فهرست مطالب این مقاله
امروزه همه ما میدانیم که بازاریابی دیجیتال جزء اساسیترین بخشهای یک کسبوکار بهحساب میآید. این نوع بازاریابی انواع گوناگونی دارد و با روشهای زیادی قابل انجام است؛ البته تمامی آنها باید در زمان مکان مناسب پیادهسازی شوند.
یکی از انواع بازاریابیهای دیجیتال، بازاریابی ربایشی یا بازاریابی درونگرا است. بازاریابی ربایشی در واقع به شیوهای از بازاریابی تلقی میشود که فروشنده یا عرضهکننده کالا و خدمات، به دنبال جامعه هدف نمیگردد؛ بلکه با رعایت اصول و ضوابط استراتژی بازاریابی دیجیتال این امکان را فراهم میکند تا مخاطبان هدف خودشان به طور خودکار به سمت کسبوکار جذب شوند. برای درک بهتر به این نکته توجه کنید که کافی است شما نیاز جامعه هدف شناسایی کرده و تمام محصولات و خدمات خود را بر طبق این نیازها را گسترش دهید؛ اما بهجای اینکه از شیوههای قدیمی مثل ایمیل مارکتینگ، بازاریابی پیامکی و… توجه مخاطبان را جلب کنید، صبر میکنید تا مشتری برای برطرفکردن نیازهایش به شما مراجعه کرده و کسبوکارتان را دریابد.
از نمونههای رایج بازاریابی ربایشی و درونگرا میتوان پستهای وبلاگی، پستهای شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، پادکست، خبرنامههای ایمیلی و همچنین ویدیوهای در کاربردی و آموزنده را نام برد. در نقطه مقابل بازاریابی درونگرا، بازاریابی برونگرا قرار دارد. در بازاریابی برونگرا یا اَوتباند مارکتینگ، شرکت یا مجموعه برای برقراری ارتباط با مشتری پیشقدم میشود؛ بنابراین آغازکننده تعامل، مشتری نیست. بازاریابی برونگرا در نگاه عموم مردم همان بازاریابی سنتی محسوب شده و اغلب مدیران بدون درنظرگرفتن شهرت و محبوبیت آن را برای جذب مشتریان جدید به کار میگیرند.
مفهوم بازاریابی ربایشی چیست؟
همانطور که بیان کردیم بازاریابی ربایشی بهنوعی از بازاریابی اطلاق میشود که بهجای سعی برای جلب رضایت یا حتی توجه مخاطب، به شکل کاملاً طبیعی و بر اساس نیاز مخاطبان صورت میگیرد و در نهایت به خرید محصولات و استفاده از خدمات، ختم خواهد شد.
هدف از انجام این نوع بازاریابی، علاوه بر جذب مشتری و فروش محصولات به آنها، ایجاد یک رابطه صمیمانه و پایدار با خریداران است. در واقع وظیفه اصلی شما در این مسیر این است که با استفاده از استراتژیهای گوناگون بتوانید سرویسها و محصولات خود را به شکل مستقیم به خریدار معرفی کنید؛ بنابراین آغاز این مسیر، قبل از مسیر خرید مشتری و هدف آن نیز، هدایت کردن او است.
در بازاریابی ربایشی، شما با مشتری یک ارتباط دوسویه برقرار میکنید؛ به این معنی که هیچ تبلیغات خاصی در تلویزیون یا فضای مجازی درباره محصولات منتشر نخواهید کرد که مشتری صرفاً شنونده گفتار شما باشد؛ بلکه محیط را برای ایجاد ارتباط و تعامل با او شکل میدهید. به زبانی دیگر، بایستی اطلاعات کاربردی در حیطه شغلی خود را در اختیار مخاطب قرار دهید و در ادامه این مشتری است که انتخاب میکند تا به بقیه اطلاعات تکمیلی گوش کنند یا خیر.
نحوه بیان این اطلاعات نیز بسیار حائز اهمیت است و باید در یک پسزمینه جذاب و مشتریپسند، شکلدهی میشود درصورتیکه در این مرحله، رقیب شما در نگاه مخاطب جذابتر به نظر بیاید، شما مشتری خود را از دست دادهاید.
اما اصلیترین هدف بازاریابی ربایشی ایجاد ارزش است. اگر در زمینه بازاریابی ربایشی یا درونگرا بتوانید کار خود را به نحو احسن انجام دهید، نرخ تبدیل مشتری موقت به مشتریان دائمی بسیار افزایش خواهد یافت. چرا؟ زیرا به این موضوع بیشتر پی میبریم که یک بازاریابی ساده تا چه حد میتواند آسان و کاربردی باشد.
بنابراین بهجای این که ما بخواهیم دائماً کسبوکار خود را با استفاده از روشهای مختلف به مخاطبان هدف یادآوری کنیم و همیشه تشنهٔ تبلیغات پرهزینه و پرزرقوبرق باشیم، میتوانیم با بهکارگیری چند تکنیک آسان، کاربر را به سمت خرید محصولات سوق دهیم. در نتیجه میتوانیم بودجه و انرژیای که برای استفاده از انواع اقسام روشهای بازاریابی خرج میکنیم را در جهت بهبود نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت صرف کرده و کاربران را به فعالیتهای مثبت واداریم.
در بازاریابی ربایشی یا درونگرا شما نباید مشتری را تنها یک منبع درآمد در نظر بگیرید؛ بلکه میبایستی به آنها بهعنوان دوستان و مشتریان ارزشمند و مفید برای کسبوکار خود نگاه کنید که از روی نیاز با شما ارتباط گرفتهاند.
تاریخچه بازاریابی ربایشی
شاید برای شما هم این سؤال وجود داشته باشد که بازاریابی ربایشی چگونه و چه زمانی ابداع شده است؟ در حقیقت این نوع بازاریابی روش جدیدی نیست؛ بازاریابی درونگرا یا ربایشی شیوهای از بازاریابی است که طی سالیان متمادی توسط کسبوکارهای گوناگون به روشهای مختلف مورداستفاده قرار میگرفته؛ ولی در گذشته، نام مشخص و نحوۀ انجام معینی برای آن وجود نداشته است.
حدوداً سال ۲۰۰۵ میلادی بود که به طور رسمی این بازاریابی کاربردی، بالاخره به نام بازاریابی ربایشی یا اینباند مارکتینگ نامگذاری شد و جای خود را در دل دنیای تجارت باز کرد.
همچنین در سال ۲۰۰۹ میلادی، کتابی با عنوان “بازاریابی ربایشی: در وبلاگهای گوگل و شبکههای اجتماعی دیده شوید” منتشر شد. این کتاب و پستهای پیدرپی سایت مزبور که در مورد بازاریابی ربایشی تهیه شده بودند، بهتدریج موجب افزایش آشنایی مردم با این شیوه کارآمد و همچنین افزایش محبوبیت آن شد.
پس از انتشار آن نیز افراد بیشتر به استفاده از این روش روی آوردند و هر کسبوکاری که میتوانست آن را در مسیر کاریاش وارد کند، بیدریغ از آن بهرهمند میشد.
چه تفاوتی میان بازاریابی ربایشی و بازاریابی درونگرا وجود دارد؟
همانطور که بیان کردیم تفاوت فاحشی بین بازاریابی برونگرا بازاریابی ربایشی یا درونگرا وجود دارد. عموماً محصولاتی که با روش بازاریابی درونگرا تبلیغ میشوند، برای مخاطبان هدف بهقدری جذاب و مطلوب به نظر میرسند که برای رفع نیازهایشان خودبهخود به سمت کسبوکار شما جذب میشوند.
در سوی مقابل، در بازاریابی برونگرا تبلیغ محصول یا خدمات معمولاً هنگامی که در برابر مشتری قرار میگیرند، مزاحم ناخواسته و یا اسپم تلقی میشوند.
مورد دیگر اینکه مردم امروزه نسبت به روشهای برونگرا بیتفاوت هستند و یا حتی سعی میکنند، به طرق مختلف با آنها مقابله کنند؛ برای مثال اغلب مردم در هنگام پخش آگهیهای بازرگانی در تلویزیون، کانال را عوض میکنند یا در موارد مشابه، با اعمال تنظیمات، ایمیلهای تبلیغاتی را به طور خودکار در لیست اسپم قرار میدهند. با این کار این ایمیلها بهعنوان فایلی بیهوده بدون باز شدن حذف میشوند.
بسیاری از افراد نیز با استفاده از برنامههای ad-blocker یا برنامههای مسدود کنندهٔ قابل نصب در مرورگرها سعی در جلوگیری از پخش تبلیغات اینترنتی یا ناپدیدشدن آنها میکنند.
به همین خاطر کسانی که فقط به استفاده از روشهای بازاریابی برونگرا اکتفا میکنند، بازده سرمایه و کارآمدیِ کمتری نسبت به وضعیتی که در گذشته شاهد آن بودند، دریافت خواهند کرد.
در سوی مقابل، بازاریابی درونگرا موجب بهوجودآمدن فرصتی برای بهدستآوردن حق ورود به حریم کاربران هدف را در اختیار بازاریابان قرار میدهد؛ مثلاً شرکتها میتوانند در ازای تبلیغات تلویزیونی، پستهای راهنما یا پستهای وبلاگ جامعی تهیه کرده و به دست مخاطبان برساند یا حتی امکانی ایجاد کنند که وقتی مشتریان احساس میکنند به محتوای شما نیازمند هستند، میتوانند بهسادگی با چند جستجوی ساده محصولات و خدمات را پیدا کرده و در صورت تمایل، آشنایی بیشتری با شرکت شما کسب نمایند.
در اینجا این موضوع که قدرت ایجاد اعتماد در این شیوه در مقایسه با دیگر روشها یعنی تبلیغات آزاردهنده و مرسوم بیشتر است، بهوضوح قابلمشاهده است و چهبسا با استفاده از آن، بازده بیشتری با پرداخت هزینه کمتر عاید شما خواهد شد. اما به طور خلاصه میتوان گفت اصلیترین تفاوت میان این دو بازاریابی رایج، این است که در بازاریابی ربایشی بهجای اینکه بازاریابان به دنبال جلبتوجه مشتریان بالقوه باشند و با آنها تماس برقرار کنند، مخاطبان خود بهسوی کسبوکار کشیده میشوند.
سلسلهمراتب انجام بازاریابی ربایشی چیست؟
حال که با مفهوم و تاریخچه این بازاریابی کارآمد آشنا شدیم، خوب است درباره اینکه چگونه میتوان آن را به بهترین شکل انجام داد نیز بیشتر بدانیم.
بازاریابی درونگرا یا ربایشی، همچون دیگر بازاریابیها شما را به استفاده از یک روش خاص برای جذب کاربران محدود نمیکند؛ بلکه برای ربایش آنها، چندین روش گوناگون باتوجهبه کسبوکارتان پیشنهاد میدهد که در نهایت شما با بررسی دقیق آنها بهترین گزینه را انتخاب خواهید کرد.
اما نحوه کارکرد و سلسلهمراتب یک بازاریابی ربایشی مفید چیست؟
۱)جذب مشتریان:
باتوجهبه مفهوم اصلی بازاریابی ربایشی، تمام تلاش بازاریابان در این مسیر در جهت جذب بیشتر کاربران است؛ منتها این جذب مخاطب کمی متفاوت خواهد بود. بهطوری که کاربر به شکل خودکار به سمت کسبوکار حرکت میکند.
البته که همچون دیگر بازاریابیها شما به هر نوع کاربری نیاز ندارید؛ بلکه کاربرانی برای شما کارآمد و سودمند تلقی میشوند که عضو جامعه هدف شما باشند و در نهایت بتواند به مشتریان بالقوه تبدیل شود.
مرحله جذب کاربر جزء مهمترین مراحل انواع بازاریابی محسوب میشود و به همین دلیل همواره از روشهای گوناگونی صورت میگیرد. بنابراین میتوانید با تولید محتوای مناسب در سایت و شبکههای اجتماعی مرحله جذب را به بهترین شکل پشت سر بگذارید.
۲)تبدیل مشتریان به سرنخ:
بعد از مرحله جذب مشتریان نوبت تبدیل آنها به سرنخ است. وظیفهٔ شما در این مرحله این است که کاربرانی که از طریق بازاریابی ربایشی به جمع مشتریان بالقوه شما پیوستهاند و اکنون به کسبوکار و محتوای شما نیازمندند را تبدیل به مشتریان بالفعل تبدیل کنید.
البته به این نکته توجه داشته باشید که مشتری در پایان این مرحله مجبور به خرید از شما نیست؛ ممکن است بعد از ۱۰ بار ورود به سایت شما، در نهایت راضی به خرید محصولات یا استفاده از خدمات شما شود.
در موارد اینچنینی این هنر بازاریاب است که باعث میشود مخاطب به برقراری تعامل و ارتباط دوسویه با یک کسبوکار علاقهمند شود. یکی از بهترین استراتژیها در گذر از این مرحله استفاده از قابلیت دکمههای فراخوانی یا Call to action است.
همچنین میتوانید طوری مسیر بازاریابی را طراحی کنید که مشتری برای ثبت اطلاعات خود مشتاق باشد. البته برای دریافت اطلاعات از مشتری، او را مجبور به هیچ کاری نکنید. مستقیماً بهصورت درخواست اصلی نروید. دلیلی ندارد که کاربر بدون شناخت محصولات و خدمات و همچنین کاربرد سایت شما، اطلاعات خود را در اختیارتان بگذارد.
بهجای این کار، تلاش کنید به مخاطبان جدید، خدمات جذاب و ویژه ارائه کنید. با این کار درصد رضایت افراد برای ثبت اطلاعات تماس در سایت بسیار افزایش خواهد یافت. برای مثال بگویید در صورت واردکردن اطلاعات و شماره تماس در قسمتهای مشخص، در باشگاه مشتریان عضو شده و میتوانید از خدمات و تخفیفات ویژه اعضا بهرهمند شوید.
۳)پایانبندی خرید:
تا هنگامی که کاربر خرید خود را از کسبوکارتان به طور کامل انجام نداده و در قیف فروش نیفتاده است، نمیتوان گفت که شما مسیر بازاریابی ربایشی را بهخوبی طی کردهاید.
برای عبور از مرحله پایانبندی خرید نیاز است تا با بهکارگیری روشهای مختلف، سعی در آموزش مشتریان برای خرید محصولات و بهرهمندی از خدمات داشته باشید. یکی از انواع این روشها، استفاده از شماره تماس و یا آدرس ایمیل افراد، برای راهاندازی یک ایمیل مارکتینگ یا اساماس مارکتینگ است. روش دیگر، تماس مستقیم با مشتری است (البته گاهی اوقات این تماسها برای مخاطبان آزاردهنده تلقی میشوند).
بازاریابان عموماً در تماسهای مستقیم، با ارائه محتواهای مناسب و آموزشی، سعی در آشناکردن مخاطبان با کاربرد دارند. این آموزشها، میبایستی طبق اصول و قوانین خاصی انجام گیرند.
مثلاً نباید طوری طراحی شوند که مشتری احساس کند قصد شما، فقط و فقط فروش محصولاتتان است. همچنین نباید این آموزشها برای مخاطب ایجاد مزاحمت کنند.
توجه داشته باشید که هدف شما از آموزش، ورود افراد به قیف فروش است. یعنی در پایان، این فعالیتها باید موجب ورود مشتری به آن شوند.
حال این سؤال پیش میآید که قیف فروش چیست؟
گام نخست از این شیوهٔ جذب مشتری، آگاهی از برند است. وظیفه بازاریابان در این مرحله این است که با طراحی محتوای متنی و مدیا محور، کسبوکار و برند موردنظر را به مخاطبان هدف معرفی نمایند. بیشترین ریزش مخاطب نیز در این مرحله صورت میگیرد؛ به همین خاطر به آن مرحله ریزش نیز میگویند.
گام دوم از قیف فروش، جذب مخاطب است. شما باتکیهبر اصول مشتریمداری میتوانید مشتریان بالقوه خود را به مشتریان بالفعل و مفید تبدیل کنید. اگر در این مرحله، مخاطب از شما خریدی انجام دهد، وارد گام چهارم، یعنی همان مرحله جذب مشتری خواهید شد.
یکی از مراحل مهم قیف فروش، ریتنشن مارکتینگ یا همان حفظ مشتری است. این مفهوم به این معنی است که کاربر بتواند در یک محدوده زمانی معین از شما خرید کنند یا از خدماتتان استفاده کند.
درصورتیکه مشتری توانایی عبور از این مرحله را داشته باشد، وارد گام loyalty یا آزمون وفاداری میشود. در این مرحله مشتریان میتوانند بهخوبی کسبوکار را درک کرده، خواستههایشان را بشناسند و از برند شما بهعنوان یک تجارت مفید یاد کنند.
در پایان این قسمت، مشتریان بالفعل در کسبوکارتان به دو گروه جداگانه تقسیم خواهند شد:
گروه نخست افرادیاند که خواستار برقراری ارتباط تنگاتنگ با مجموعهٔ شما و حفظ آن به مدت طولانی هستند و بهطورقطع خرید خود را انجام میدهند. مشتری باید برای ورود به این گروه تحت آموزشهای مرحلهبهمرحله قرار گیرد و در صورت موفقیت در این مرحله نیز باید ریتنشن مارکتینگ و آزمون وفاداری بر روی آنها پیادهسازی شود.
و اما گروه دوم افرادی هستند که تنها یک نگاه زودگذر به سایت شما داشتهاند و قصد جدی برای خرید ندارند. وظیفه شما در قبال این گروه نیز این است که با آنها مانند مشتریان بالقوه رفتار کرده و آموزشهای اصولی برایشان در نظر بگیرید. با انجام این کار فضایی مختص این دسته از مشتریان ایجاد خواهد شد تا هر زمان که به محصولات مشابه نیاز داشته باشند، ناخودآگاه به فکر محصولات و خدمات ویژه شما افتاده و بهراحتی راههای ارتباطی دسترسی پیدا کنند.
۴)جلب رضایت و خوشحال کردن مشتریان:
بعد از اینکه مشتری در قیف فروش افتاد و راضی به خرید از شما شد، به این معنی است که شما توانستهاید بازاریابی ربایشی را با موفقیت به پایان برسانید. در اینجاست که اهمیت ارتباط با مخاطب بیشازپیش، نمایان خواهد شد.
عموماً وظیفه یک بازاریاب پس از پایان یک بازاریابی مخصوصاً بازاریابی ربایشی، این است که در کنار مشتری بماند و تلاش کند تا رضایت صددرصدی او را کسب کند.
بسیاری از کسبوکارها با استفاده از روشهای صحیح بازاریابی تلاش میکنند تا توجه مشتریان را جلب نمایند؛ اما پس از گذر از این مرحله یعنی زمانی که مشتری خرید خود را انجام داد، او را به حال خود رها کرده و مراحل بازاریابی را به طور ناگهانی، قطع میکنند که این بزرگترین اشتباه در طول انجام انواع بازاریابی به شمار میرود.
مخاطبی که با محصولات و خدمات آشنایی دارد، یا از آنها استفاده میکند و یا حتی از نحوه فروش شما باخبر است، برای راضی شدن به خرید به انرژی کمتری در بازاریابی نیاز خواهد داشت. این افراد بهراحتی میتوانند تا مرحله وفاداری در قیف فروش پیش بروند.
از طرفی هم میتوان از این منظر به قضیه نگاه کرد که خوشحال کردن مشتری پس از خرید، یک اقدام دوسر برد است؛ چرا که حتی اگر او مجدداً از مجموعه شما خریدی انجام ندهد، میتواند کسبوکارتان را بهسادگی به دوستان و نزدیکانش معرفی کند. در این صورت، جامعه هدف مجموعه، تا چندین برابر گستردهتر خواهد شد؛ در نهایت انجام این اقدامات، به افزایش فروش میانجامد.
در برخی منابع ذکر شده که مشتریان قبلی یکی از پایه و اساسهای اصلی در انواع بازاریابی محسوب میشوند. این افراد معتقدند، هنگامی که مشتریان شما را به یکدیگر معرفی کرده یا خصوصیات مثبت کسبوکارتان را برای دوستان خود بازگو میکنند، جامعه هدف شما بزرگتر میشود.
علاوه بر این، باعث میشود تا هزینههای بازاریابی تا حدود زیادی کاهش یابد. چرا؟ چون بهجای اینکه شما هزینههای گزافی را برای پیداکردن مشتریان بالقوه صرف کنید، مشتریان قبلی این کار را برایتان بدون دریافت هیچ مبلغی انجام خواهند داد.
بهطورکلی میتوان گفت، خوشحال کردن مشتریها کار آنچنان دشواری نیست. برای این کار کافی است با استفاده از اطلاعات خود کاربران آنها را سورپرایز کنید. برای مثال:
- تولد آنها را در روز تولدشان تبریک بگویید و به این مناسبت برایشان کد تخفیف و یا هدیههای مخصوص در نظر بگیرید.
- بعد از اینکه مشتری خریدش را نهایی کرد با او از طریق راههای ارتباطی مختلف، تماس برقرار کرده و از او بپرسید که در صورت بروز مشکل یا ایراد در محصولات قادر به رفع مشکل یا تعمیر آنها هستید.
- باکسهای نظرسنجی در اختیارشان بگذارید؛ تا آنها حس کنند که نظرشان، برایتان اهمیت دارد.
- محصولات و محتواهای بهروز را نخست برای مشتریان قدیمی و وفادار خود ارسال نمایید تا احساس ارزشمندی در آنها شکل بگیرد.
بازاریابی ربایشی چگونه صورت میگیرد و ابزارهای کاربردی آن چیستند؟
مهمترین بخش در یک بازاریابی ربایشی مفید و کارآمد، انتخاب ابزار و روشهای مناسب انجام آن است؛ بنابراین بایستی یک بازاریاب، تمامی روشها را شناخته و باتوجهبه نیاز مجموعه، بهترین شیوهها را در طول بازاریابی ربایشی به کار گیرد.
۱)تولید محتوا:
یکی از نکات کلیدی که در مقوله بازاریابی ربایشی، نقش مهمی را ایفا میکند، تولید محتوای مناسب است. زمانی که یک مقاله یا محتوای آموزشی را تهیه و تولید و در نهایت نشر میدهید، در واقع شما از یکی از بهترین روشها و ابزار بازاریابی ربایشی بهره بردهاید.
استفاده از ابزار تولید محتوا، علاوه بر افزایش احتمال دیدهشدن توسط افراد جدیدِ نیازمند به خدمات و محصولات شما، موجب تقویت حس صمیمیت و همچنین ایجاد حس اعتماد مضاعف در مخاطبان قدیمی و وفادار خواهد شد؛ البته باید دقت داشته باشید که نخستین قدم در طراحی محتوا، بررسی نیاز مخاطبین است. یعنی یک محتوا باید طوری طراحی شود که برطرفکننده آن نیازها باشد.
پس از یک طراحی صحیح و اصولی، نوبت به نشر آن میرسد. همواره سعی کنید به طور مرتب و طبق برنامه، محتوای خود را برای مخاطبان نمایش بگذارید. با این کار در نگاه مشتریان، ارزشمندتر و باکیفیتتر از کسبوکاری به نظر خواهید رسید که چنین نکته مهمی را رعایت نمیکند.
موضوع دیگری که نباید در تولید محتوا نادیده گرفته شود، بهرهبردن از انواع مختلف محتوا، طبق رسالت کسبوکار موردنظر است؛ شما بایستی تلاش کنید تا در این راستا، شناخت کاملی از اهداف و چشمانداز مجموعه به دست بیاورید.
با درنظرگرفتن همه این نکات، امکان دارد محتوای شما فرمتهای گوناگونی از جمله:
- فایلهای صوتی (ویس، پادکست، موسیقی و..)
- فایلهای تصویری (تصویر، پوستر، ویدیو، موزیک ویدیو، پستهای شبکههای اجتماعی و..)
- فایلهای متنی پیامک، مقالات علمی، پستهای وبلاگی، توییت، خبرنامه، ماهنامه، مجله، روزنامه و یا . .
باشد.
برای استفاده از این محتواها به اصل هدف کسبوکارتان توجه داشته باشید؛ همچنین تمامی محتواهایی که بهنوعی به این اهداف مربوط میشوند را تحت پوشش قرار دهید تا کاربران بتوانند بهراحتی اطلاعات شما دسترسی داشته باشد.
۲) وبلاگنویسی:
وجود وبلاگ، کمک شایانی بر مؤثر واقعشدن بازاریابی ربایشی میکند. به همین خاطر کارشناسان عقیده دارند شما باید وبلاگ سایت خود را پر از محتوای مفید و کاربردی کنید؛ این تولید محتوا در وبلاگها فقط مخصوص لندینگ پیچها و محصولات خاص نیست؛ بلکه باید بتوانید در تمامی قسمتهای از محتوای مناسب و مؤثر استفاده کنید.
وبلاگنویسی و تولید محتوا در آن، یکی از بهترین راهها برای افزایش آگاهی نسبت به نام تجاری یا همان برند، بیشتر دیدهشدن و همچنین افزایش دریافت بکلینک از وبسایتهای مختلف است. تمامی این موارد در نهایت موجب میشود تا در نتایج جستجو، رتبههای بهتری کسب کرده و بتوانید کاربران بیشتری را به سمت سایت و مجموعه خود سوق دهید. با انجام این کار توانستهاید یکی از روشهای کارآمد برای بهینهسازی را بهخوبی عملی کنید.
بنابراین میتوانیم بگوییم که وبلاگنویسی یکی از مؤلفههای اصلی در اکثر استراتژی بازاریابی ربایشی بهحساب میآید؛ چون بر تولید محتوایی متمرکز است که مردم به آن نیاز دارند.
۳)بازاریابی در شبکههای اجتماعی:
یکی از سودمندترین انواع بازاریابیهای ربایشی، بازاریابی در فضای شبکههای اجتماعی است. امروزه فضای مجازی ابزاری پرقدرت، در جذب مخاطبان جدید و همچنین جلب رضایت مشتریان قدیمی محسوب میشود. شما از طریق این ابزار میتوانید با ارائه محتوای مرتبط و ارزشمند، در زمان مناسب، افراد مختلف را با استفاده از استراتژیهای بازاریابی ربایشی به سمت کسبوکار خود هدایت کنید.
۴)بازاریابی ایمیلی و پیامکی:
شاید فکر کنید که در بازاریابی ربایشی نمیتوان از بازاریابی پیامکی و ایمیلی بهره برد. چرا که این دو روش معمولاً در بازاریابی برونگرا کاربرد دارند؛ اما شما هیچ نیازی به اجرای بازاریابی ایمیلی و پیامکی در مراحل ابتدایی بازاریابی ربایشی ندارید؛ در عوض باید منتظر بمانید تا مشتری با شما ارتباط بگیرد، و سپس از طریق این دو ابزار کاربردی با آنها تعامل برقرار کنید تا جایی که به مراحل پایانی، یعنی خرید برسند.
اساساً بازاریابیهای پیامکی و ایمیلی از سادهترین و مقرونبهصرفهترین استراتژیها در انواع بازاریابی به شمار میروند. یکی از نکات مهم در بازاریابی ایمیلی این است که برای حفظ هویت درونگرا بودن (ربایشی)، باید بهجای ارسال تبلیغات و کدهای تخفیف که در ذهن عموم مردم، ابزارهای برونگرا قلمداد میشوند، از محتوا و مطالبی که مفهوم آموزشی دارند و یا لینک پستهای مربوط به موضوع و مطالب جالب و آموزنده در شبکههای اجتماعی را برای کاربران ارسال کرد.
مزایا و معایب بازاریابی ربایشی
با علم به این موضوع که هر بازاریابی معایب و مزایای خاص خود را دارد، به سراغ این بخش از مقاله میرویم. شما با دانستن این ویژگیها راحتتر میتوانید درباره استفاده از این بازاریابی نوظهور تصمیمگیری نمایید.
از جمله مهمترین مزایای بازاریابی ربایشی میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- مقرون به صرفه است.
- در مقایسه روش برونگرا، در جذب مشتریانِ مناسب، بهتر عمل میکند.
- موجب ایجاد روابط پایدارتری میان مجموعه و مشتری میشود.
- اعتبار محصولات و همچنین صمیمیت در بنیاد کسبوکار را افزایش میدهد.
- در اعتمادسازی موفقتر عمل میکند.
اما در عین همه این مزایای ارزشمند، معایبی هم دارد که شامل موارد زیر است:
- نیاز به تحقیق و جستجوی فراوان دارد.
- تولید محتوای مناسب با نیاز مخاطبان، خاص و زمانبر است.
- استفاده از بازاریابی ربایشی نیازمند تخصص بیشتری در زمینههای طراحی وب، سئو، تولید محتوا و همچنین تخصص در استفاده از شبکههای اجتماعی است.
- نرخ بازگشت سرمایه معمولاً در اوایل کار، بسیار پایین است و به همین دلیل نیازمند ابزارهای تحلیلی پیشرفته و نظارت شبانهروزی و مستمر است.
جمعبندی و سخن پایانی
ما در ویراست این مقاله تلاش کردیم تا از بهروزترین، جامعترین و کاربردیترین مطالب درباره بازاریابی برونگرا یا ربایشی استفاده کنیم.
نکتهای که در این مسیر باید به آن توجه کرد، این است که ترکیب بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا میتواند بازده استراتژی بازاریابی کسبوکارتان را چندبرابر کند. با این کار نتایج و اهداف موردنظر زودتر به دست خواهند آمد.
امید است اگر تا به امروز از این روش در کسبوکار خود بهره نبردهاید، با یک برنامهریزی دقیق و اصولی، آن را وارد فضای مجموعه خودکرده و از مزایای آن سود ببرید.
0 نظر