توانایی رهبری و روش‌های ارتقای آن

توسط | آبان 15, 1401 | کسب و کار | 0 نظر

18 دقیقه

در بحث‌های مدیریتی یکی از مفاهیمی که زیاد در خصوص آن صحبت شده و در واقع از مهم‌ترین مهارت‌های یک فرد در گروه است، مهارت رهبری است. احتمالاً این کلمه را زیاد شنیده‌اید؛ به‌خصوص اگر به خواندن کتاب‌های مدیریتی یا رشد و توسعه‌ی فردی علاقه داشته و یا اگر در یک سازمان یا حداقل یک گروه مشغول فعالیت هستید.

امروز کمی دراین‌خصوص دقیق‌تر می‌شویم. می‌خواهیم بدانیم یک رهبر واقعی کیست چه خصوصیاتی دارد؟ مهارت رهبری چگونه مهارتی است و اصلاً چرا وجود رهبر برای هر گروهی لازم است؟ دانستن این امر که چه کسانی می‌توانند رهبر باشند و رهبری کنند هم جالب‌توجه خواهد بود. پس اگر شما هم به این موضوعات علاقه‌مندید، پیشنهاد می‌کنم لذت خواندن این مقاله را از دست ندهید چرا که در پایان به بسیاری از سؤالات شما دراین‌خصوص پاسخ داده خواهد شد.

تعریف رهبری:

رهبری یک هنر است؛ هنر انگیزه‌بخشی به افراد یک گروه یا تیم جهت دستیابی به یک هدف مشترک. رهبری فراتر از مدیریت و هدایت دیگران است. رهبری به معنای اثرگذاری بر دیگران و نفوذ بر قلب‌های آنهاست.

رهبری چیست؟ رهبر کیست؟

رهبر کیست؟

رهبر کیست؟

رهبر، فردی است که با اثرگذاری بر دیگران، افراد گروه را تشویق می‌کند جهت دستیابی به هدف مشترک گروه تلاش کنند. رهبر با بهبود بخشیدن شرایط، افراد تیم را تشویق می‌کند و به آنها انگیزه می‌بخشد. رهبر فقط راه را نشان نمی‌دهد بلکه راه را باز می‌کند، در صف مقدم می‌ایستد و برای نیل به اهداف و مقاصد گروه تلاش می‌کند.

تفاوت مدیریت و رهبری

اینکه یک سازمان به نقش مدیر نیاز دارد یا رهبر، بستگی به نوع آن سازمان، موقعیت، حیطه و زمینه‌ی کاری‌اش دارد. یک سازمان نیازمند نقش مدیر و سازمانی دیگر نیازمند رهبر است. ممکن است در یک سازمان در شرایط و زمان‌های مختلف نیاز به هر دو نقش باشد.

از نظر تئوری، مدیریت و رهبری، تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؛ اما این تفاوت‌ها آن‌چنان چشمگیر نیست. مدیر و رهبر معمولاً در تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهایشان اقدام و عملکرد یکسان یا شبیهی دارند؛ بااین‌وجود در این قسمت از مقاله به این تفاوت‌ها اشاره می‌کنیم و عمیق‌تر وارد این مبحث می‌شویم.

1. تفاوت در هدف‌گذاری

رهبران پس از تعیین اهداف تیم، اقدامات لازم جهت دستیابی به این اهداف را به همکاران آموزش می‌دهند. آنها تصویری مثبت از آینده ترسیم کرده و با ایجاد انگیزه و میل و رغبت در کارکنان آنها را به مشارکت در تحقق اهداف تیم سوق می‌دهند.

مدیران، اهداف را تعیین کرده و آن را به شکل دستوری به کارکنان خود ابلاغ می‌کنند. آنها با ابزارهای سنجش، اهداف سازمان و عملکرد کارکنان را ارزیابی نموده و بر آن نظارت می‌کنند.

2. تفاوت در نگرش نسبت به تغییرات

مدیران معمولاً نسبت به تغییرات و به‌روز کردن فرایندها و وقایع سازمان مقاومت نشان می‌دهند. آنها چندان از نوآوری و تغییر روند استقبال نمی‌کنند و مایل‌اند کارها به همان شیوه‌ی سابق انجام شود. رهبران از تغییرات استقبال کرده و تلاش می‌کنند با تغییر شرایط، تیم را به جلو رانده و حرکتی مثبت انجام دهند. حتی اگر این کار ریسک‎هایی داشته باشد، با پذیرش این ریسک تمایل به نوآوری در سیستم کاری خود دارند.

3. تفاوت در نوع رفتار

مدیران معمولاً رفتار مدیران قبل از خود را تقلید می‌کنند. آنها می‌خواهند در نقش مدیریتی‌شان خوب ظاهر شده و اقدامات لازم را انجام دهند.

رهبران خودآگاهی دارند از اطلاعات، دانش، تجارب و زوایای شخصیتی خود باخبر هستند و انگار می‌خواهند برند شخصیتی خود را داشته باشند. آنها مایل‌اند منحصربه‌فرد و تک باشند و از رفتار مدیران قبلی تقلید نمی‌کنند.

4. تفاوت در آینده‌نگری و دوراندیشی

مدیران معمولاً روی اهداف کوتاه‌مدت در سازمان تمرکز می‌کنند و مایل‌اند در کمترین زمان ممکن به آنها برسند. رهبران افق دید بلندتری دارند و اهداف بلندمدت و دوراندیشانه‌ای را در سر می‌پرورانند.

5. تفاوت در نگرش نسبت به رشد و پیشرفت سازمان

مدیران معمولاً به دنبال موفقیت هستند و اقداماتی که از قبل انجام شده و موفق بوده را مجدداً انجام می‌دهند. رهبران می‌دانند که برای موفق شدن و رشد و پیشرفت در سازمان باید علم و دانش خود را به‌روز کنند و مطابق نیازهای جامعه حرکت نمایند. آنها می‌دانند که باید توانایی‌ها و مهارت‌هایشان را به طور مداوم بهبود بخشند و از موقعیت‌ها و فرصت‌های جدید استقبال نمایند.

  • رهبران به دنبال خلاقیت، نوآوری، ایده‌پردازی و خلق و استفاده از فرصت‌های جدید هستند. کار مدیران پیگیری دقیق وظایف و اقدامات است.
  • مدیران بر عملکرد کارکنان و نتایج حاصل از آن تمرکز می‌کنند؛ اما رهبران، الهام‌بخش و ایجادکننده‌ی انگیزه در کارکنان هستند و از اینکه کارکنانشان تفکر خارج از چارچوب داشته باشند واهمه‌ای ندارند.
  • مدیران هدایتگر و رهبران، انگیزه‌بخش هستند.
  • تاکید مدیران بیشتر بر کمیت و تاکید رهبران بر کیفیت است.
  • نتایج مدیریت به‌سادگی قابل‌سنجش و اندازه‌گیری بوده ولی معمولاً نتایج رهبری ناملموس هستند.

توانایی رهبری

برخی افراد به‌صورت ذاتی توانایی رهبری و اداره کردن دیگران را دارند. اگر کمی فکر کنید ممکن است یادتان بیاید در زمان کودکی در میان جمع کودکانه‌ی شما و دیگر هم‌بازی‌هایتان بعضی بچه‌ها بودند که توانایی رهبری داشتند و بقیه‌ی بچه‌ها را در بازی هدایت می‌کردند. مثلاً آنها پیشنهاد بازی خاصی را می‌دادند، یارکشی می‌کردند، اگر کسی در بازی جرزنی یا تقلب می‌کرد، فوراً می‌فهمیدند و با او برخورد می‌نمودند یا مثلاً بازی بچه‌های دیگر را تشویق می‌کردند و …

اینها همه می‌توانند نمونه‌هایی از توانایی‌های رهبری باشند که یک کودک خردسال هم آن را در کودکی و در بین بازی پیاده می‌کند. همین کودک اگر بزرگ شود، با ورود به مدرسه، دانشگاه و محل کار مهارت‌های رهبری‌اش هم کامل‌تر می‌شود.

پس همان‌طور که اشاره کردیم، برخی از مهارت‌های رهبری ذاتی و خدادادی هستند و به نحوه‌ی رشد و تربیت ما در خانواده یا در محیط زندگی‌مان بر می‌گردند. اما برخی مهارت‌های رهبری هم اکتسابی هستند و با آموزش دیدن و یا تقویت رفتارها می‌توان بدون هیچ تجربه‌ی قبلی این‌گونه مهارت‌ها را در خود ایجاد کرد.

نمونه‌های زیادی هم در تاریخ وجود دارند که یک‌دفعه پا به میدان رهبری گذاشته‌اند و اتفاقاً خوب از پس مسئولیت آن برآمده‌اند.

به نظر شما یک رهبر چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و یا برای رهبری کردن به چه مهارت‌هایی نیاز است؟ در مورد مهارت‌های رهبری در منابع مختلف به موارد متفاوتی اشاره شده است اما ما در این مقاله به ذکر مهم‌ترین آنها می‌پردازیم.

ما قصد داریم تعداد زیادی از این مهارت‌های مورد نیاز را برایتان بازگو کنیم تا بتوانید تصویر ذهنی بهتری از توانایی‌های یک رهبر بسازید. پس با ما همراه باشید.

مهارت‌های رهبری

آموزش‌دادن و راهنمایی

از مهم‌ترین مهارت‌های رهبری، توانایی آموزش‌دادن رهبر به افراد تیم است. رهبر باید به‌خوبی از وظایف اعضا آگاه باشد و بتواند این وظایف را به‌درستی و کمال برایشان شرح و توضیح دهد. رهبر خوب اگرچه پرچم‌دار تیم است اما هرگز دور نمی‌ایستد که فقط تماشا کند؛ بلکه هر جا لازم باشد خود به میدان عمل‌آمده و وظیفه‌ی راهنمایی، هدایت و آموزش کارکنان را به دست می‌گیرد. او صبور است و بادقت به حرف‌ها و پیشنهادها افراد تیم گوش می‌دهد و در جایی که لازم ببیند از آنها استفاده می‌کند. یک رهبر خوب می‌داند چه موقع به رفتارهای خوب با پاداش و تقویت مثبت پاسخ دهد تا هم انگیزه‌ی کارکنانش را بالا ببرد و هم باعث بهبود عملکرد کاری آنها شود.

رهبری که مهارت آموزش‌دادن را خوب بلد است، کمتر به خود و بیشتر به تیم و اهداف تیمی فکر می‌کند. رهبر به این منظور از افراد تیم گزارش دریافت می‌کند و نتیجه‌ی آموزش‌هایش را ارزیابی کرده تا پس از آن بهتر تصمیم‌گیری نماید.

توانایی حل مسئله

“مهارت حل مسئله فرایندی ذهنی است که شامل کشف، آنالیز و حل مشکلات می‌شود.” داشتن این مهارت یکی از ضرورت‌های رهبری است. این هنر یک رهبر مؤثر است که بتواند در ابتدا موانع و مشکلات بر سر راه خود و تیمش را شناسایی کند و سپس برای حل آنها چاره‌ای بیندیشد. او چندین راه‌حل محتمل را ارزیابی و بررسی کرده و در نهایت مناسب‌ترین آنها را انتخاب می‌نماید.

گاهی بعضی راه‌حل‌ها ساده و آسان به نظر می‌رسند و برخی مشکلات نیازمند مشورت و تبادل نظر با کارشناسان برای حل شدن هستند. یک رهبر خوب می‌تواند از دانسته‌ها، اطلاعات قبلی و تجارب خویش برای حل مسائل استفاده کند. در برخی مواقع نیز نیاز به راه‌حل‌های خلاقانه و جدید است که رهبر به‌صورت فی‌البداهه آن را ابداع می‌نماید. هرکسی می‌بایست در زندگی، مهارت حل مسئله را بلد باشد اما داشتن این مهارت برای رهبران تیم بسیار لازم و ضروری است.

توانایی برقراری ارتباط مؤثر

یک رهبر خوب باید بتواند بین اعضای تیمش یک ارتباط مؤثر و قوی ایجاد کند و این ارتباط را حفظ نماید. رهبر می‌بایست ناسازگاری‌ها را برطرف کرده و روابط بین همکارانی که برای یک هدف تلاش می‌کنند را بهبود بخشد.

انعطاف‌پذیری

از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های یک رهبر خوب، توانایی انعطاف‌پذیری و انطباق با شرایط مختلف است. زمانی که شما رهبر یک تیم یا گروه می‌شوید، باید بدانید که با طیف گسترده‌ای از افراد، عقاید، نظرات، فرایندها و اقدامات مواجه خواهید شد؛ پس باید بدانید که در مقابل هرکدام از آنها چگونه عمل کنید.

شما باید انعطاف‌پذیر باشید به این معنی که به شکل یک رئیس دیکتاتور پر جذبه رفتار نکنید که انگار فقط حرف خودتان است و به دیگران اهمیتی نمی‌دهید. رئیسی که فقط یک راه را درست می‌داند و تا آخر هم آن را می‌رود، این رئیس انعطاف‌پذیر نیست.

رهبر باید انعطاف‌پذیر باشد و بتواند در موقعیت‌های مختلف و در برخورد با آدم‌های مختلف درست و به جا رفتار کند. به‌عبارت‌دیگر هنر درست رفتار کردن با دیگران را بلد باشد.

همدلی و قابل‌اعتماد بودن

یک رهبر خوب کسی است که با اعضای تیمش همدلی می‌کند؛ یعنی به‌خوبی آنها را درک می‌کند. یک رهبر خوب قابل‌اعتماد است. کسی است که می‌توان در مواقع سخت به او تکیه کرد و روی کمکش حساب باز کرد. این قابل‌اعتماد و اتکا بودن را خود رهبر با حرف‌ها، رفتارها و اقداماتش باید در ذهن کارکنان ایجاد کند تا در دید افراد تیم این‌گونه باشد.

شما اگر می‌خواهید یک رهبر همدل باشید، باید برای اعضای تیمتان اعتمادسازی کنید و به بهبود روابط بینتان کمک نمایید. گوش شنوا برای حرف‌های آن‌ها داشته باشید و هر جا که لازم است آنها را هدایت و راهنمایی کنید. با همدلی می‌توانید اعضای تیمتان را به سمت هدف درست پیش ببرید.

قاطعیت

یکی از ویژگی‌های رهبران مؤثر، قاطعیت آنهاست. این که یک رهبر بتواند باتکیه‌بر تجربه و اطلاعات خود تصمیمات سریع بگیرد و قاطعانه بر انجام آن اصرار کند.

اگر قاطعیت بیشتری داشته باشید، تصمیمات سریع‌تر در مدت‌زمان کمتری می‌گیرید و این امر به پیشرفت کارتان کمک می‌کند.

درستی

راستی، درستی، صداقت، حفظ ارزش‌ها و پافشاری بر روی آنها از دیگر مهارت‌های یک رهبر خوب است. یک رهبر خوب می‌بایست ضمن رعایت اصول اخلاقی، تصویری مثبت و قابل‌قبول از شرکت ارائه دهد. رهبر باید خودش الگوی اخلاقی باشد و راه و روش درستی را دنبال نماید.

هوش هیجانی

هوش هیجانی به معنای شناخت و درک هیجان‌ها و سپس مدیریت آنهاست. در اینجا منظور از هوش هیجانی کنترل عواطف و احساسات است. یک رهبر خوب در مواقع بحرانی و ناراحت‌کننده و یا موقعیت‌های خوشحال‌کننده خود را گم نمی‌کند و کنترل هیجاناتش را از دست نمی‌دهد. او می‌داند که در هر موقعیتی چطور مناسب آن رفتار کند و از رفتارهای سطحی و هیجانات زودگذر به‌دور باشد.

انواع مهارت‌های یک رهبری

مهارت‌های رهبری

 

از بین مهارت‌های رهبری که پیش‌تر به آن اشاره شد، همه‌ی رهبران همه‌ی مهارت‌ها را ندارند و یا اینکه آنها را به یک میزان دارا نیستند. برخی رهبران ممکن است مهارت آموزش‌دادن و راهنمایی‌شان خوب باشد اما همکاری و همدلی‌شان در سطح متوسطی قرار داشته باشد و یا مثلاً چندان از مهارت حل مسئله برخوردار نباشند. پس چه باید کرد؟

نگران نباشید. راهکارهایی وجود دارد تا شما بتوانید مهارت‌های رهبری‌تان را ارتقا دهید و برای بهبود آنها تلاش کنید.

یک رهبر خوب و مؤثر همواره باید مهارت‌های رهبری خود را توسعه ببخشد و آنها را تنها در یک سطح نگه ندارد. در دنیای پیرامون ما همه چیز به‌سرعت در حال تغییر است؛ پس یک رهبر نیز می‌بایست متناسب با تغییرات محیطی تغییر کند و اقتضائات رهبری خود را به‌روز نماید.

در ذیل به نکاتی اشاره می‌کنیم که با استفاده از آنها می‌توانید توانایی‌های رهبری را در خود تقویت نمایید.

چگونه می‌توان مهارت‌های رهبری را ارتقا داده و بهبود بخشید؟

راه های ارتقا و بهبود مهارت رهبری

چگونگی ارتقای مهارت رهبری

1. سبک رهبری خود را بشناسید.

در کتاب‌ها و منابع علمی به چندین نوع سبک رهبری اشاره شده است.

رهبری اقتدارگرایانه، بوروکراتیک، مشورتی، مشارکتی و ….

هرکدام از این سبک‌های رهبری در موقعیتی خاص استفاده می‌شود و یک رهبر نباید تنها از یک سبک رهبری در تمام طول دوران کاری‌اش استفاده نماید. مثلاً در یک موقعیت بحرانی نیاز به یک اقدام سریع و فوری است؛ پس مدیر با استفاده از سبک دستوری و اقتدارگرایانه تصمیم خود را اعلام کرده و دستور عمل می‌دهد. در اینجا سبک مشورتی یا مشارکتی نتیجه نمی‌دهد.

اگر می‌خواهید رهبر خوبی باشید، اول در خصوص سبک‌های مختلف رهبری مطالعه کنید و بعد سبک رهبری خود را که در بیشتر موقعیت‌ها از آن استفاده می‌کنید، بشناسید. سپس می‌توانید عملکردتان را مورد ارزیابی قرار داده و بررسی کنید. شاید لازم باشد سبک خود را تغییر دهید و یا آن را بهبود بخشید.

2. نقاط قوت و ضعف خود را تشخیص دهید.

گاهی تشخیص نقاط قوت و ضعف به‌راحتی امکان‌پذیر نیست و خودتان به‌تنهایی قادر به درک و تشخیص آنها نمی‌باشید. در این مواقع می‌توانید مشورت بگیرید و از نظر کارشناسان و متخصصان استفاده کنید. اگر به رقبایتان نگاه کنید و عملکرد آنها را زیر نظر بگیرید، اطلاعات خوبی دستتان می‌آید. ببینید آنها در چه بخش‌هایی بهتر عمل می‌کنند و رضایت بیشتری کسب کرده‌اند؛ شما هم با الهام از آنها شرایط مشابهی را در تیمتان پیاده کنید.

یک راه دیگر هم برای تشخیص نقاط قوت و ضعف هست و آن هم بازخورد و فیدبک گرفتن است. نظرات مشتریان و کارکنان خود را بشنوید و از انتقادات و پیشنهادها آنها استقبال کنید. تشویقشان کنید که بیایند و با شما حرف بزنند. گاهی یک موضوع ممکن است به ذهن شما به‌عنوان یک رهبر نرسد و یا حتی به آن فکر هم نکرده باشید اما به ذهن یکی از کارکنانتان برسد و مشکل بزرگی را حل کند. پس همیشه به دنبال نظرات مشورتی و بازخورد گرفتن باشید.

3. آموزش ببینید.

هیچ‌کس نیست که از آموزش بی‌نیاز باشد. تمام انسان‌ها در هر سن و موقعیتی که باشند، برای حفظ بقا و رشدشان باید آموزش ببینند. به‌خصوص که این روزها منابع مختلف آموزشی هم وجود دارد و برای یادگیری فقط نیاز نیست که در کلاس‌های حضوری شرکت کرد. در زیر چند نمونه از این منابع را ببینید.

  • در خصوص مهارت‌های رهبری و تقویت آنها کتاب بخوانید و مطالعه کنید.
  • با افراد صاحب‌نظر و متخصص در انجام کارها مشورت کنید.
  • در کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی حضوری و آنلاین شرکت کنید. (سمینار و وبینار و . …)
  • پادکست‌های آموزشی گوش دهید.

4. یک الگو برای خود انتخاب کنید.

رهبری که سبک رهبری‌اش را می‌پسندید و رفتار و کردارش را تحسین می‌کنید، به‌عنوان الگو برای خود در نظر بگیرید. به‌خصوص اگر موقعیت و زمینه‌ی کاری‌اش به شما نزدیک است. داشتن یک الگو و مربی می‌تواند خیلی به شما کمک کند. ببینید او در موقعیت‌ها و شرایط مختلف چگونه عمل می‌کند؟ چگونه تصمیمات سریع می‌گیرد؟ چگونه با افراد تیمش رفتار می‌کند و چه آموزش‌هایی می‌بیند؟ شما هم می‌توانید آنها را در حیطه‌ی کاری خود پیاده کنید.

5. صبور باشید.

تبدیل‌شدن به یک رهبر خوب زمان می‌برد. فکر نکنید با داشتن این ویژگی‌ها و مهارت‌ها همان اول کار به یک رهبر توانمند و حرفه‌ای تبدیل می‌شوید. پس صبور باشید و عجله نکنید. شاید ماه‌ها و سال‌ها زمان لازم باشد تا به تجربیات و اطلاعات و دانش یک رهبر خوب دست پیدا کنید. شما فقط تلاش کنید و خسته نشوید و از اهدافتان دست بر ندارید.

0 نظر

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سلام، نیاز به راهنمایی دارید؟
×
اگه قصد مهاجرت داری، قبلش حتماً یه سر به این سایت بزن!
مشاهده‌ی سایت