برای علاقهمندان به مطالعه، دوستداران کتابهای موفقیتی و برای آنها که مطالب انگیزشی و رشد و توسعهی فردی را دنبال می کنند، آنتونی رابینز فردی نامآشناست. یک سخنران انگیزشی موفق، مربی آموزشهای خودیاری و یک نویسندهی مشهور و محبوب با کتابهایی پرفروش در سراسر جهان.
همیشه زندگی انسانهای مشهور و معروف برای مردم دیگر مورد توجه و علاقه بوده و کنجکاوی آنها را تحریک میکند؛ به خصوص اگر این افراد مشهور جزو افراد بسیار موفق جامعه باشند، این کنجکاوی بیشتر هم میشود. مردم دوست دارند جنبههایی از زندگی خصوصی، ازدواج و فرزندان، تحمل سختیها و مصائب، کار و سرگرمیها، گردش مالی و …افراد موفق را بدانند و با رمز و رموز موفقیت آنها آشنا شوند. شاید با دانستن این نکات خودشان هم انگیزه و ذوقی برای ادامهی مسیر بیابند و بتوانند با درس گرفتن و الهام از داستان موفقیت دیگران، راه کامیابی خود را در زندگی پیدا کنند.
جالب اینکه خود این افراد موفق هم از بیان رموز موفقیت خود ترسی ندارند و از به اشتراک گذاشتن آموختههای خود با دیگران استقبال میکنند. این افراد به چنان درک و شناختی از خود و زندگی رسیدهاند که میدانند آموزش صحیح به دیگران و راهنمایی دادن به آنها نه تنها از موفقیت و شادیشان کم نمیکند؛ بلکه این یاری دادن مردم، قلب خودشان را نیز سرشار از شادی کرده و به رضایت درونی بیشتر میانجامد. پس افراد موفق هرگز از کمک کردن به دیگران دریغ نکرده و آمادهی روشن کردن چراغ راه دیگران هستند تا دستی بگیرند و ثمربخش باشند.
امروز با این پیشزمینههای ذهنی به سراغ داستان موفقیت آنتونی رابینز میرویم؛ کسی که خودش هم با درس گرفتن از آموزه های دیگران و با الهام از زندگی افراد موفق دیگر به این جایگاه رسیده و به آنتونی رابینز امروزی تبدیل گشته است.
اگر آمادهی شنیدن داستان او هستید، با ما همراه باشید.
کودکی و نوجوانی
تونی رابینز(آنتونی رابینز) نویسندهی بزرگ و سخنران مطرح آمریکایی در 29 فوریهی سال 1960 در خانوادهای نسبتا فقیر در کالیفرنیا به دنیا آمد. او همراه مادرش (که اعتیاد داشت) و ناپدریاش( از بازیکنان سابق بیسبال) زندگی میکرد. آنها اوضاع مالی خوبی نداشتند و حتی قادر به جشن گرفتن در روز کریسمس نبودند.
آنتونی در آزوسا بزرگ شد و برای تحصیل به دبیرستان گلندورا رفت. او پس از آنکه دیپلم خود را گرفت، به کارهای زیادی پرداخت اما توفیق چندانی برایش حاصل نشد. زمانی که 17 ساله بود پس از یک بحث و تنش با مادرش از خانه فرار کرد و در واقع از خانه بیرون شد و پس از آن به خودش قول داد که دیگر به خانه برنگردد و زندگی تازهای را آغاز کند.
جوانی و شروع تغییرات
طبق گفتهی آنتونی رابینز، او تا سن 23 سالگی موفقیت بزرگی در زندگی نداشته است و از لحاظ مالی آنقدر زندگی سختی داشته که فقط میتوانسته در یک اتاق 40 متری زندگی کند. خانهای بدون آشپزخانه که او مجبور بوده ظرفها را در حمام بشوید.
مشکلات آنتونی فقط مسائل مالی نبود. او به دلیل تغذیهی بد، تنبلی و بدخوابی چاق هم شده و وزن او به 120 کیلوگرم رسیده بود و این وزن او را به مرز افسردگی کشانده بود.
در تمام این روزهای سخت یک نکته در زندگی آنتونی رابینز مشهود است که شاید بتوان آن را مقدمهای برای موفقیتهای بعدی او دانست: ” قدرت رویاپردازی”.
آنتونی حتی در آن شرایط سخت هم از رویاپردازی و جاهطلبی دست نمیکشید و قدرت تخیلاش را برای رسیدن به آرزوهایش فعال نگه میداشت. او همیشه آرزوهای بزرگی در سر داشت و خودش را در یک قصر رویایی در کنار جنگل و دریا با همسری شایسته و خانه و ماشینی لوکس و گرانقیمت تصور میکرد.
پس از مدتی، آنتونی دیگر از اضافه وزن خود خسته شد و تصمیم گرفت با چاقی مبارزه کند. به این منظور به مطالعهی چندین کتاب پرداخت اما مطالب آنها را مغایر و ضد و نقیض یافت پس فکر دیگری به ذهنش رسید. او تصمیم گرفت فردی دارای تناسب اندام را که از هر لحاظ(تغذیه، خواب، کار و فعالیت) زندگی سالم و درستی داشت، به عنوان الگو قرار داده و از او پیروی کند.
این کار برای او نتیجه بخش بود و توانست بدون رژیم غذایی خاص و فقط با روشهای روانشناسی و کنترل فکر و ذهن خود 15 کیلوگرم وزن کم کرده و کمکم تناسب اندامش را به دست آورد.
پس از اینکه انجام این روش برای کاهش وزن آنتونی رابینز جواب داد و استفاده از تکنیکهای ذهنی و فکری او را به وزن دلخواهش رساند، جرقهای در ذهن او ایجاد شد و فکر کرد که شاید بتوان همین شیوه را در دیگر جنبهها و زمینههای زندگی برای هر کسی پیاده کرد و نتیجهی مثبت گرفت.
آنتونی رابینز با شرکت در کلاسهای روانشناسی و مطالعهی عمیق در این حوزه و خواندن کتب مختلف و تحقیقات بسیار با Nlp یا برنامهریزی عصبی کلامی و روشهای انجام بهینهی کارها آشنا شد. او این شیوه را در پیش گرفت و به دیگران هم توصیه کرد. با نتیجه گرفتن آنها، به درستی عقیدهاش مطمئن شد و به موفقیتهای چشمگیری هم در این زمینه رسید.
تعدادی از موفقیتهای او با استفاده از این تکنیک را برایتان میگوئیم:
در سال 1984 بود که رابینز برخی روشهای روانشناسی را روی قهرمانان ورزشی آزمایش کرد و نتایج این آموزشها در بازیهای المپیک 1984 مشخص شد. نتیجهای که ثمربخش بودن آنها را نشان میداد.
نقطهی عطف دیگر در موفقیتهای رابینز آموزش در زمینهی تیراندازی به ارتشیها بود. نکتهی جالب قضیه اینجاست که او خودش از کار با اسلحه و تیراندازی چیزی نمیدانست و از جنگ بیزار بود اما با استفاده از برخی روشهای ذهنی و روانشناسی توانست بازدهی ارتش آمریکا را در رشتهی تیراندازی بسیار بالا ببرد. او پس از این موفقیت، پاداش قابل توجهی هم از ارتش دریافت کرد.
آنتونی رابینز همچنان در مسیر کامیابی حرکت میکرد و پلههای موفقیت را طی مینمود. او به زودی به خواستهها و آرزوهایی که همیشه در سرش میپروراند، رسید و در کمتر از دو سال آن آرزوها را محقق ساخت. از جمله اینکه با همسر دلخواهش ازدواج کرد و در سواحل سرسبز “سن دیه گو” یک قصر بزرگ و باشکوه خرید که رو به دریا بود. ماشین شخصی و وسایل زندگی و … با بهترین کیفیت و قیمت و طبق آرزوهایش خریداری شد و سپس در سال 1991 به کمک دوستانش شرکتی به نام بنیاد رابینز را تاسیس نمود. کار این شرکت، آموزش مهارت به افرادی بود که به دنبال موفقیت در زمینهی شخصی و کاری خود هستند.
آشنایی با جیم ران نقطهی عطف بزرگ زندگی آنتونی رابینز
یکی از بزرگترین موهبتهای زندگی آنتونی رابینز که در جوانی به سراغش آمد، آشنایی با جیم ران سخنران بزرگ انگیزشی در دنیا بود. رابینز در سمینار جیم ران شرکت کرده بود و خودش این آشنایی هیجانانگیز و تاثیرگذار را این گونه تعریف میکند که:
“با یک ماشین باجاباگ 1968 خودم را به هتل پلازای کالیفرنیا رساندم. به سمینار گوش دادم، چشمانم درشت شده بود. حسابی داغ کرده بودم، این قدر هیجانزده بودم که با این هدف بزرگ بیرون آمدم و گفتم: میخواهم دنیا را تغییر دهم.”
مدتی پس از این دیدار، آنتونی آنچنان تحت تاثیر سخنان و راه و روش جیم ران قرار گرفته بود تا تصمیم گرفت هر طور شده او را پیدا کند. همین کار را هم کرد. جیم را پیدا کرد و به شاگردی او پرداخت و پس از مدتی به بهترین شاگرد او تبدیل شد. همینجا بود که آنتونی آموخت چگونه میتواند 500 نفر را برای سمینار گرد هم آورد.
یکی از علایق اصلی آنتونی رابینز مطالعه و کتاب خواندن بود. به طوری که اگر بپرسید داستان موفقیتهای او از کجا شروع شده به شما میگویم از کتاب خواندن. او آنقدر کتاب خواند و به مطالعهی موضوعات مختلف پرداخت تا سرانجام عشق به نوشتن در او پدیدار شد. 26 ساله بود که کتابی با عنوان قدرت نامحدود را نوشت و به واسطه ی انتشار این کتاب به ثروت و شهرتی زیاد رسید.
آنتونی آموختههایش را با سعه صدر و قلبی بخشنده در اختیار دیگران میگذارد و برای آنها که مشتاق یادگیری و متحول کردن مسیر زندگی خود هستند، راههای تازهای را نشان میدهد. او به مردم کمک میکند تا رویاهای خود را تحقق بخشند و اهداف خود را عملی کنند. او روحی بخشنده دارد با قلبی بزرگ.
سمینارها و برنامهها
آنتونی رابینز به واسطهی کتابهایی که مینوشت و سمینارهایش بسیار معروف و محبوب شده بود و در برنامههای تلویزیونی زیادی نیز شرکت میکرد. در سال 1997 بود که او سمینار ” آکادمی رهبری” را برگزار کرد و به دلیل موفقیتهایش در این سمینارها به عنوان سخنران برتر از سوی لرنینگ آنکس انتخاب شد. او آنچنان در سخنرانی مهارت داشت و حرفهای عمل میکرد که در کنفرانس تد در سال 2007 به عنوان سخنران برتر معرفی شد. رابینز برگزار کنندهی سمینارهای زیادی است از جمله: سمینار چهار روزهی “قدرت درون خود را آزاد کن” و “دانشگاه خبرگی”.
“برنامهی خبرگی در تجارت” نام برنامهی مشهور دیگر آنتونی در سال 2009 است و به صاحبان کسب و کار کمک میکند که در حرفهی خود رشد کرده و کارشان را توسعه بدهند.
آنتونی رابینز در چندین فیلم و برنامهی تلویزیونی نیز بازی کرده است. از جمله حضور افتخاری در فیلمهایی همچون : “واقعیت گاز میگیرد”، “خورشید کم ژرفا” “مردان سیاه پوش” و بازی در فیلم ” تکینگی نزدیک است: یک داستان واقعی دربارهی آینده” در سال 2010.
کتابهای آنتونی رابینز
آنتونی رابینز نویسندهی کتابهای پرفروش بسیاری است اما اولین کتاب مطرح و برجستهی او “قدرت نامحدود ” نام دارد. این کتاب در سال 1987 انتشار یافت و موضوعاتی همچون تقویت روابط فردی، غلبه بر ترسها و موضوعات سلامتی و انرژی در آن مطرح شده است.
دیگر کتاب مطرح رابینز که در سال 1991 منتشر شد، ” غول درون خود را بیدار کن ” بود. رابینز در این کتاب به مخاطبان علاقه مند به توسعهی فردی، یکی از تکنیکهای خودش به نام” شرطی سازی مرتبط به اعصاب ” را آموزش میدهد.
“موفقیت نامحدود در 20 روز ” نام معروفترین و بهترین کتاب آنتونی رابینز در ایران است.
نام برخی از دیگر کتابهای او:
گامهای بزرگ( سال 1994)
یادداشتهایی از یک دوست ( سال 1995)
مهارت در بازی زندگی
افکار بزرگ
قدرت شگرف بودن
تکنیکهای ساده برای کنترل زندگی و ….
زندگی شخصی آنتونی رابینز
آنتونی رابینز تا کنون سه بار ازدواج کرده است. اولین بار در سال 1982 با بکی جنکینز ازدواج کرد که آن دو پس از چندین سال زندگی از هم جدا شدند. با همسر دومش به نام ساجا رابینز ده سال زندگی کرد و پس از جدایی، برای بار سوم با لیز آکوستا ازدواج نمود.
آنتونی در سال 1994 تومور مغزی که به آن مبتلا شده بود را جراحی کرد و مجددا سلامت خود را بازیافت.
او اکنون 4 فرزند دارد و در پالم بیچ فلوریدا زندگی میکند. در خانهای رویایی با اتاق خوابی رو به اقیانوس چون آنتونی عاشق اقیانوس است.
افراد مشهور و سرشناسی که رابینز با آنها در ارتباط بوده و به ایشان مشاوره داده است:
آنتونی رابینز با چهرههای سرشناس و مطرحی در سرتا سر جهان دیدار داشته و به آنها مشاوره و راهنمایی داده است. افرادی از جمله : مادر ترزا، نلسون ماندلا، پاپ فرانسیس، مارگارت تاچر، جرج بوش، اوباما، میخاییل گورباچوف، بیل کلینتون، پرنسس دیانا و فرانسوا میتران. رابینز تجربهی آشنایی و ارتباط با این افراد را در کتاب “غول درون خود را بیدار کن” مکتوب کرده است.
سخنان آنتونی رابینز :
حرفهای آنتونی رابینز را باید با دقت و تمرکز خواند و با علاقه آنها را در زندگی پیاده کرد تا به موفقیت رسید. در زیر تعدادی از جملات و سخنان زیبای آقای رابینز را برایتان قرار میدهیم تا با دیدگاه و نظرات او بیشتر آشنا شوید.
- انسانهای موفق سوالات بهتری میپرسند و جوابهای بهتری هم میگیرند.
- اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام میدهید، همان چیزی را خواهید داشت که همیشه داشتهاید.
- کیفیت زندگی شما بستگی به کیفیت روابط شما دارد.
- جادهی موفقیت با عمل گسترده و عزم راسخ طی میشود.
- رهبران ۵ درصد از وقت خود را صرف مشکل و ۹۵ درصد از وقت خود را صرف راه حل میکنند. راه حل را پیدا کنید و مشکل را از سر راه بردارید!
- یک تصمیم واقعی از این طریق مشخص می شود که اقدام جدید کرده باشید. اگر عملی وجود نداشته باشد، در واقع تصمیمی هم نگرفتهاید.
- زندگی شما از لحظهای که یک تصمیم جدید، موافق و متعهدانه میگیرید تغییر میکند.
- یک دلیل که تعداد کمی از ما به چیزی که واقعاً میخواهیم میرسیم این دلیل است که روی چیزی که میخواهیم تمرکز نمیکنیم؛ هرگز روی قدرتمان تمرکز نمیکنیم. بیشتر مردم مسیر زندگیشان را سرسری طی میکنند و هرگز تصمیمی برای رسیدن به چیزی به طور خاص نمیگیرند.
- زندگی یک هدیه است و به ما برتری، فرصت و مسئولیتی اعطا میکند تا با «بخشش» بیشتر «دریافت» بیشتر داشته باشیم.
- مسائل همیشه وجود دارد، امّا قدرت و انرژی خود را تنها بر روی «راه حلها» متمرکز کنید.
- موفقیت امر ساده ایست. اول تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید. آنگاه تصمیم بگیرید که در صورت رسیدن به آرزوها، بهای آن را بپردازید. و بعد هم بهای آن را پرداخت کنید.
0 نظر