ صحبتهای وی که با لبخندی تلخ همراه است توسط موسیقی متنی با همین نام ساختهٔ نیومن همراه میشود. او میگوید میخواهد زندگیاش را در آنجا بگذراند؛ مکانی گرم و بدون خاطره. رد که از این حرفها تعجب کرده به او میگوید نباید خیالبافی کند و وقتی به حبس ابد محکوم است نباید به آزادی امید داشته باشد؛ زیرا این مسئله میتواند او را نابود کند.

رستگاری در شاوشنگ
او از جا بلند میشود و پس از گفتن اینکه حق با رد است و همهٔ اینها به انتخابی ساده منتهی میشود، معروفترین دیالوگ فیلم را به رد میگوید و آنجا را ترک میکند: «برای زندگی تلاش کن؛ یا به پیشواز مرگ برو…» رد که از این حرف نگران شده، فکر میکند اندی فکر خودکشی را در سر میپروراند، با دوستان خود در این باره صحبت میکند و شگفت زدهتر میشود وقتی یکی از آنها میگوید اندی امروز یک طناب از او گرفته است. آنها با نگرانی تمام شب را میگذرانند.
فردا صبح موقع بازرسی، مسئولین زندان با کمال تعجب متوجه میشوند که سلول وی خالی است و وقتی رئیس زندان با عصبانیت سنگی به طرف یکی از پوستره، همان پوستر هنرپیشهٔ زن که توسط رد تهیه شده، پرت میکند، متوجه سوراخ عمیقی در دیوار میشود که اندی با همان چکش کوچکی که از رد گفته بود، طی قریب به بیست سال هر روز دیوار را حفر کرده و از آن به بیرون فرار کرده است.
او با خود تمامی مدارک پولشویی و مدارک شناسائی فردی که رئیس زندان به نام او حساب بانکی را باز کرده (و در واقعیت وجود ندارد) به همراه تمامی آنچه که رئیس زندان در این مدت از راههای خلاف جمعآوری کرده را برداشته؛ و فردای همان روز در اول وقت اداری با مراجعه به کلیه شعبی که رئیس زندان با امضای اندی به نام فردی جعلی پولهای خود را در بانک سپردهگذاری کرده، تمام پولها را با ارائه مدارک شناسائی از حساب، خارج و مدارک کلاهبرداریهای رئیس زندان را در یک پاکت در بسته به منشی بانک تحویل میدهد و از او میخواهد که به آدرس مربوط پست کند.
پس از آن با تمام پولها، به همان جزیرهٔ آرام و دور، زواتانئو فرار میکند. بعدها، رئیس زندان انجیل اندی را در اتاق خود پیدا میکند و متوجه میشود اندی تمام مدت، چکش را آنجا پنهان میکرده است. انجیلی که در روز اول قرار بود به اندی در رستگاری کمک کند، حالا با زیرکی توسط اندی با دفتر عملهای حقوقی رئیس جابهجا شده (دفتری که همهٔ کلاهبرداریها را ثبت میکند) و باعث رسوایی و نابودی همهٔ افرادی که در این تجارت نقش داشتهاند میشود.

فیلم رستگاری در شاوشنگ
در صفحه اول انجیل جملهای با امضای اندی دوفرین نوشته شده است:
«حق با شما بود رئیس! رستگاری در این کتاب نهفته!»
بعدها رد آزاد میشود و بهخاطر قراری که مدتها پیش با اندی گذاشته بود، به محلی میرود تا چیزی را که آنجا حفر شده بیابد. آن چیز، نامهای بیش نیست که توسط اندی و پس از فرار از زندان نوشته شده. نامه به رد اطلاع میدهد که اندی در حال حاضر در همان جزیرهٔ دورافتاده زندگی میکند. در قسمتی از نامه یکی دیگر از دیالوگهای معروف فیلم رستگاری در شاوشنگ به گوشمان میرسد: «امید چیز خوبیه؛ شاید بهترینِ چیزها؛ و هیچ چیز خوبی هیچ وقت از بین نمیره…»
فیلم رستگاری در شاوشنگ در حالی به پایان میرسد که رد با پولی که اندی برایش در زیر همان سنگ سیاه گذاشته، به جزیره دور افتاده میرود و اندی را ملاقات میکند؛ در حالیکه دارد یک قایق قدیمی را تعمیر میکند.
فقط کافی است که بخواهید و انجام دهید. مهم نیست کجا هستید، مهم نیست چقدر طول بکشد، مهم نیست چه رنجها و سختیهایی را تحمل کردهاید و قرار است تحمل کنید. فقط و فقط چکشتان را بردارید و با امیدواری شروع به کندن دیواری مستحکم کنید که از فقر و نابسامانی اقتصادی و… ساخته شده است.
به امید رستگاری همه…
دیالوگهای ماندگار فیلم رستگاری در شاوشنگ
«یادت باشه رد امید چیز خوبیه، شاید بشه گفت بهترین چیزهاست و چیزهای خوب هیچ وقت نمیمیرند.»
«بعضی پرندهها برای قفس آفریده نشدهاند، پر و بالشون بیش از اندازه نورانیه.»
«اندی دوفرین! کسی که توی رودخونه پر از کثافت شنا کرد و از اون طرفش تمیز بیرون اومد.»
«تلاش کن برای زندگی کردن، یا به استقبال مرگ برو.»
«بدشانسی رو هوا معلقه و باید رو یک نفر بشینه…نوبت من بود فقط همین»
«من کشتمش رد، من بهش شلیک نکردم اما از خودم طردش کردم.»
«این دیوارها یه جورایی مسخرهان. اول از اونا بدت میاد. بعدا بهشون عادت میکنی. بعد یه مدتی هم جوری میشه که به اونا وابسته میشی، این قانونشه. اونا برای زندگی میارنت اینجا و این دقیقا همون چیزیه که ازت میگیرن.»
«بذار یه چیزی بهت بگم رفیق. امید چیز خطرناکیه. امید میتونه یه آدمو دیوونه کنه.»
«اما بعضی وقتها زندگی تا اندازهای برایم یکنواخت و ملالآور میشه. دلم برای دوستانم خیلی تنگ شده.»
«این زیبایی موسیقیه، اونا نمیتونن اونو ازت بگیرن»
«من به دو چیز اعتقاد دارم، نظم و کتاب مقدس. شما این جا هر دو تا رو دریافت میکنید»
«من وقتمو برای بازندهها تلف نمیکنم»
«میفهمیدم که چرا بعضی از آدمای اینجا فکر میکردن اون مغروره. اون حرکات آرومی داشت، راه رفتن و صحبت کردنش برای این محیط عادی نبود. وقتی قدم میزد مثل مردی بود که توی پارک داره راه میره و هیچ نگرانی توی دنیا نداره. انگار یک کت نامرئی داشت که ازش در برابر این محیط محافظت میکرد»
«به نظرم به یه انتخاب ساده خلاصه میشه: مشغول زندگی کردن باشی یا مشغول مردن!»
«احساس میکنم انقدر هیجان زدهام که به سختی میتونم یک جا بشینم یا به چیزی فکر کنم. به نظرم این هیجانیه که فقط یه انسان آزاد میتونه درکش کنه، یه انسان آزاد در ابتدای یه سفر طولانی که پایانش مشخص نیست»
«جالب اینکه بیرون از زندان من یه آدم شریف و درستکار بودم، باید به زندان میاومدم تا به یه خلافکار تبدیل بشم»
«تنها چیزی که میخوام اینه که به جایی برگردم که همه چی توش قابل درکه، جایی که مجبور نباشم همیشه بترسم. فقط یه چیز جلوی من رو میگیره و اون قولیه که به اندی دادم»
عوامل فیلم
رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption) فیلمی آمریکایی در ژانر درام به نویسندگی و کارگردانی فرانک دارابونت و بر پایهٔ رمان کوتاه ریتا هیورث و نوشتهٔ استیون کینگ است؛ که در سال 1994 منتشر شد.
تیم رابینز، مورگان فریمن، باب گانتون، . ویلیام سدلر، کلنسی براون، گیل بیلاز و جیمز ویتمور بازیگران فیلم سینمایی رستگاری در شاوشنگ را شامل میشوند.
دستاوردها و جوایز فیلم سینمایی رستگاری در شاوشنگ
- نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم برای فرانک دارابونت و نیکی ماروین
- نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای مورگان فریمن
- نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی برای فرانک دارابونت
- نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری برای راجر دیکنز
- نامزد جایزه اسکار بهترین تدوین فیلم برای ریچارد فرانسس-بروس
- نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم برای توماس نیومن
- نامزد جایزه اسکار بهترین صدابرداری
- نامزد جایزهٔ گلدن گلوب بهترین ایفای نقش در یک فیلم درام برای فریمن
- نامزد جایزهٔ گلدن گلاب بهترین فیلمنامه برای دارابونت
- نامزد جایزهٔ Screen Actors Guild Awards بهترین هنرپیشهٔ مرد در یک نقش اصلی برای فریمن
- نامزد جایزهٔ Screen Actors Guild Awards بهترین هنرپیشهٔ مرد در یک نقش اصلی برای رابینز
- نامزد جایزهٔ Academy of Science Fiction, Fantasy & Horror Films بهترین فیلم اکشن، ماجرایی یا دلهرهآور برای دارابونت
- نامزد جایزهٔ Academy of Science Fiction, Fantasy & Horror Films بهترین نویسندگی برای دارابونت
- نامزد جایزهٔ American Cinema Editors بهترین تدوین فیلم برای ریچارد فرانسیس-بروس
- نامزد جایزهٔ قورباغهٔ زرین از Camerimage برای ریچارد فرانسیس-بروس
- نامزد جایزهٔ Casting Society of America بهترین انتخاب بازیگر برتی دبورا آکویلا
- برندهٔ جایزهٔAmerican Society of Cinematographer بهترین فیلمبرداری برای راجر دیکنز
- برندهٔ جایزهٔ Awards of the Japanese Academy بهترین فیلم خارجیزبان برای دارابونت
- برندهٔ جایزهٔ قورباغهٔ برنجی از Camerimage برای ریچارد فرانسیس بروس
- برنده جایزه گوزن طلایی(golden deer) از Camerimage برای نیکی ماروین
واقعا یه شاهکار بود با بازیگران استثنایی
fd
سلام من در این فیلم بازی کردم بسیار خوب بود
fd