فهرست مطالب این مقاله
نمیدانم تا به حال چند مرتبه در مورد ایرانیان موفق و سربلند در حوزه کسب و کار جهانی صحبت کردهام؛ انگار قرار نیست این موضوع تمام شود! بارها در مورد استعداد و هوش ایرانیان، مزیتهای فراوان مهاجرت، سختیهای پیشرفت و ترقی در کشوری دیگر و چیزهایی از این قبیل با هم گفتگو کردهایم. از آن زمان تا به حال چیزی تغییر نکرده و همچنان همان آش است و همان کاسه! شما با مهاجرت خود میتوانید علیرغم تمام سختیها و مشکلاتی که در کشور غریب برایتان به وجود میآید، به راحتی پیشرفت کرده و پرچم کشورتان را بالا ببرید.
معرفی سه نفر دیگر از موفق ترینهای ایرانی
وقتی که مقالههای قبلی را آماده میکردم با خودم گفتم: «دیگر تمام شد و ما هم دیگر ایرانی موفق دیگری نداریم!» اما به چند ماه نکشیده دوباره چشمم به جمال سه الماس ایرانی دیگر در حوزه کسب و کار و موفیقت افتاد که اینجا باهم زندگینامهشان را میخوانیم.
بیژن پاکزاد، تبدیل وودی آلن به کری گرانت!
بیژن در ۱۵ فروردین ۱۳۲۳ در یک خانواده تاجر بسیار ثروتمند تهرانی که فرهنگ پول آفرینی در آن رایج بود به دنیا آمد. از همان کودکی افکار بلند پروازانهای در سر داشت و میدانست روزی مشهور میشود. او پس از دوران کودکی به اصرار پدر برای تحصیل به مدرسهای در کشور سوئیس به نام Le Rosey رفت و در آنجا با افرادی مانند پرنس ریتر همکلاس شد. با تفاوتهای نژادی که با آنها داشت توانست به راحتی پسر محبوب مدرسه شود و از همان جا سلایق مشتریان آینده خود را بشناسد! پدر علاقمند بود که بیژن دکتر یا وکیل شود اما او از ۱۸ سالگی در رشته مهندسی شیمی ادامه تحصیل داد. علیرغم تحصیل در رشته مهندسی شیمی، علاقه بیژن بیشتر به طراحی بود و با شوقی وصف ناشدنی به آن میپرداخت. پس برای تحصیل در رشته طراحی لباس به دانشگاه میلز در شهر سنت گا رفت و پس از آن یک گالری در اطراف شهر میلان راه اندازی کرد. او برای موفقیت بیشتر عازم آمریکا شد و در رشته بازاریابی به تحصیل پرداخت و همواره به فکر ایده خود بود که مد اروپا را به آمریکا بکشاند. پس از تحصیل به ایران بازگشت و اولین بوتیک آن زمان را به نام پلنگ صورتی باز کرد و پس از موفقیت، بوتیک سیسیل جی و نیکولا بلازی که مخصوص خانوادههای ثروتمند بود را هم راه اندازی نمود که فقط با تعیین وقت قبلی اجازه ورود به بوتیک وجود داشت و لباسهایی که در آنجا ارائه میشد جزء گرانترین پوشاکهای دنیا بودند.
بیژن با توجه به موفقیتهای به دست آمدهاش بنا به دلایل شخصی وطن را ترک گفت و با سرمایهای حدود ۱۲ هزار دلار عازم آمریکا شد. او در سال ۱۹۷۶ میلادی با کمک مالی یکی از دوستانش اولین نمایشگاه از لباسهای خودش را برگزار کرد که بسیار مجلل بود؛ حتی میزهای نمایشگاه از سنگ مرمر کمیاب و لوسترهای گران قیمت بودند و افرادی که قصد بازدید از نمایشگاه را داشتند باید از قبل وقت میگرفتند زیرا بیژن میخواست که برای نمایشگاهها و فروشگاههایش آزادی عمل داشته باشد و بتواند به بازدید کنندهها و خریداران برسد. از بازدید کنندههای نمایشگاه میتوان خوان کارلوس (پادشاه اسپانیا) و شاه اردن را نام برد. پس از برگزاری نمایشگاه در حالی که او تنها ۳۴ سال داشت به شخصی مشهور در زمینه طراحی لباس بدل شد که با سرمایه خود و دوستش که از لحاظ مالی او را در برگزاری نمایشگاه یاری کرد، ساختمانی در بورلی هیلز کالیفرنیا خریداری و فروشگاهشان را راه اندازی کردند. البته بیژن ابتدا میخواست اولین فروشگاهش را در نیویورک راه اندازی کند اما با بررسیهایی که کرد و با توجه به بافت جمعیتی آن منطقه، بورلی هیلز را برگزید و راه اندازی فروشگاه در نیویورک را به ۱۰ سال بعد موکول کرد. فروشگاه آنها در کالیفرنیا در همان ماههای اول سود سرشاری را برایشان به ارمغان آورد و با چنین موفقیتهایی بیژن و دوستش با سرمایه گذاری برابر، لوگو و نام بیژن را ثبت کردند: «بیژن برای آقایان!»
او در سفری که به خاور دور داشت توانست با استفاده از قدرت بازاریابی و طراحی خود قراردادی به ارزش ۱۰۰ میلیون دلار با یکی از پادشاهان ببندد که تغییر بزرگی را در زندگی بیژن پدید آورد. فروش آنها به جایی رسیده بود که در اواخر دهه ۸۰ میلادی روزی یک یا ۲ ثروتمند برای خریدهای صدها هزار دلاری خود به آن جا مراجعه میکردند. همین درآمدها موجب سرمایه گذاری ۱۲ میلیون دلاری او در سال ۱۹۸۳ میلادی و در شهر نیویورک شد که به علت نزدیکی به سازمان ملل متحد سیاستمداران بسیاری به آنجا مراجعه میکردند. در ۲ سال اول فروشی معادل ۲۰۰ میلیون دلار از آن فروشگاه کسب نمود.
تحول بزرگ برای موفقیت بیژن زمانی بود که او با ۳ میلیون دلار سرمایه شخصی و با وامی که توانست اخذ کند همچنین با اتکا به علم شیمی که در آن تحصیل کرده بود، تحقیقات بازار و جستجو درباره عطر مردانهای که مورد پسند خانمها باشد، بعلاوه تلاش خستگی ناپذیرش برای طراحی شیشه عطری که نهایتا بعد از ۸۰۰ بار طراحی، بالاخره طرح مورد نظر خود را پیدا کرد، توانست عطر مردانه بیژن را روانه بازار کند که با استقبالی باور نکردنی رو به رو شد؛ به طوری که در حال حاضر سالانه حدود ۳۰۰ میلیون دلار و در این ۳۰ سال ۴ میلیارد دلار فروش داشته است. عطر او توانست جایزه Lg Nobel را که مخصوص محصولاتی است که تحول بزرگی ایجاد کردهاند، در سال ۱۹۸۱ و اسکار نیویورک را در سال ۱۹۸۸ به دست بیاورد که ارزش بسیاری برای بیژن پاکزاد و برندش داشت. پس از موفقیت عطر مردانه، به پاس همکاری خانمها در تحقیقات میدانی، عطر زنانه بیژن را روانه بازار نمود که توانست ۱۵ میلیون از این محصول را نیز بفروشد.
در سال ۱۹۸۸ عطر مردانه بیژن جایزه موفقترین عطر مردانه را از جوایز فی فی انجمن عطر، که معتبرترین جوایز عطر دنیا به شمار میرود، دریافت کرد و برای زنان هم جایزه بهترین بسته بندی عطر زنانه را از آن خود کرد. شیشه عطرهای او بسیار مورد توجه قرار گرفت به طوری که یکی از این شیشهها در نمایشگاه دائمی موزه موسسه اسمیتسونین در واشنگتن (بزرگترین موزه علمی فرهنگی – تحقیقاتی جهان) در معرض نمایش قرار گرفت. در سال ۱۹۹۷ بازهم بیژن در جوایز فی فی انجمن عطر، جایزه ستاره عطر مردانه سال و بهترین آگهی تبلیغاتی مردانه را برای عطر مایکل جوردن (Michael Jordan Cologne) دریافت کرد. به گفته خود بیژن، فرمول هر نوع عطر حدود ۲۵ میلیون دلار برای او هزینه در برداشت. سپس عطر DNA را عرضه کرد. این عطر هیچ دئوکسی ریبونوکلئیک اسیدی نداشت و در یک شیشه مارپیچی شکل به بازار وارد شد. اسم این عطر از حروف اول اسم فرزندان بیژن: دانیل، نیکلاس و الکساندرا ترکیب شده است. بیژن در اتفاق ۱۱ سپتامبر از لحاظ اقتصادی ضربه خورد که با تدبیر خود، فروشگاه نیویورک را بست و از تعداد کارمندان خود کم کرد.
در حال حاضر محصولات بیژن در فلورانس ایتالیا تولید میشود. تشکیلات او ۱۲۰ کارمند دارد و سالانه از لباسهای تولیدی خود حدود ۳۰ میلیون دلار درآمد دارد. دیوارهای سفید فروشگاههای بیژن هرهفته رنگ میشود. دکور فروشگاه به سبک مدیترانهای ساخته شده و برای بازدید از تمامی فروشگاههای زنجیرهای بیژن در دنیا طبق عادت قدیمی او باید از قبل وقت رزرو کرد. از مشتریان ثابت او میتوان به این افراد اشاره کرد: بیل گیتس، ملکه انگلیس، پرنس چارلز، جورج بوش، ولادیمیر پوتین، جان کری، باراک اوباما، تونی بلر، آرنولد شوارتزنگر، شهرام ناظری، طراحان بزرگی همچون جورجیو و تام فورد.
خیلی از مشتریان بیژن نمیتوانستند به فروشگاههای او بیایند؛ به همین خاطر بیژن با جت شخصی خود به دیدار آنها میرفت. او در هفته ۵ روز را کار میکرد. بیژن برای پول بسیار ارزش قائل بود، به همین خاطر هیچ گاه کمک کردن را فراموش نمیکرد. از کمکهای او میتوان به کمک مالیاش به زلزله زدگان بم و زنجان اشاره کرد. بیژن موسسه عطر خود را به نام سه فرزندش کرده بود. الکساندرا، دختر او که فارسی را به خوبی سخن میگوید بخش جواهرات موسسه بیژن را بر عهده دارد. بیژن در بورلی هیلز کالیفرنیا زندگی میکرد اما خانههایی در نیویورک، میلان و فلوریدا داشت. او عاشق رنگ زرد بود به همین خاطر، حیاط منزلش با ۶۰۰ گلدان ایتالیایی از گلهای زرد رنگ آراسته شده است. هر کدام از اتاقها ترکیب رنگی خاصی دارند مثل مشکی و زرد یا قهوهای و کرم. عکسهای قاب شده از آگهیهای قبلی بیژن، نمایشها و مشتریان مشهور او مانند محمدرضا گلزار را که بر دیوارها نقش بسته است، میتوان دید. قصر زیبای بیژن ۲۳ پارکینگ ماشین دارد و نمادی از زیبایی، تجمل و سلیقه است. این تجملات در محل کار و خانه بیژن، بعضی را به این فکر فرو میبرد که او انسانی تجملگرا است اما با کمی تفکر به این نتیجه میرسیم که او با نبوغ بازاریابی خود توانسته با این سیاست مشتریهای زیادی را به سمت خود بکشاند. بیژن عاشق بحث و مجادله است و تمایل ذاتی و درونی او به سمت غیرمعمول بودن بود. کیفیت، زیبایی و سادگی ۳ نکته کلیدی است که فلسفه فشن بیژن را توصیف میکند. طرحهای او همیشه با نهایت توجه و کیفیت اجرا میشود. حتی برایش جوکی میگویند: افراد مانند وودی آلن وارد فروشگاه میشوند و مانند کری گرانت خارج میشوند.
بیژن طراحیهای زیادی برای استودیوهای هالیوود داشته که بعضی از آنها نامزد جایزه اسکار بهترین طراحی لباس شدهاند. همچنین این ماجرا نشان دهنده آن است که نام بیژن همیشه در ذهن جهانیان است: چندین سال پیش تیم فوتبال پیکان تهران به سرمربیگری بیژن ذوالفقارنسب راهی اردوی منچستر انگلستان شد. این تیم در ۲ بازی دوستانه با منچسترسیتی شرکت کرد. وقتی از کوین کیگان پرسیدند از فوتبال ایران چه شناختی دارد گفت: «فوتبال ایران را نمیشناسم. فقط اسم سرمربی آن مرا یاد ادوکلنها و لباسهای مورد علاقهام یعنی بیژن میاندازد.» این داستان معروفیت بیش از حد او را در عالم پوشاک نشان میداد.
یکی از اقدامات جالب بیژن طراحی داخلی رولز رویس مدل فانتوم بود؛ اقدامی که قبل از آن ورساچی برای شرکت لامبورگینی انجام داده بود. او در طراحیهای خود از بهترین مواد اولیه مانند کشمیر، ابریشم، کتان مصری، پوست کروکودیل و… استفاده میکرد و با پیدا کردن پارچه مورد نظر تا ۳ برابر پول بیشتر میپرداخت و حق انحصاری پارچه را میخرید.
بیژن از سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷ به طور متوالی و پس از آن در سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ هر سال توانست جایزه خلاقیت را از مجله Art Direction دریافت کند. در سال ۱۹۸۹ مجله آمریکایی ونیتی فیر نام بیژن را در فهرست شیک پوشترین افراد جهان قرار داد. بیژن میگفت: «دنیا گفت همنوا و هماهنگ با من باش. دنیا گفت در کمترین پایه باقی بمان. دنیا گفت مصالحه و سازش کن … و من دنیای خود را ساختم». بیژن در ۲۶ فروردین سال ۱۳۹۰ در محل کارش در خیابان رودئو در بورلی هیلز دچار سکته مغزی شد و درگذشت. مراسم بزرگداشت او دو هفته بعد از مرگش در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس برگزار شد که در این مراسم پیام تسلیت افراد سرشناسی از جمله جورج بوش، رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا توسط نیکولاس پسر بیژن خوانده شد. ثروت او در حدود ۱ تا ۲ میلیارد دلار محاسبه شده که پس از مرگ او همچنان در حال افزایش است.
اکبر صدیق، رویایی به نام ارتیووس…
اکبر صدیق در شاهرود یکی از شهرهای استان سمنان که به بهشت شمال شرق ایران مشهور است، به دنیا آمد. او پس از گذراندن دوره متوسطه در سال ۱۳۴۱ در سن ۲۰ سالگی به قصد ادامه تحصیل به سوئد مهاجرت کرد. صدیق در استکهلم و در رشته مهندسی شیمی ادامه تحصیل داد و از دانشگاه سلطنتی تکنیکی استکهلم که به KTH معروف است فارغ التحصیل شد. اکبر صدیق بعد از تحصیل به استخدام سازمان انرژی اتمی سوئد درآمد و با لیاقتی که از خود نشان داد توانست در سال ۱۹۷۳ به مقام ریاست بخش شیمی نایل شود. اما این مقام صدیق را ارضا نکرد چرا که علاقه اصلی او تجارت بود به همین خاطر با وجود تمام موفقیتها و پیشرفت هایش در سال ۱۹۷۶ از این مقام کنارهگیری کرد. پس از آن صدیق به دنبال علاقه خود، که رؤیای تأسیس یک شرکت تجاری بود رفت. سرانجام در سال ۱۹۸۵ شرکت ارتیووس را در سوئد تأسیس کرد. هدف آن توسعه و ساخت ساختمان گروههای پزشکی با متدهای خاص و به روز در زمینه پذیرش و ارائه خدمات به بیماران قلبی و کم خونی بود. این هدف باعث شد تا صدیق جست و جوهای تجاری و علمی خود را ادامه دهد و برای بازبینی بیماری کم خونی و بیماران قلبی بهترین راه را ابداع کند و نام آن را MIDA گذاشت.
اولین کار مقدماتی استخراج پایه و اساسی علمی و قابل دسترس برای مهندسی بیوشیمی (شاخهای از رشته شیمی که ترکیبی از شیمی و زیست شناسی است) بود و چون رشته تحصیلی صدیق هم شیمی بود، نقش پررنگ و فعالی در این پروژه داشت. صدیق که علاقه زیادی به پیشرفت و توسعه داشت، کار توسعی بالینی را با همکاری صمیمانه چند دکتر و محقق در شهر استکهلم و بیمارستان دانشگاه اراسموس در نتردام انجام داد. توسعه و پیشرفت این کار باعث شد تا انگیزه جدیدی در صدیق به وجود آید و او را به فکر احداث یک دفتر ثابت برای خود و راهاندازی شرکتی بزرگ و منسجم در زمینه تجهیز و تولید لوازم پزشکی انداخت.
سرانجام در سال ۱۹۸۶ اولین دفتر کاری ارتیووس در استکهلم تاسیس شد. این امر پیشرفت بزرگی برای صدیق و پروژه به حساب میآمد و باعث شد تا بین سالهای ۱۹۸۷-۱۹۹۲ تکنولوژی و محصولات mida توسعه و پیشرفت بسیاری پیدا کند و کاملتر و شناختهتر از قبل شود. این نتایج زمانی برای صدیق حاصل آمد که نام و تحسین پروژه میدا را در ۵۰ گزارش بالینی و ۵ پایان نامه دکترا دید. اما صدیق به این موفقیت اکتفا نکرد و همزمان با توسعه و پیشرفت mida، سیستم بازبینیای را به نام کرونت که شامل الگوریتم mida بود توسعه و در پاییز ۱۹۹۲ به بازارهای سوئد ارائه داد. هدف صدیق در بازارهای سوئد بیهمتا و تازه بود و باعث شد تا علاوه بر توسعه mida، کرونت هم در بازارهای سوئد موفق شود و یکی از محصولات پر فروش به حساب بیاید. صدیق به فکر جهانی شدن بود و تنها کشور سوئد نمیتوانست مقصد خوبی برای فروش و تجارت محصولات بزرگ او باشد به خاطر همین به فکر تسخیر بازارهای جهانی افتاد.
پس از برسیهای موشکافانه و دقیقی که انجام داد شرکت HP را همکار مناسبی برای تجارت شناخت. در سال ۱۹۹۴ برای ورود به بازارهای اروپا قراردادی با HP امضا کرد و در سپتامبر ۱۹۹۵ اولین سیستم HP – MIDA تولید و یک سال بعد فروش خود را در بازارهای اروپا شروع کرد. این پیشرفت برای صدیق و شرکتش موفقیت بزرگی به حساب میآمد و فروش زیاد محصولات، هر روز به ثروت صدیق میافزود اما بازارهای جهانی نیازمند اطلاعات و محصولات به روز و تازه بودند بنابراین ارتیووس در سال ۱۹۹۴ زیر مجموعه تحقیقاتی و توسعه STS را برای ورود به بازارهای جدید با استفاده از محصولات و ارتباطات بیسیم راه اندازی کرد و پروژه اصلی آن mobi – med بود. Mobi – med سیستمی بود برای استفاده از ارتباطات راه دور و تبادل اطلاعات بین بیمارستانها و وسایل امدادی نظیر آمبولانسها و خدمات اورژانسی. اولین تست mobi – med در زمینه شبکه بیسیم برای همه بیمارستانها در سال ۱۹۸۶ در یک شهرستان انجام شد و اولین راه پیشنهاد و بررسی سیستم از طریق آمبولانسهای وقف شده توسط گروه صدیق و همکارانش بود. موفقیت این سیستم در اولین تست خود باعث شد تا ۴ سال بعد اولین محصول آن نهایی و به بازار ارائه شود و بعدها جزء اولین کیفهای امدادی با رادیوی محلی در دسترس قرار گرفت که در سایزهای مختلف برای حمل و نقل آسان ساخته شده بود. صدیق دست از تلاش بر نداشت و اولین محصول mobi – tex را نیز ساخته و روانه بازار کرد. از ویژگیهای برجسته این محصول، حمل و نقل آسان و فعال کردن سریع آن را میتوان نام برد. خدماتی که این سیستم میتوانست ارائه دهد شامل: بازبینی علائم حیاتی، استفاده از ارتباطات راه دور، ارسال و دریافت پیام، بررسی دادهها با دادههای اندازهگیری شده قبلی (MDT) و گزارش محافظت از بیمار (PCR) بود.
افکار و اهداف بینظیر صدیق باعث شد تا -MOBI MED از اولین سالها تا امروز در بازارهای سوئد موفق بوده و پایه گذار و رهبر لوازم پزشکی بیسیم در بازار سوئد و بازارهای جهانی مثل: نروژ، انگلیس و آمریکا (در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۵) باشد اما شاید مهمتر از تمام این پیشرفتها و جهانی شدنها برای صدیق دریافت استاندارد عالی کیفیت بینالمللی طی ۳ سال (از سال ۱۹۹۶) برای خدمات ارتیووس برای سیستمهای قابل قبول خود باشد. امروزه ارتیووس نماینده و کارمندان زیادی دارد. به طور کلی تا امروز بیش از ۰۲۶۰۰ سرویس اورژانسی ۵۰۰ بیمارستان قابل حمل، ۱۰۰۰ آمبولانس توسط راهکارهای ارتیووس مجهز شده است و روز به روز به ثروت صدیق میافزاید اما او دست از تلاش و یادگیری بر نمیدارد. او همچنین در هیأت رئیسه چندین کمپانی بزرگ سهامی عام، که سهامشان در بورس عرضه شده است، عضویت دارد که از جمله آنها میتوان به رئیس هیأت مدیره کمپانی الکتا سوئد که از نظر وسعت و بزرگی در دنیا مقام دوم را دارد اشاره کرد.
هفته نامه اقتصادی «وکانز افرر» در سال ۲۰۰۴ مقالهای درباره با نفوذترین مهاجران در اقتصاد سوئد را چاپ نمود و از ۴۴ نفر نام برد که اکبر صدیق نامش در ۱۰ نفر برتر این لیست قرار داشت. یکی دیگر از افتخارات او به دست آوردن جایزه چکش طلایی برای ۲ سال متوالی در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۵از دست کارل گوستاو شانزدهم (پادشاه سوئد) است. این جایزه به مدیران مبتکر لایق شرکتها داده میشود. جمع ثروت ۵۲ مهاجر ثروتمند سوئد مبلغی بالغ بر ۱۰ میلیارد کرون است که بیش از نیم میلیارد کرون آن متعلق به ۵ ایرانی است. در جدیدترین فهرست ثروتمندان مهاجر سوئد که توسط روزنامه سیتی چاپ استکهلم منتشر شد میتوان نام ۲ ایرانی را مشاهده کرد:
- اکبر صدیق از ایران با ۲۰۰ میلیون کرون سوئد در رتبه ۹
- علی اکبر کریمی از ایران با ثروتی معادل هموطن خود، یعنی ۲۰۰ میلیون کرون در رتبه ۱۰
هم اکنون اکبر صدیق ۲ فرزند پسر دارد و درآمد سالیانه او ۲ میلیون کرون است.
علی اکبر کریمی، نمادی از مشتری مداری…
علی اکبر کریمی در سال ۱۹۷۵ برای تحصیل به دانشگاه تکنیک لینشو پینگ به سوئد رفت و در آنجا ماندگار شد. او که قدرت ریسک پذیری بالا و فکر اقتصادی خوبی داشت همیشه به فکر تولید و ایجاد صنعت بود و در رویاهای خود شرکتی عظیم با نام ایرانی را میدید که در جهان میدرخشد. سرانجام در سال ۱۹۸۵ گروه شرکتهای پارس را با سرمایه کمی که از فعالیتهای خرده صنعتی به دست آورده بود پایه گذاری کرد. شرکتهای پارس تولیدکنندگان صنعتی در سوئد هستند که محصولات و تجهیزات فلزی برای خط تولید یا تشکیل یک سیستم صنعتی را فراهم میسازند. اساس این شرکت پیشرفت در صنعت و پالایش و بیشتر از صفحههای فلزی در تمام سایزها از ۱ میلیمتر به بالاست. این شرکت محدوده وسیعی خدمات و تولیدات را در اختیار مشتری خود قرار میدهد؛ به طوری که آنها میتوانند تمام احتیاجات خود را داخل گروه پیدا کنند.
علی اکبر همیشه به ارائه خدمات مطلوب و با کیفیت میاندیشید به همین خاطر ارائه اطلاعات شفاف و سازنده را یک اصل میدانست؛ آن هم به صورتی که اگر شما به عنوان یک مشتری نیاز به اطلاعات صنعتی داشتید فقط کافی بود تا با یکی از شرکتهای این مجموعه برای دستیابی به تمام محصولات آن و اطلاع در مورد سود شراکت با آنها ارتباط برقرار کنید. علی اکبر کریمی معتقد است برای پیشرفت در کار باید تکنولوژی خود را همواره به روز نگه دارند در نتیجه سرمایه گذاریهای مؤثر در تکنولوژیهای مدرن باعث شد تا آنها مورد اطمینان مردم و تولید کنندگان باقی بمانند. این مجموعه قادر است تا در بسیاری از رشتههای مختلف مثل: اتصال اجزای تشکیل دهنده ماشینهای سنگین و …طرحهای زیادی را پیشنهاد و ارائه کنند.
کریمی به همراه کارکنان خود معتقد است که در تمام مراحل مسئولیت دارند و نباید در هیچ جای کار خطایی رخ دهد؛ از توسعه نمونههای اولیه صنعتی تا زمانی که آماده فروش و ارائه شوند. کریمی پس از تلاشهای خود توانست شرکت را به ۵ قسمت گسترش دهد تا بتواند کارهای تخصصی بیشتری انجام دهد. او پس از موفقیتهایش توانست با سود حاصله، ABL را راه اندازی کند. ABL باعث شد تا محصولاتی با بالاترین کیفیت را تولید کنند که در شرایط سخت و دشوار ایمن و مقاوم باشند. علاوه بر این آنها محصولات خاص و منحصر به فردی ارائه میکردند که نیاز مشتری بود. این امر سبب شد تا ایزو ۹۰۰۱ را برای کیفیت بالای محصولات خود دریافت کند که این از اولین افتخارات کریمی بود و در او انگیزه زیادی ایجاد کرد و مشتریان آنها از سراسر دنیا بیشتر شد. البته کریمی معتقد است پیشرو بودن مشتریان آنها در جهان این انگیزه را به او و همکارانش میدهد تا انرژی زیادی صرف به روز بودن تکنولوژی کنند، به طوری که موقعیت برجسته آنها را در جهان ثابت نگه دارد.
کریمی و تمام شرکایش میگویند: «ما نمیخواهیم فقط جزء مجموعه افرادی باشیم که تکنولوژی را گسترش میدهند بلکه میخواهیم برجستهترین و پیشتاز این مجموعه باشیم.» از نظر کریمی منعطف و همیشه آماده بودن برای نیازهای مشتری یکی از بهترین روشها برای پیشرفت و پیشتازی است. به همین جهت است که این شرکت گنجایش پذیرفتن تمام نیازهای صنعتی شما و رفع آنها را دارد و این تطابق و انعطاف پذیری با مشتری باعث شده تا آنها همواره نظرها و ایدههای مفیدی برایشان داشته باشند و این شرکت همواره تلاش میکند تا دانش تکنولوژی خود را به روز نگه دارد و از نظرها و پیشنهادات مشتریان خود و در جهت تولید اجزای ورقههای فلزی استفاده کنند. یکی از ایدههای کریمی ارائه همیشگی بهترین خدمات به مشتریان خود است.
تمام این موفقیتها باعث شد تا نام علی کریمی در شهر لینتو پینگ سوئد برای همه آشنا باشد و در سال ۲۰۰۱ برنده عنوان موفقترین موسس و دارنده شرکتهای پیشرو و موفق سال باشد. داوران دلیل انتخاب او را این گونه بیان میکنند: «علی اکبر کریمی یک موسس و پدید آورنده یا در اصل میتوان گفت کارآفرین مهاجر تبار است که جرات به خرج داده، سرمایه گذاری کرده و موفق هم شده است. او با سرمایه گذاری کلان بر تحصیلات و تکنیک مدرن موفق به تاسیس یک امپراتوری آهن با بازدهی بسیار خوب شده است.» هدف از برگزاری این مسابقه برجسته ساختن افراد به عنوان الگو در عرصه بازرگانی سوئد عنوان شده است که به توسعه اقتصادی این کشور کمک زیادی خواهد کرد.
پارس گروه نیازهای مشتری را میشناسد و آنها را به وسیله: ارزش کارایی، فروش و تولید، کیفیت محصولات بیمه شده برای ساخت تجهیزات برای ماشینهای تولیدی، خرده فروشی و… توسعه میدهد. آنها یکی از عللهای پیشتازی خود را توسعه سودآوری، تولید در جهت ساخت تجهیزات، درک بهتر مشتری، ارزش افزوده زیاد و امنیت محصولات خود میدانند.
کریمی احترام زیادی برای قوانین محیط زیست قائل است به همین جهت تمام کارهای خود را با رعایت قوانین و در جهت به حداقل رساندن آسیب به محیط زیست انجام میدهد. این نیز یکی از دلایل تقاضای زیاد برای محصولات آنهاست که هیچ آسیبی به محیط زیست نمیرساند.
دورا ز مو فقیه شما چی بود
fd
خیلی بد بود
fd
چرا؟