فهرست مطالب این مقاله
یادتان میآید از بچگی و دوران مدرسه این موضوع انشا را به ما میدادند که علم بهتر است یا ثروت؟ ما ناچار به انتخاب یکی از این دو بودیم. در بیان کردن همین موضوع انشای ساده، دو کلمهی علم و ثروت را متضاد هم دانسته و یا مقابل هم قرار میدادند. دو مفهومی که انگار با هم یک جا جمع نمیشوند.
تو فقط میتوانی یکی از این دو را انتخاب کنی. این شد که بعضی دانشآموزان با خودشان فکر کردند که با انتخاب ثروت به عنوان فردی پولپرست سنجیده میشوند. کسانی هم که علم را انتخاب میکردند خود را برای همیشه فقیر و بیپول تصور میکردند. این یکی از باورهای غلط دوران کودکی بود که از سن کم در ذهن و مغز ما جای داده بودند.
علم بهتر است یا ثروت؟
ای کاش از اول با ما این کار را نمیکردند و این دو مفهوم که دو بعد مهم از زندگی انسان را تشکیل میدهد را با هم دشمن نمیساختند.
بزرگتر که شدیم و به کلاسهای بالاتر رفتیم، فهمیدیم که برای به دست آوردن پول باید کار کنیم. کاری که شغل ما باشد و منبع درآمد ما به حساب بیاید. تصمیم گرفتیم برای پیدا کردن یک شغل پردرآمد و پولساز، خوب درس بخوانیم و تحصیلات عالیه داشته باشیم. فکر میکردیم هر چه بیشتر و بهتر درس بخوانیم، در آینده فرد موفقتری خواهیم شد و به جایگاه شغلی بالاتری خواهیم رسید. این هم یکی دیگر از باورهایی بود که از بچگی در ذهن ما شکل گرفته بود.
رویای دانشجو شدن
با همین باور بود که رویای دانشجو شدن را در سر پروراندیم و تمام هم و غممان را برای کنکور گذاشتیم. یک غول سیاه بزرگ که برای ورود به دانشگاه باید به جنگش میرفتیم. در کنکور قبول شدیم و دیگر یک دانشجو به حساب میآمدیم. چقدر درس خواندیم و چقدر پروژه و تحقیق و پژوهش تحویل اساتیدمان دادیم؛ چقدر شبهای امتحان بیخوابی کشیدیم و به دنبال خرید کتابهای دانشگاهی تمام کتابفروشیهای شهر را گشتیم. یادتان میآید که چقدر به دنبال قرض گرفتن جزوه از دوستانمان بودیم و چقدر برای پاس شدن و قبول شدن در امتحانات به دنبال نمره از اساتیدمان؟
خستگیها را پشت سر گذاشتیم و دانشگاه را تمام کردیم. حالا برای ورود به جامعه آماده شده بودیم. میبایست مسیر شغلی مناسبی برای خود انتخاب میکردیم. دوباره با چالش جدیدی مواجه شدیم: پیدا کردن کار.
پیدا کردن کار
دلمان میخواست شغلی داشته باشیم که به خط درسی و رشتهی تحصیلیمان بخورد و بفهمیم که این همه راه را اشتباه نیامدهایم؛ اما یافتن این شغل مرتبط هم چهقدر کار سختی بود. همه از ما سابقهی کاری یا تجربه و تخصص میخواستند و ما دانشجوی تازه فارغالتحصیل از دانشگاه بودیم. در این بین دوستانمان را میدیدیم که بعضا بدون داشتن تحصیلات دانشگاهی در مشاغل پردرآمدی مشغول بودند و به درجا زدن ما میخندیدند.
در دل حسرت میخوردیم و به دنبال این میگشتیم که ایراد کار کجاست؟ ما که این همه زحمت کشیدیم پس چه چیزی غلط است؟ دیگر داشت باورمان میشد که علم و ثروت واقعا مقابل هم و در تضاد باهمند؛ وگرنه چرا وقتی به دنبال یکی از آنها میرویم، از دیگری غافل میمانیم؟
راستش را بخواهید مسائل زیادی در این رابطه وجود دارد که در اینجا مجال بیانش پیش نمیآید. در این حد به شما بگوئیم که علم و ثروت هرگز دو مفهوم متضاد با هم نیستند و منافاتی با هم ندارند. نمونهاش افراد ثروتمند زیادی که تحصیلات عالیهی دانشگاهی داشتهاند. البته بر عکس آن هم صادق است افراد ثروتمند که سطح سواد پایینی داشته و یا به دانشگاه نرفتهاند اما باز هم موفق و پردرآمد هستند.
پس هیچ چیز را برای خودتان قانون نکنید. تصور نکنید که با دنبال کردن یکی از این دو، دیگری را از دست میدهید. اصلیترین رمز موفقیت، داشتن تلاش، پشتکار و خستگیناپذیری است.
افراد ثروتمندی که تحصیلات عالیه نداشتهاند
در این مقاله قصد داریم افراد ثروتمند و موفقی را به شما معرفی کنیم که تحصیلات عالیه نداشتهاند اما باز هم ثروتمند، کامروا و مشهور شدهاند. افرادی که با دانستن مسیر زندگیشان میفهمیم موفقیت همیشه در پشت کوهی از کتابهای درسی و واحدهای پاس کردهی دانشگاه نیست. گاهی میتوانی متفاوت از بقیه عمل کنی و خودت معمار زندگیت باشی. اگر شما هم مشتاق شدهاید با این آدمها آشنا شوید و از زندگیشان بیشتر بدانید، این مقاله را تا انتها دنبال کنید.
در این لیست افراد ثروتمند و موفقی را به شما معرفی خواهیم کرد که یا سطح سواد پایینی داشته و درس نخواندهاند و یا اینکه به دانشگاه نرفته یا از تحصیل در آن انصراف دادهاند:
1_ توماس ادیسون
میتوان گفت، در دنیا کسی نیست که نام توماس ادیسون به گوشش نخورده باشد. بیشتر مردم ادیسون را با اختراع لامپ میشناسند؛ اما او در واقع یکی از بزرگترین مخترعان و کارآفرینان آمریکایی است. لامپ تنها یکی از اختراعات بینظیر او میباشد. ادیسون متولد سال 1847 در ایالت اوهایو آمریکا است. او در کودکی به دلیل ابتلا به بیماری مخملک، بخش زیادی از قدرت شنواییاش را از دست داد. همین کمشنوایی تاثیر بدی روی تحصیل او در مدرسه گذاشت و او را در این امر دچار مشکل کرد؛ تا جایی که مدیر مدرسه به این باور رسید توماس یک شاگرد ضعیف و کودن است و او را از مدرسه اخراج کرد.
ادیسون که تنها سه ماه مدرسه رفتن را تجربه کرده بود، پس از آن تحت تعلیم مادرش، نانسی متیوز الیوت، که خود نیز یک معلم بود قرار گرفت و درس خواندن در خانه را شروع کرد. توماس ادیسون از دوران کودکی کار میکرد؛ حتی در 12 سالگی میوه فروشی و فروش روزنامه در راهآهن را تجربه کرد.
او در طول سالهای زندگیاش با اختراعات خود خدمات زیادی به بشر کرده است. تعداد اختراعات او در مجموع به 1093 اختراع رسمی ثبت شده میرسد. از آن میان میتوان به لامپ الکتریکی، دستگاه ضبط صدا، لاستیک سینتتیک، دستگاه الکتریکی ثبت رای در انتخابات و فونوگراف اشاره کرد. این جملهی زیبا از ادیسون به یادگار مانده است:
“من هیچگاه شکست نخوردهام. تنها ده هزار روش یافتهام که به نتیجه نمیرسد.”
2_ بنجامین فرانکلین
بنجامین فرانکلین، یکی از مشهورترین افراد تاریخ است. یک سیاستمدار آمریکایی، ناشر، نویسنده، مخترع و طبیعیدان. فرانکلین پانزدهمین فرزند یک خانوادهی پرجمعیت با بیست بچه بود. او در ده سالگی برای کار در چایخانهی پدر و برادرش، مدرسه را رها کرد و حتی تحصیلات دبیرستانی هم ندارد.
با این حال اقدامات زیادی انجام داده و به دستاوردهای بزرگی هم رسیده است. به عنوان مثال فرانکلین یکی از بنیانگذاران ایالات متحدهی آمریکاست که اعلامیهی استقلال آمریکا را هم نوشته است. همانطور که اشاره شد مخترع هم بوده و از اختراعات او میتوان به برقگیر و عینک دو کانونی اشاره کرد.
3_بیل گیتس
نام بیل گیتس، از موفقترین و ثروتمندترین مردان دنیای تکنولوژی، با مایکروسافت عجین شده است. به غیر از آن، بیل گیتس یک از بزرگترین کارآفرینان دنیا، برنامهنویس کامپیوتر، نویسنده و یک فرد خیر و نیکوکار است که زمان زیادی از عمر خود را برای ساده کردن آموزش و ریشهکن سازی بیماری مالاریا صرف کرده است.
جالب است بدانید که بیل گیتس نیز از افراد ثروتمند و موفقی است که تحصیلات دانشگاهی خود را نیمهکاره رها کرده تا به برنامهنویسی و پیگیری علایقش بپردازد. پس از ترک تحصیل، بیل و دوستش شرکت نرمافزاری خودشان را راه اندازی کرده و نام مایکروسافت را بر آن نهادند. بیل گیتس تاکنون مفتخر به دریافت جوایز بسیاری شده است.
4_استیو جابز
از تکنولوژی صحبت کردیم. مگر میشود نامی از استیو جابز نبرد؟
استیو جابز، رئیس و یکی از بنیانگذاران شرکت اپل است. او با وجود نیمه کاره رها کردن تحصیلات دانشگاهیاش، توانست به یک فرد موفق، مشهور و ثروتمند در دنیای تکنولوژی تبدیل شود؛ البته استیو جابز تنها دانشگاه را ترک کرد اما در کلاسهای خوشنویسی ثبت نام کرد و از راه و روش دیگری علایقش را دنبال نمود. بعدها همین هنر خوشنویسی هم به کار او آمد؛ تا جایی که منجر به شکلگیری ایدهی حروف چندگانه در کامپیوتر مکینتاش شد. اختراع و تولید آیپد و آیفون از اقدامات اوست. او معتقد بود تکنولوژی میتواند به حیات انسان کمک کند.
جابز در سال 2011 میلادی درگذشت اما نامش برای همیشه در دنیای فناوری و تکنولوژی ماندگار شد.
5_مارک زاکربرگ
جالب است بدانید مارک زاکربرگ، از دیگر چهرههای مطرح و مشهور دنیای تکنولوژی نیز از جمله افراد لیست ماست که تحصیلات دانشگاهی خود را به اتمام نرسانده است. او که در دانشگاه هاروارد مشغول به تحصیل بود، شبکهی اجتماعی فیسبوک را طراحی کرد. زاکربرگ سپس برای پیگیری ایدهاش و به ثمر رساندن آن، دانشگاه را ترک نمود. مارک زاکربرگ همچنین یک فرد خیر و نیکوکار است که تاکنون چیزی حدود 500 میلیون دلار به خیریهها کمک مالی کرده است.
6_مایکل دل
مایکل دل، موسس شرکت کامپیوتری دل است که در زمینهی حقوق بشر نیز فعالیت میکند. او یک تاجر، سرمایهگذار و جزو ثروتمندترین افراد جهان است. مایکل از دوران کودکی عاشق دنیای کامپیوتر بود اما در جوانی با اصرار پدر و مادرش به دانشکدهی پزشکی رفت. در همین اثنا او در بازار قطعات کامپیوتر فعالیت داشت و درآمد خوبی هم از این طریق کسب میکرد.
او دانشگاه را ترک کرد و تحصیلات خود را نیمه کاره گذاشت. مایکل از ولخرجترین ثروتمندان است که خانهها و ویلاهای گران قیمتی دارد؛ اما در عین حال از جمله افراد خیر نیز هست و در سال 1999 با کمک همسرش یک خیریه راهاندازی کرده است. او و همسرش به قربانیان سونامی کمکهای زیادی کردهاند.
7_ والت دیزنی
کسانی که انیمیشنهای زیبای دنیای کودکان را میبینند، با نام والتدیزنی صاحب کمپانی والتدیزنی آشنا هستند. والتدیزنی کارآفرین، تهیه کنندهی سینما، صداپیشه و انیماتور بود که در طول دوران کاریاش 22 جایزهی اسکار گرفت. وی همچنین جوایز معتبری از جشنوارههای امی و گلدنگلوب دریافت نموده است. والتدیزنی وقتی 16 ساله بود مدرسه و تحصیل را رها کرد و به ارتش پیوست. او برای حضور در ارتش سن کمی داشت اما توانست وارد صلیبسرخ شود. والت در خلال جنگ جهانی اول به عنوان رانندهی آمبولانس در فرانسه اشتغال داشت. بر روی آمبولانس او، تصاویر کارتونی نقاشی شده بود که همین امر ذهن او را برای پیگیری رویاهای آیندهاش قلقلک میداد. بعدها همین کارتونها شخصیتهایی در انیمیشنهای او شدند.
او عاشق نقاشی بود و تا فرصتی پیش میآمد تمام تخیلات ذهنی خود را روی کاغذ به تصویر میکشید. در نهایت دیپلم افتخاری دبیرستان در سن 58 سالگی به دیزنی اعطا شد. او همچنین مفتخر به دریافت جوایزی چون مدال طلای کنگره و مدال افتخار آزادی ریاست جمهوری است.
8_رالف لورن
رالف لورن، یک طراح لباس مشهور است. او که اکنون در لیست ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد، در دوران تحصیل در دانشگاه چندان موفق نبود.
او در دانشکده باروخ نیویورک مدام غیبت میکرد و در آخر به خاطر همین غیبتها پس از دو سال تحصیل در دانشگاه، آن را ترک گفت.
سخن آخر
آشنایی با زندگی این افراد موفق به ما میآموزد که برای موفق شدن، شهرت یافتن و ثروتمند شدن، فقط یک نسخهی از پیش نوشته شده وجود ندارد. راههای زیادی هست که شما با انتخاب هر یک از آنها میتوانید شانس خود را امتحان کنید. موفقیت مدیون تلاش و پشتکار و به کارگیری ایدههای خلاقانه و نو است. در آخر به این جملهی معروف میرسیم:
“حتی اگر تلاش کردی و شکست خوردی ناامید نشو. چون خیلی افراد حتی تلاش هم نمیکنند.”
آدم با مطالعه سرنوشت افراد موفق انگیزه میگیره به خصوص سرنوشت افرادی که از هیچ شروع کردن ولی با تلاش و پشتکار قله های موفقیت رو یکی پس از دیگری فتح کردن
fd
امیدواریم شما هم موفق و پیروز باشید در مسیر شغلی و زندگی
خوشحالیم که واستون کاربردی بوده دوست عزیز
test