فهرست مطالب این مقاله
آیا تا به حال دیدهاید که در بهترین لیگ باشگاهی جهان، یعنی پریمیر لیگ انگلستان فردی آمریکایی سرمربی یک تیم فوتبال شود؟ فردی که اصلا شناختی از فوتبال معمول ندارد و در واقع به فوتبال آمریکایی آشناست که در کشورش برگزار میشود.
حال این فرد موفق میشود؟ میتواند تیمهای قدرتمندی چون منچستریونایتد، منچستر سیتی، لیورپول، چلسی، آرسنال و… را ببرد یا حتی از آنها مساوی بگیرد؟ اصلا میتواند تیم خود را در لیگ نگه دارد؟ یا اگر به دسته پایینتر سقوط کند، میتواند تیم را دوباره به پریمیرلیگ برگرداند؟
همه چیز ممکن است چون آن سرمربی کسی نیست جز تد لاسو…
تد لاسو
در سال ۲۰۱۳ شخصیتی به نام تد لاسو با بازی جیسون سودکیس در شبکه NBC Sport معرفی شد. مربی فوتبال آمریکایی که هربار سرمربی یکی از تیمهای لیگ جزیره میشود و همراه با دستیارش، مربی بیرد آن تیم را راهنمایی میکند. بیاطلاع بودن او از قوانین فوتبال، شوخ طبعی عجیبش و همیشه شاد بودنش، باعث شکلگیری یک شخصیت بامزه شد. حال برندن هانت، جو کلی، بیل لاورنس و جیسون سودکیس، برای اپل، از روی این شخصیت یک سریال به شدت حال خوب کن و انگیزشی ساختهاند.
یک مربی فوتبال آمریکایی، توسط مدیر یک تیم فوتبال به نام ای.اف.سی ریچموند، استخدام میشود تا هدایت تیم را برعهده بگیرد. این تیم، در خطر سقوط قرار دارد و تد نیز چیز زیادی درمورد فوتبال نمیداند. از طرفی هدف مدیر عامل باشگاه از استخدام تد، این است که با این روش از همسر سابقش انتقام بگیرد چرا که این باشگاه همه چیز همسر سابقش بوده و حالا مدیریت آن پس از طلاق به ربکا رسیده است.
حالا تد باید با این چالش رو به رو شود و سعی کند که در کشور جدید، با فرهنگ و آدمهای جدید آنجا جور شود. تمامی این خط داستانی، رنگ و بوی کلیشه دارد. فردی که همه او را دست کم میگیرند و حالا باید ثابت کند که آنها اشتباه میکنند؛ اما سریال، خود را از این کلیشه آزاد میکند و از این خط داستانی ساده، ماجراها و پیامهای محشری را بیرون میکشد.
سوالی در همین آغاز ذهن مخاطب را درگیر خود میکند: آیا تیم اف سی ریچموند امسال با هدایت تد یک فصل فاجعه را پشتسر خواهد گذاشت یا آنها موفق خواهند شد که جهان فوتبال را شگفتزده کنند؟
بعد از تماشای فصل اول شما یکی از طرفداران تیم ایافسی ریچموند میشوید. سریالی که تماشایش احتمالا برای طرفداران لیگ جزیره لذت بیشتری به همراه خواهد داشت. البته برای لذت بردن از تد لاسو نیازی نیست که حتما یک آدم فوتبالی باشید. چرا که تد شخصیت اصلی سریال وضعیت بهتری از شما ندارد. او تقریبا هیچ اطلاعاتی از فوتبال ندارد. دستیار مربی و دوست دیرینهاش بِرد، کتاب فوتبالی میخواند و از روی آن اطلاعاتی به تد میدهد. او حتی نمیداند که نتیجهی یک مسابقهی فوتبال ممکن است مساوی بشود.
تد لاسو هرچند غریبهای در دنیای فوتبالی لیگ جزیره است اما چیزهایی در چنته دارد که به این انگلیسیهای کله شق دور و بر خود و همچنین بازیکنان خارجی تیمش بیاموزد. تد به عنوان یک آمریکایی کمی خلوضع، ارزشهای آشنای جامعه را با خود به انگلیس میآورد. او به عنوان یک آمریکایی خانواده دوست، میداند که چگونه ارزش خانواده و تیم را به بازیکنانش بیاموزد. تد حتی گزارشگر مشکوک ورزشی روزنامهی ایندیپندنت، ترنت کریم را تحت تاثیر نگرش خود قرار میدهد. ترنت در مقالهای که دربارهی تد مینویسد در وصف او میگوید: «در کاری که خودپسندی را جشن میگیرند، تد متواضع است. سبک مربیگری او زیرکانه است و هیچ وقت شما را سرزنش نمیکند. او آرام آرام رشد میکند به طوری که نمیتوانید حضورش را نادیده بگیرید». تد با وجود ارزشی که برای تواناییهای فردی بازیکنانش قائل است، آنها را جدا از یکدیگر نمیبیند.
جیمی تارت، ستارهی جوان، آیندهدار و البته بسیار مغرور ریچموند، نه در حیطهی زندگی شخصیاش و نه در زندگی حرفهای خود به خانواده و تیم اهمیتی نمیدهد. او که خود را بالاتر از بقیهی هم تیمیهایش میداند، با خودخواهی در زمین مسابقه به آنها پاس نمیدهد. در یکی از مسابقههای ریچموند، جیمی به تنهایی دو گل برای تیمش به ثمر میرساند و مسابقه را به تساوی میکشاند اما تد در اقدامی به ظاهر احمقانه و البته جسارتآمیز ستارهی تیمش را از بازی بیرون میکشد. جیمی با رفتارهای خودخواهانه و مغرورانهاش روحیهی تیم را تضعیف میکند و تد این مسئله را میداند. تد نمیخواهد که جیمی، طرفداران و مفسران تصور کنند که ریچموند بدون حضور او هیچ نخواهد بود.
تد با این اقدام شجاعانهاش ارزش کار تیمی و گروهی را به جیمی میآموزد. هرچند همین درسی که تد به جیمی میدهد در نهایت باعث سقوط ریچموند میشود؛ هنگامی که جیمی با لباس منچسترسیتی در مقابل تیم سابقش در آخرین بازی فصل قرار میگیرد و در صحنهای حساس در انتهای بازی با یک پاس گل باعث پیروزی سیتی و باخت ریچموند میشود. جیمی بنظر درس مربیاش را یاد گرفته است؛ اینکه به هم تیمیهایش پاس بدهد. با اینکه جیمی رویای تد را نقش بر آب میکند اما او از اینکه جیمی اهمیت کار تیمی را یاد گرفته، خشنود است و او را تحسین میکند.
هیچکس به تواناییهای لاسو باور ندارد و او مدام سوژهی تمسخر خبرنگاران و هواداران دو آتیشهی ریچموند قرار میگیرد. او با جسارتها و یا حماقتهایش خود را در معرض قضاوتهای جامعه قرار میدهد، اما تد از این مسئله ترسی ندارد چرا که یکی از شعارهای وردِ زبان او «باور داشتن» است به طوری که کلمه Belief به معنی باور را در روز نخست کار خود در اف سی ریچموند به بالای در ورودی دفتر خود میچسباند.
تد هیچکس را قضاوت نمیکند و به تواناییهای همه حتی تدارکاتچی تیم، نیتن، باور دارد. نیتن که هیچکس او را نمیبیند و تنها سوژهی اذیت و آزارهای جیمی و گروهش است. هنگامی که تد در اولین برخوردش با نیتن نام او را میپرسد، نیتن با تعجب رو به او میگوید که «هیچوقت کسی اسم من رو نمیپرسه». تد اما مشتاق است که نقطه نظرهای نیتن دربارهی عملکرد بازیکنها و سبک بازی ریچموند را بشنود. تد تنها کسی است که نیتن را میبیند و از آن طرف نیتن اولین کسی است که به تد در اولین قدمهایش به عنوان سرمربی کمک میکند. نیتن به تدریج عضوی از تیم مربیگری تد میشود و در نهایت با ترفیع درجه در سمت مربی باشگاه قرار میگیرد. او که هیچکس حتی اسمش را نمیپرسید به موقعیتی میرسد که بازیکنان تیم او را روی دستهای خود میگیرند و یک صدا نامش را صدا میزنند.
در نگاه اول مشاوره گرفتن تد از تدارکاتچی تیم برای بستن ارنج و همچنین طراحی تاکتیکهای بازی، نشانهای از توی باغ نبودن او است. اما از نگاهی دیگر اهمیتی را نشان میدهد که او برای هر کدام از اعضای باشگاه قائل است؛ تفاوتی هم نمیکند که آن فرد کاپیتان تیم باشد، یا ستارهی جوان آن و یا تدارکاتچیای که پیشنهادهای هوشمندانهای برای تیم دارد. تد همهی آنها را عضوی از خانوادهی باشگاه میداند. باشگاهی که حتی مالکش در ابتدا خود را عضوی از آن نمیدانست و از شکستهایش خوشحال و از پیروزیهایش ناراحت میشد.
احتمالا برای آنهایی که هنوز سریال را ندیدهاند این سوال پیش آمده که چگونه فرد ناآشنا به فوتبالی مثل لاسو برای گرفتن سکان هدایت یک تیم لیگ برتری انتخاب شده است؟ شخصیت به ظاهر سرد و بیعاطفهی ربکا ولتون، مالک جدید اف سی ریچموند، مصمم بود که به روشهای مختلف در تیم تحت رهبری لاسو کارشکنی کند. حتی انتخاب عجیب لاسو به عنوان سرمربی از انگیزهی شخصی انتقام جویانهی ربکا میآمد. او با انتخاب تد لاسو قصد داشت تیم مورد علاقهی همسر سابق و خیانتکارش را به قهقهرا بکشاند و به این ترتیب انتقام خود را از او بگیرد. اما تد با روحیهی خالصانه و مهربانانهاش مدام ربکا را به جمع بازیکنان دعوت میکند و کم کم او را مجاب میکند که باشگاهش را عضوی از خانوادهی خود بداند.
ریچموند در آخرین مسابقهی فصل خود در دیداری حساس برای باقی ماندن در لیگ به برد مقابل منچسترسیتی نیاز دارد. اما بنظر میرسد که به غیر از تد هیچکس به برد در این بازی امیدی ندارد. طرفدارن ریچموند و بازیکنان تیم به این گزاره باور دارند که امید آدم را میکشد و به این طریق خوش خیالی مربی امیدوار تیمشان را زیر سوال میبرند. اما تد از جایی میآید که به امید اعتقاد دارند. جایی که آدمهایش این سوال را از یکدیگر میپرسند: «به معجزه ایمان داری؟» تد حتی در یکی از مسابقههای ریچموند از سبک بازی فوتبال آمریکایی به عنوان ترفندی برای موفقیت تیمش استفاده میکند. یکی از سکانسهای جذاب سریال جایی است که بازیکنان ریچموند در حساسترین بازی فصل خود در برابر منچسترسیتی در یک صحنهی شروع مجدد، به شیوهای مانند فوتبال آمریکایی در یک ردیف به حالت نیمخیز در موقعیت هجوم به دروازهی حریف قرار میگیرند و موفق میشوند گل مساوی را به ثمر برسانند.
فصل دوم سریال تد لاسو با رگباری از مساویهای تیم ریچموند آغاز میشود که دیگر جایی در لیگ برتر انگلستان ندارند و باید یک فصل برای برگشتن به آن تلاش کنند. شروع سریال با اتفاقی ناگوار برای تیم همراه است که دریچهای برای ورود یک شخصیت جدید و بسیار مهم یعنی دکتر شارون میشود. شارون فیلدستون یک روانشناس ورزشی است که برای بهبود وضعیت روانی اعضای تیم به آنها ملحق شده و باعث ایجاد حس خطر در تد شده است. تد لاسو با ورود دکتر شارون جایگاه خود به عنوان یک تکیه گاه امن برای اعضای تیم را در خطر میبیند و از راههای مختلف برای نزدیک شدن به شارون استفاده میکند.
اختلافات و کشمکش بین این دو شخصیت در واقع بهانهای برای نویسندگان در جهت پرداختن به مشکلات مختلف بین ما انسانهای امروزی مانند اضطراب، فرار از درمان، افسردگی و مسائلی از این دست است و اهمیت دادن به همین مشکلات سریال تد لاسو را از یک اثر معمولی به یک کمدی درام دغدغهمند و قدرتمند تبدیل میکند که تماشای آن را به همه پیشنهاد میکنم. تد در این فصل نشان میدهد که حتی انسانهایی که چیزی جز افکار مثبت در سر ندارند هم غمگین میشوند و حتی قویترینها نیز روزی ظرفیت غم و اندوه درونشان پر میشود. با این حال مهمترین نکته این است که همیشه راهی برای درمان وجود دارد و فصل دوم سریال تد لاسو در به تصویر کشیدن آن دقیق و حساب شده عمل کرده است.
منتقدان درباره سریال تد لاسو چه میگویند؟
دنیل اداریو منتقد ورایتی:
جیسون سودیکس نمیتواند سریالهای فوتبالیِ از رونق افتاده را نجات دهد. تاریخچه تلویزیون پر است از تبدیل کردن فوتبالیستها به ستارههای سریالهای خود. اینبار هم شاهد همین تکرار هستیم. شخصیتی که توسط NBC Sports برای نشان دادن تفاوتهای فرهنگی آمریکا و انگلیس در قالب مربی فوتبال خلق شده است. سودیکس کاراکتر جذابی را ساخته که با لهجه و اشتباهات کلامی که دارد، متناسب نیست. اما مشخص نیست این فرد چه خصوصیتی دارد که شخصیت او را عمیقتر نشان دهد. فقط در یک چیز متمایز است. شوخیهایش.
آرون باهارات منتقد پرایم تایمر:
تد لاسو سریالی است که جامعه فوتبال آمریکایی نمیدانست که چقدر به آن احتیاج دارد. سودیکس برنده فوتبال کانزاس به استخر کوسههای فوتبال انگلیسی پرتاب میشود. حتی قبل از شیوع بیماری کرونا تلویزیون با کمبود محتوا روبهرو بود و به لطف جهانی شدن همه چیز حالا دیگر هیچ گزینهای دست نخورده باقی نمانده است. حالا نیز تلویزیون با کمبود سوژه مواجه شده و درابتدا هدف این بود که طرفداران فوتبال آمریکایی با این ورزش جهانی آشنا شوند اما نه از طریق تد لاسو! نه از طریق نشان دادن تفاوتهای جزئی فرهنگی مثل متداول بودن چای در انگلیس.
برایان تالریکو منتقد پلیلیتنت:
تد لاسو چیزی بیشتر از یک نمایش کمدی است. این نمایش شبیه سریالهایی در همین سبک در گذشته است با این تفاوت که بیل لارنس راهی پیدا میکند تا قهرمان اصلی را تبدیل به شخصیتی دوستداشتنی کند. این سریال بهطرز غیر قابل انکاری سطحی است و کمدی آن در سطحی است که به راحتی سقوط میکند.
هر مربی آمریکایی که برای مربیگری یک تیم انگلیسی انتخاب شود قطعا دلیل خوبی پشت این کار نیست و در این برنامه هم همینگونه است به علت خشم همسر مالک سابق تیم این تصمیم گرفته شده تا تیم نابود شود و البته پیشبینی اینکه تد لاسو تیم را برنده میکند و این زن مغلوب میشود، پیشبینی سختی نیست. تد لاسو از آن سریالهایی است که دیدن آن در جمع دوستان لذتبخش است و امید میرود که اگر تیم نبازد این سریال ادامه داشته باشد.
مایت هال منتقد نیویورک تایمز:
جیسون سودیکس بهترین معرفِ فرهنگ آمریکایی است. احتمالا شنیدهاید که این سریال بر اساس یک تبلیغ تلویزیونی که چند سال پیش بسیار هم پرطرفدار بود، ساخته شده است. ولی نمیدانم چرا نمیتوانم بپذیرم که گفته میشود این سریال بر اساس آن تبلیغ تلویزیونی نیست! و البته این سریال بدترین کمدی امسال هم نبود با وجود اکران اخیر هوش در فیلم طاووس و بیل وحشی در بیریت باکس (BritBox). به هرحال قهرمان این سریال تد لاسو است، مربی تازه کار فوتبال آمریکایی که به انگلیس دعوت میشود و همین دقیقا تبلیغ تلویزیون بود با اجرای سودیکس در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ در مورد لیگ برتر انگلیس که کاملا مانند همین سریال عدم شایستگی این مربی را به سخره میگرفت و هیچ توضیحی درمورد علت انتخاب او برای این جایگاه داده نشده بود.
عوامل و بازیگران تد لاسو
تد لاسو سریالی کمدی-درام توسط بیل لارنس، جیسون سودیکس، جو کلی و برندان هانت بر اساس شخصیتی به همین نام ساخته شده است. بازیگران این سریال جیسون سودیکس در نقش تد لاسو مربی آمریکایی، هانا وادینگهام در نقش ربکا ولتون (مالک جدید AFC ریچموند)، جرمی سوئیفت در نقش هیگینز (مدیر اجرایی تیم)، فیل دانستر در نقش جیمی تارت (ستاره تیم) و برت گلدشتاین و همچنین برندن هانت، جونو تیمپل از ستارگان اصلی این سریال هستند.
این سریال با امتیاز ۸.۸ از نظربینندگان IMDB تاکنون در ۲ فصل منتشر شده و توانست ۳ جایزه مهم در مراسم جوایز انجمن منتقدان را در بخشهای بهترین سریال کمدی، بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل زن بهدست آورد. برت گلدستاین جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و هانا وادینگهام جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد. این سریال همچنین در بخشهای بهترین نویسندگی سریال کمدی و بهترین کارگردانی سریال کمدی نیز نامزد کسب دریافت جایزه شده بود.
تماشای سریال تد لاسو به همه توصیه میشود چرا که با تماشای این سریال میتوانید قدرت باور را متوجه شوید. متوجه میشوید که چرا یک تدارکاتچی ساده به مربی یک تیم لیگ برتری تبدیل میشود، یک سرمربی راگبی در یک تیم فوتبال موفق عمل میکند، مغرورترین بازیکن تیم تبدیل به متواضعترین میشود و رئیس باشگاه به جای نابودی باشگاه و انتقام از همسر سابقش سعی میکند که این باشگاه را ارتقا ببخشد. همه اینها فقط و فقط با یک چیز ممکن میشود: باور داشتن به باور داشتن!
0 نظر