حتماً بارها برایتان اتفاق افتاده که وقتی در حال خواندن و آمادهشدن برای امتحانات مدرسه یا دانشگاه هستید احساس خوابآلودگی میکنید و قادر به ادامهی مطالعه نیستید یا اینکه مایلید گوشی خود را چک کرده و از وبگردی در فضای مجازی لذت ببرید. حاضرید هر کار دیگری انجام بدهید اما درس نخوانید. در عوض آن، وقتی با اقوام یا دوستان خود سرگرم بازیهای کامپیوتری هستید، اصلاً گذر زمان را متوجه نمیشوید و احساس خستگی ندارید حتی حاضرید ساعتها پای آن بنشینید و به هیچ کار دیگری نپردازید. واقعاً چرا؟
علت آن چیست؟ جواب این سؤال را محققان بهخوبی توضیح دادهاند. آنها معتقدند در هنگام بازی به علت ترشح هورمون دوپامین، احساس لذت و رضایت خیلی زیادی به ما دست میدهد و همین حس خوشایند انگیزهی ما را برای ادامه دوچندان میکند و باعث میشود ما ساعتها به این رفتار تکراری (بازیکردن) ادامه دهیم. به همین جهت وقتی پلیاستیشن بازی میکنیم، نهتنها خسته و ملول نمیشویم بلکه سرشار از انرژی هستیم و لبخندی حاکی از رضایت بر لب داریم.
در این مقاله به بررسی پدیدهی گیمیفیکیشن میپردازیم تا ببینیم چگونه در دنیای بازاریابی میتوان از این مفهوم استفاده کرد. به کمک آن تبلیغ کرد و مشتریان را به سمت خرید بیشتر سوق داد و یا حتی رفتار کاربران را تغییر داد. پس با ما همراه باشید تا از خواندن این مقالهی جالب و زیبا لذت ببرید.
گیمیفیکیشن چیست؟
این کلمه در زبان فارسی به معادلهای مختلفی ترجمه شده است؛ مثلاً از آن بهعنوان بازی کاری، بازیسازی، بازی پردازی یا بازیگونگی یاد میکنند. برخی آن را بازیآفرینی یا بازی پردازی معنا کردهاند. به هر ترتیب منظور از این واژه، استفاده از المانها و عناصر بازی برای پیشبرد اهداف در فضایی است که هیچ ارتباطی با بازی ندارد. گیمیفیکیشن در واقع با اضافهکردن بازی و سرگرمی باعث میشود کارهایی که برای ما سخت است و یا علاقهای به انجامش نداریم را با میل و رغبت بیشتری انجام دهیم.
مثالهایی از گیمیفیکیشن
اجازه بدهید این واژه را با تعریف کردن مثالی برای شما روشنتر کنم: چند روز پیش از یک فروشگاه آنلاین، لوازم آرایشی و بهداشتی خریدم. جعبهای که برای من فرستاده شد، طراحی جالبی داشت. در داخل آن طرح هواپیما و جغد بود که خریدار میتوانست طرحها را با قیچی جدا کرده و به هم وصل کند و برای خود هواپیما یا جغد مقوایی بسازد. روی باکس، توضیح داده شده بود که در صورت ساختن طرحهای جعبه و اشتراکگذاری آن در فضای مجازی میتوانید در قرعهکشی فروشگاه شرکت کنید و بدیهی است که هر چه تعداد اسباببازیهای ساخته شده توسط شما بیشتر باشد، شانستان برای شرکت در قرعهکشی بیشتر است. به همین سادگی یک گیمیفیکیشن اجرا شد. اگر کمی نکتهبین باشید متوجه میشوید که منظور از ساختن اسباببازیهای بیشتر، سفارش محصول بیشتر است. یا اگر خاطرتان باشد در دوران کودکی داخل بستههای پفک عکس فوتبالیستها را قرار میدادند تا با جمعآوری و ارسال آنها جایزه بگیریم.
هدف از گیمیفیکیشن
در این مرحله در حقیقت بهجای تبلیغات آزاردهنده و کسالتآور و تمرکز کردن روی خرید مشتری، او را سرگرم بازی و تفریح کرده و برای خریدار درگیری ذهنی ایجاد میکنند تا وفاداری او نسبت به سایت و خرید محصولات افزایش پیدا کرده و در حقیقت مشتری را وادار میکنند تا مرتب این عمل را تکرار کند.
گیمیفیکیشن در شبکههای اجتماعی
اینستاگرام بهترین بستر برای استفاده از قواعد بازی و گیمیفیکیشن به شمار میرود. همیشه این سؤال بیپاسخ در ذهن بعضی افراد وجود دارد که چرا پیج آنها فالوور کمتری نسبت به بعضی پیجهای دیگر دارد، با اینکه محتوای مشابهی با آنها دارند. قرار گرفتن پستها در اکسپلور، یکی از دغدغههای بسیار مهم مخاطبان است که بهخودیخود باعث جذب فالوور میشود و فقط پستهایی در اکسپلور به نمایش در میآیند که توسط مخاطبان بیشتر دیده شده باشند و آنها را بیشتر درگیر کرده باشند.
در این مرحله کاربرد گیمیفیکیشن کاملاً مشهود است؛ چون از طریق ایجاد بازی و سرگرمی نقش کلیدی در تعامل با مخاطبان ایفا میکند و در نتیجه منجر به تقویت پیج و صفحهی مورد نظر خواهد شد. چالشهای اینستاگرامی نمونه دیگری از گیمیفیکیشن است که مردم را کنجکاو کرده و حس رقابت را در آنها ایجاد میکند.
نمونههایی از گیمیفیکیشن
ممکن است با خودمان فکر کنیم این پدیدهی تازه از زمان پیشرفت تکنولوژی و استفادهی همگانی از فضای مجازی به وجود آمده، اما حقیقت این است که اگرچه این واژه بیشتر در دنیای دیجیتال ظاهر شده اما سابقهی آن به قبل از ظهور اینترنت برمیگردد. یکی از نمونههای آن را میتوان در فروش بلیت هواپیما، اتوبوس یا قطار مشاهده کرد. مثلاً بارها تجربه کردهاید که پس از خرید بلیت، متصدی مربوطه میگوید در صورت خرید بلیت مجدد تا فلان تاریخ، شما مشمول چند درصد تخفیف خواهید شد. یکی از بهترین نمونههای گیمیفیکیشن را میتوان در بازاریابی و بحث فروش مشاهده کرد. مثلاً بسیاری از شرکتهای پوشاک و لباس ادعا میکنند که در صورت خرید چند پیراهن از آنها، میتوانید یک تیشرت کادو بگیرید. یا بعضی از فروشگاهها به افرادی که مبلغ قابلتوجهی از آنها خرید کنند عیدی میدهند.
نمونههایی از گیمیفیکیشن در ایران و دنیا
1)یک نمونه بسیار ملموس و در دسترس از گیمیفیکیشن در ایران، پیامکهای اسنپ است. مثلاً یک پیام حاوی این است که در صورت اولین استفادهی خود از اسنپ 8000 تومان هدیه بگیرید یا در صورت دعوت کردن دوستان خود به استفاده از اسنپ، 15000 تومان هدیه بگیرید. با این ترفند، دائم شما را تشویق به استفاده از خدمات و محصولات خود میکنند.
2)مثالی دیگر گردونهی شانس در اپلیکیشن ایرانسل من است. در این اپلیکیشن جایزهها کاملاً مشخص هستند و همان لحظه میفهمید شما برنده شدهاید یا نه. اما در صورت برنده نشدن، از شما میخواهند تا مجدداً فردا هم شانس خود را امتحان کنید و این داستان ادامه دارد.
3)مثال دیگر الوپیک است که برای کاربرانش سطوح طلایی، نقرهای، برنزی و آبی تعریف کرده و مشخص میکند که برای رسیدن به هرکدام از این سطوح چقدر باید خرید کنید.
4)مثال آخر مربوط به کشورهای دیگر است. یکی از نمونههای موفق در بازاریابی بازی کلش آفکلنز است. در این بازی فروش الماسها به کاربر که منبع اصلی درآمد شرکت هستند مدنظر است و خود بازی هیچ اهمیتی ندارد.
چگونه میتوان از گیمیفیکیشن در بازاریابی استفاده کرد؟
حالا که تا به این مرحله کاملاً با این واژه آشنا شدهاید و مثالهای روشنی از آن در ذهنتان دارید باید ببینیم چطور میتوان از این شیوه در بازاریابی بهره برد. گیمیفیکیشن ارتباط مستقیمی با احساسات ما دارد؛ بنابراین فروشندگان با برانگیختن و تحریک احساسات خریداران آنها را به خرید محصول و یا استفاده از خدماتی تشویق میکنند.
1)استفاده از سیستم امتیازدهی برای برندهشدن و ارتباط و تعامل بیشتر با مشتری
از آنجایی که همهی افراد به دنبال کسب امتیاز و گرفتن تخفیف بیشتر هستند، شما میتوانید با قرار دادن یک سیستم امتیازدهی در شبکههای اجتماعی، سایت و یا اپلیکیشن خود مشتریان را ترغیب کنید تا ویدئوهای تبلیغاتی شما را چندین و چند بار ببینند و آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارند.
2)تعریف حداقل امتیاز لازم برای کاربر
برای اینکه خریدار شما به بعضی از خدمات دسترسی داشته باشد، باید از حداقل امتیاز برخوردار باشد و لازمهی کسب این امتیاز این است که فعالیتی در سایت شما انجام داده یا محصولی خریداری کرده باشد.
3)جایزه بدهید و مشتری بیشتری جذب کنید.
نمیتوان این واقعیت مهم را نادیده گرفت که همهی افراد عاشق جایزه گرفتن هستند. وقتی شما قول جایزه دادن را به مردم بدهید، آنها حاضرند تا در چالشها و مسابقات شما شرکت کرده و هر اطلاعاتی که بخواهید در اختیارتان قرار دهند. این کار، فرصتی استثنایی برای شماست تا مشتریان بالقوهی خود را پیدا کنید. درست مثل پیجهای اینستاگرامی که کاربران میخواهند تا با لایک و کامنت کردن و تگ کردن دوستانشان زیر پستهای شما جایزه بگیرند. البته این جایزه هر چیزی میتواند باشد؛ از تخفیف و ارسال کالا گرفته تا ارائهی خدماتی به آنها.
به مخاطب حق انتخاب بدهید: هرگز نباید خریدار را بهاجبار وادار به خرید محصول یا استفاده از خدمات فروشگاه خود نمایید بلکه برعکس باید به او حق انتخاب بدهید. مثلاً از بین چند ویدئو در پیج شما، یکی را به میل و سلیقهی خود انتخاب کرده، ببیند و با دیگران به اشتراک بگذارد. این کار، حس ارزشمندی را در آنها تقویت میکند و بر اعتبار سایت و فروشگاه شما هم میافزاید.
4)پیشرفت پله به پله برای مخاطب یا خریدار
از آنجایی که انسانها علاقهی زیادی به رشد و پیشرفت دارند، میتوانید گیمیفیکیشن خود را بهگونهای طراحی کنید تا خریدار مرحلهبهمرحله پیش رفته و به سطوح بالاتر برسد. هر مرحله باید نسبت به قبل سختتر باشد و تلاش و کوشش بیشتری را بطلبد.
5)امکان اشتراکگذاری مطالب خود را فراهم کنید.
شما میتوانید مخاطبان خود را تشویق کنید تا با اشتراکگذاری مطالب شما، امتیازات بیشتری کسب کنند. این کار فرصتی فوقالعاده برای شماست تا دایرهی مشتریان و کاربران خود را بزرگتر کنید.
6)از گردونههای شانس استفاده کنید.
استفاده از این گردونهها بسیار راحت است و هیجان زیادی به مخاطب میدهد و در همان لحظه به افراد اعلام میکند که آیا برنده شدهاند یا خیر. همچنین افراد میتوانند چندین بار شانس خود را امتحان کرده و تعامل بیشتری با شما داشته باشند.
0 نظر