فهرست مطالب این مقاله
امروزه همهٔ ما شاهد گسترش فضای تولید محتوا و دسترسی راحتتر به انواع رسانهها و تبلیغات تولید شده توسط بازاریابان هستیم؛ اما حجم زیاد این ابزارها موجب اشباع ذهن و حواس کاربران در فضای مجازی شده است.
به زبان دیگر مخاطبین در برابر آنها از خود مقاومت نشان میدهند. این اتفاق موجب شده تا بازاریابان و کارشناسان حوزه تجارت به فکر راه حلی برای علاقهمند کردن مردم به این محتواها باشند.
یکی از مؤثرترین راهحلها، بیشک بازاریابی تجربی است که بهعنوان Experiential Marketing یا engagement marketing هم شناخته میشود.
بازاریابی تجربی بهنوعی زیر شاخهای از بازاریابی چریکی به شمار رفته و در آن تعامل و ارتباط یکطرفه اجباری بین کسبوکار و مشتری، بهطورکلی تغییر موضع داده و به تعامل دوسویه و دلخواه تبدیل میشود.
بنابراین با استفاده از آن میتوانید دیدگاه مشتری را نسبت به خود تا حدود زیادی مثبت کرده و تأثیر بهتری روی آنها بگذارید.
مخاطب در بازاریابی تجربی، نقش مهم و اساسی دارد؛ وظیفه شما نیز این است که این حس ارزشمند بودن را به او القا کنید. در ادامه با ما همراه باشید تا به طور کامل جامع و کامل به تعریف این شیوه از بازاریابی بپردازیم.
مفهوم بازاریابی تجربی چیست؟
بازاریابی تجربی یا Experiential Marketing یکی از انواع استراتژی در دنیای بازاریابی است که در آن بازاریاب سعی میکند تا با ایجاد تجربه فضایی همچون زندگی واقعی مخاطب را جذب و به محصولات علاقهمند کند.
در واقع پایه برقراری ارتباط در این نوع بازاریابی بر مسائلی مثل اینکه مشتری به بایستی بتواند برند را تجربه کرده و این تجربه خاطره ماندگار و خوشی را برایش رقم بزند، استوار است.
به همین خاطر است که او پس از مدتها دوری از کسبوکار موردنظر نیز میتواند برند و ویژگیهایش را به یاد بیاورد. همچنین بازاریابی تجربی به شما کمک میکند تا به شیوههای درست و اصولی با مخاطبین خود ارتباط برقرار کرده و به طور همزمان، موجب افزایش حس وفاداری و حتی باعث ایجاد اعتماد و آگاهی در آنها نسبت به برندتان شوید که این اتفاق دستاورد بسیار با ارزشی در دنیای بازاریابی بهحساب میآید.
مشتری در شیوه بازاریابی تجربی، فضایی را تجربه میکند که بههیچوجه در دیگر بازاریابیها، یعنی بازاریابیهای سنتی و یا آنلاین تجربه نکرده است. در نتیجه شما فرصت دارید تا با نوآوری، تجارب فوقالعادهای را برای مشتریان خود رقم زده و در نهایت اعتماد و وفاداری آنها را افزایش دهید. همچنین میتوانید به مخاطبین خود انگیزهای برای کسب اطلاعات بیشتر درباره برندتان بدهید.
اما با همه این اوصاف، بازاریابی تجربی هنوز هم در میان کسبوکارها به جذابیت و مقبولیتی که شایسته آن است، نرسیده ولی میتوان گفت پتانسیل این شهرت و مقبولیت را دارد. تعاریف گوناگونی از بازاریابی تجربی ارائه شده که اکنون به بیان چند نمونه از آنها میپردازیم:
انواع تعاریف بازاریابی تجربی
۱) بازاریابی تجربی یکی از انواع بازاریابی است که بهمنظور افزایش آگاهی مشتری از برند، پرورش شرایط برای رشد فرصتهای تجاری و ماندگار کردن مشتریان، از ارتباط رودررو و چهرهبهچهره و یا آفلاین بهره میبرد. بازاریابی تجربی هم بهصورت فردی و هم بهصورت دستهجمعی قابل انجام است.
۲)تعریف دیگری از بازاریابی تجربی در وبسایت هاب اسپات منتشر شده که شرح آن به این صورت است:
بازاریابی تجربی با نام مستعار بازاریابی تعاملی، نوعی استراتژی بازاریابی است که با دعوت مشتریان به برقراری تعامل در محیط کسبوکار به شکل حضوری یا فیزیکی صورت میگیرد.
شما میتوانید در کسبوکارتان با بهرهگیری از ابزارهای مشارکتی و قابللمس در برندسازی، محصولات و خدمات خود را به مشتریان ارائه کرده و حتی اهداف خود را به شکل کاملاً واضح برای آنها به نمایش بگذارید.
۳)در سومین تعریف بنیانگذار پلتفرم لاین لایت جوناه میدانیک اینگونه بازاریابی تجربی را توصیف میکند که:
بازاریابی تجربی، علاوه بر این که شامل تعامل رودررو است، حاصل تجربیات، رویدادها و همچنین نحوۀ فعالیت مجموعه در قبال مشتریان است.
البته گفتنی است که بازاریابی زنده، بر برقراری تعاملات میان دو انسان متمرکز است؛ اما بازاریابی تجربی یا تعاملی میتواند شامل تجربهای که در اثر ارتباطات انسان با کاغذ، رسانههای دستهجمعی (تلویزیون، رادیو و…) شبکههای اجتماعی یا حتی تجربهای که درون یک فرد صورت میگیرد، باشد.
از طرفی بازاریابی زنده، در برابر تبلیغات چهرهبهچهره، تنها یک رویکرد جامع دارد؛ در صورتی بازاریابی تجربی میتواند رویکردهای مختلفی در برابر اینگونه تبلیغات داشته باشد.
هنگامی که شما قسمتی از استراتژی کسبوکار خود را بر مبنای بازاریابی تجربی پیش میبرید، راههایی برای جمعآوری، اندازهگیری و تحلیل دقیق دادهها و مناطق گوناگون استاندارد در مقابل شما گشوده خواهد شد.
کسبوکارهایی که در حوزه بازاریابی تجربه قرار دارند
به طور مختصر میتوان گفت که بازاریابی تجربی در اصل همان بازاریابیای است که در شرایط حضوری و یا فیزیکی صورت بگیرد. طبق همین مفهوم کسبوکارها و بازاریابیهای زیر در زمرۀ بازاریابی تجربه قرار خواهند گرفت و یا بخشی از آن هستند:
- بازاریابی رویداد
- نمایشگاههای اتومبیل
- نظرسنجی از اشخاص
- نمایشگاههای تجاری
- مسابقات
- بازاریابیهای رودررو
- اسپانسرینگ یا حمایت مالی
- سمپلینگ محصولات
- کیوسکها و…
طریقه راهاندازی استراتژی بازاریابی تجربی
یکی از بهترین ویژگیهای بازاریابی تجربی این است که موجب میشود تا همه مخاطبین شما به حضور در رویدادهای کسبوکارتان علاقهمند شده و در آنها به طور مستمر شرکت کنند.
دلیل این علاقهمندی صرفاً باید زنده برگزار شدن رویدادها باشد؛ یکی از راهکارهای مؤثر در این زمینه، این است که شما برای جذب و دعوت مخاطبان به این کار، از روشها و استراتژیهای صحیح و متنوع در بازاریابی تجربه بهرهمند شوید.
برای اجرای اصولی و سادهتر بازاریابی تجربی، معمولاً بازاریابان تلاش میکنند تا این استراتژی را به ۱۰ مرحله مختلف تمیز دهند:
۱)قدم نخست این است که مشتری خود را بشناسید
اغلب کسبوکارها تا حدی درگیر برنامهریزی قسمتهای دیگر هستند که کاملاً از این که باید قبل از شروع هر بازاریابی مشخص کنند به چه کسی خدمات خود را ارائه میدهند، غافل خواهند شد.
اما این بخش، اساسیترین قسمت یک استراتژی کارآمد و مفید بهحساب آمده و وظیفه یک بازاریاب خوب، برای شناخت دقیقتر مشتریان این است که تمام توان خود را برای حضور در بخش فروش و مدیریت حسابداری مجموعه به کار بگیرد. با انجام این عمل، میتواند اطلاعات عمیق و دقیقتری را از خریداران به دست بیاورد.
۲)در قدم بعدی، وظیفه یک بازاریاب این است که هدف خود را متناسب با چشمانداز مجموعه و برند تعیین کند
بایستی بتواند این هدف را به سمع و نظر مخاطبان به شکل دقیق منتقل کند و از آن طریق با آنها در ارتباط باشد. او باید مطمئن شود که پیامی که به مخاطب انتقال میدهد، با تصویری که تصمیم دارد از برند خود بهجای بگذارد، هماهنگ بوده و مخاطب به طور کامل متوجه آن میشود.
۳)در قدم سوم باید تمام تلاش خود را بکنید تا چیزهای مفید ارائه دهید
همه کمپینهای موفق در زمینه کسبوکار آنهایی بودهاند که به مشتریان خود بها داده و مطالب آموزنده در اختیارشان گذاشتهاند. علاوه بر این محصولاتی که برای فروش قرار دادهاند را بر اساس نیاز مخاطب انتخاب کرده و سپس به معرض نمایش میگذارند؛ اما شما تمام تمرکز خود را روی فروش محصولات قرار ندهید؛ بلکه سعی کنید با برگزاری کمپینهای کسبوکار برای کاربران خود ارزشی مضاعف قائل شوید.
۴) از قابلیت واقعیت افزوده بهرهمند شوید
مفهوم واقعیت افزوده به این معناست که بتوانید واقعیتهای فضای آنلاین را وارد فضای آفلاین کنید. به زبان سادهتر، طوری فعالیتهای خود را مدیریت کنید که مخاطب پس از هر رویدادی که برگزار میکنید، شگفتزده شود.
اما درعینحال بتواند تمام اتفاقات را به شکل واضح به یاد بیاورد. اگر موفق به انجام صحیح این مرحله شوید، میتوان گفت که توانستهاید اثر ماندگاری در فکر و ذهن کاربران خلق کنید.
۵)در مرحله پنجم شما باید شاخصهای اصلی و کلیدی عملکرد یا همان KPI خود را مشخص نمایید
با استفاده از این ابزار میتوانید تمام جزئیات کسبوکار خود را به شکل دقیق بررسی کنید؛ برای مثال بعد از پایان برگزاری هر کمپین، آن را تحلیل کرده و میزان موفقیت خود را بسنجید. البته لازمۀ این تحلیل و بررسی این است که از قبل شاخصهایی را معین کرده باشید.
۶) در قدم ششم وظیفه شما این است که برای مخاطبان سرگرمی ایجاد کنید
هدف شما از بازاریابی باید این باشد که پیام برندتان را به بهترین شکل به مشتریان و یا کاربران انتقال دهید. به بیان دیگر، کار بازاریابی تجربی پخش و همهگیر کردن کسبوکار شما است.
به همین خاطر است که کارشناسان معتقدند حتماً باید در تدوین استراتژیهای بازاریابی تجربی، جایی برای تعبیه و خلق تفریحات و سرگرمیهای متنوع قرار دهید.
آنها سرگرمی را عامل ویروسی دانسته و اعتقاد دارند که موجب محبوبیت هرچه بیشتر کسبوکار میشود. وظیفه سرگرمی، در واقع جلبتوجه خریداران و مجاب کردن آنها به خرید است. پس از سرگرمکردن افراد، نوبت آن است که تصمیم بگیرید چگونه محصولاتتان را بفروشید.
۷) در گام هفتم باید در تلاش باشید تا دراسرعوقت برنامهریزی خود را آغاز کنید
به هر میزان که برای اجرای برنامهریزی برای کسبوکارتان وقت بیشتری را تلفکرده و آن را پشتگوش بیندازید، بهاحتمال زیاد شما با شکست روبرو خواهید شد.
همواره در لحظات آخر کسبوکارها دچار یک هم ریختگی و شلوغی غیرقابلپیشبینی میشوند. درصورتیکه از ابتدا، برنامهای برای سامان دادن به کارهایتان نداشته باشید، ایجاد یک تغییر بزرگ و کارآمد در لحظات آخر بسیار سخت، پرهزینه و وقتگیر خواهد شد.
۸) مرحله هشتم متعلق به انجام یک تحقیق کامل، جامع و دقیق دربارۀ همۀ جنبههای مهم در کسبوکار است
شما باید راجع به تمام ابزار و وسایلی که در حین انجام کارتان به آنها نیاز دارید، به طور کامل تحقیق کنید. این عمل باعث میشود تا از هزینههای اضافی جلوگیری کرده و در نهایت به موفقیت دست پیدا کنید.
بهمنظور آشنایی با ابزار، وسایل و همچنین اطلاع از نحوه استفاده از آنها، از تجربیات کمپینهای موفق در بازاریابی تجربی بهره ببرید و سعی کنید از روشهایشان سرمشق بگیرید.
۹) نهمین وظیفه شما در اجرای یک بازاریابی تجربی اصولی و هدفمند
انجام تبلیغات در راستای هدفتان از برگزاری رویدادهاست. امروزه استفاده از شبکههای اجتماعی برای تبلیغ و بازاریابی بهخصوص بازاریابی تجربی رایج شده است؛ چرا که این ابزار در جذب و برقراری ارتباط با مخاطب، بسیار قدرتمند عمل خواهند کرد.
۱۰) آخرین گام در تدوین یک استراتژی، استفاده از محتواهای تولید شده توسط کاربران یا همه UGC است
اگر بتوانید مخاطب را به ساخت محتوا درباره محصولات و خدماتتان ترغیب و در ازای انتشار آن در شبکههای اجتماعی، وبلاگهای شخصی یا دیگر مکانها به او پاداش دهید، به شکل غیرقابلباوری میتوانید در آینده اعتبار برند خود را به بهترین جایگاه برسانید.
تفاوتهای میان بازاریابی تجربی و بازاریابی سنتی
منظور ما از بازاریابی سنتی، در اصل همان تبلیغاتی است که میتواند با بازاریابی همراه شود. با وجود پیدایش بازاریابیهای نوآور و جدید همچون بازاریابی تجربی، هنوز هم عده زیادی از کسبوکارها به آنها ایمان ندارند و معتقدند با استفاده از این روشها، مشتریان از فضای بازاریابی دور میشوند.
درحالیکه انواع جدید بازاریابی بارها و بارها، مزیتهای خود را به نمایش گذاشته و حتی در برخی موارد موجب بازگشت یک چرخهٔ از کارافتادهٔ کسبوکار به ریل تولید و فروش شدهاند. در ادامه سعی داریم تا تفاوتهای میان این دو نوع بازاریابی گوناگون را بررسی نماییم.
۱)تفاوت در نوع نگاه به مخاطب
معمولاً در بازاریابیهای سنتی، نگاه بازاریاب به مشتری، یک دید منطقی است و در اکثر موارد به درگیرکردن احساسات او نمیپردازد. به زبان سادهتر، مشتری هیچگاه خرید خود را از روی احساسات انجام نمیدهد و همواره بر اساس منطق، تصمیم خود را میگیرد.
برخلاف بازاریابی سنتی، بازاریابی تجربی با ارائه سبک جدیدی از بازاریابی سعی میکند تا مشتری را با ترفندهای احساسی درگیر محصولات کرده و او را به سمت خرید آنها سوق دهد. کارشناسان معتقدند در بازاریابی تجربی، قطعاً مشتریان از روی احساسات تصمیم خواهند گرفت.
۲)تفاوت در هدفگذاری
در بازاریابی سنتی عموماً هدف از انجام بازاریابی، صرفاً فروش یک محصول است. برای به نتیجه رسیدن این هدف نیز از روشهایی مثل قراردادن تخفیفات نامعقول روی محصولات استفاده میکنند. این روشها در ابتدا، هوسانگیز و موفق جلوه میکنند. اما پس از مدت کوتاهی با کاهش فروش، بهطورکلی به فراموشی سپرده خواهند شد.
در مقابل در بازاریابی تجربی، بههیچوجه از چنین روشی برای جذب مخاطب استفاده نمیشود؛ بلکه تلاش میشود تا ویژگیهای مثبتی از مجموعه را به مخاطب القا کند که در همان ابتدای کار، موجب ماندگار شدن در ذهن مشتری شود.
۳)تاکید بر نحوه فروش محصول
در بازاریابی سنتی، تاکید بر امکانات کلی و فواید اساسی محصول یا خدمات است؛ درصورتیکه تمرکز اصلی بازاریابی تجربی، بر شکلدهی یک محرک برای خلق تجربههای جدید از کسبوکار، برای کاربر یا مخاطب است.
۴)تفاوت در مخاطبشناسی
در بازاریابی سنتی، مخاطب به فردی گفته میشود که در هر شرایطی با منطق خود تصمیم میگیرد؛ اما بازاریابی تجربی اینگونه نیست؛ در این روش از بازاریابی، فردی که ترکیبی از احساسات و منطق را در انتخاب خود دخیل میکند، مخاطب نام خواهد گرفت.
۵)تفاوت در رقابت
بازاریابی تجربی اعتقاد دارد که رقابت عبارت است از فهم مخاطب بهعلاوه توزیع محصولات و ارائه خدمات باکیفیتتر بهمنظور ایجاد تجارب باارزش و جدید برای آنهاست. ولی بازاریابی سنتی رقابت را تنها یک جریان برد و باخت در میان تمام محصولات و یا خدمات میداند.
۶)تفاوت از لحاظ هزینه
اگر نگاهی اجمالی به کارنامهٔ شرکتهای موفق در بازاریابی بیندازید، میبینید که آنها برای رسیدن به اهدافشان، از هر دو این بازاریابیها استفاده کردهاند؛ اما معمولاً مجموعههایی که بهتازگی شروع به انجام بازاریابی میکنند، سعی دارند تا حد ممکن هزینههای مصرفی خود را کاهش دهند.
به همین جهت اغلب به دنبال روشی هستند که در عین مصرف هزینه کمتر، کارایی بهتری را برایشان به ارمغان بیاورد. در نتیجه، بازاریابی تجربی گزینه خوبی برای این افراد است.
بهعنوانمثال، شرکتها میتوانند بهجای تبلیغات گسترده در روزنامهها که همیشه در دید عموم مردم نمود پیدا میکنند، با برگزاری یک همایش کوچک با حضور افراد خاص مشتریان بالقوه را جذب مجموعه کرده و در نهایت نیز نتیجه قابلقبولتری دریافت خواهند کرد.
چرا به بازاریابی تجربی نیازمندیم؟
تا هنگامی که بتوانید به مشتریان خود منفعتی برسانید، به طور غیرمستقیم موجب بهبود شرایط کسبوکارتان شدهاید؛ شما با بهکارگیری بازاریابی تجربی و استفاده آن در شرایط مختلف میتوانید به مخاطبین خود احساس بهتری القا کنید. همین احساس خوب، موجب ایجاد حس وفاداری به برند در آنها خواهد شد.
نشریه فوربس با ارائه نتایجی از تحقیقات انجام شده درباره بازاریابی تجربی، عنوان کرد که این نوع بازاریابی در شکلگیری یک ارتباط پایدار و دائمی میان مجموعه و مشتریان تأثیر فوقالعادهای دارد.
شرکتهایی که از بازاریابی تجربی استفاده میکنند، میتوانند راهبردی یکپارچه را در آمد و شدهای کسبوکارشان در نظر بگیرند. هدف ابتدایی این است که شرایط لمس یک تجربه با شیوهای بهیادماندنی در مورد یک برند، برای مخاطبان به شکل کاملاً آفلاین ایجاد شود؛ البته که شرکتکنندگان همواره خواستار انجام گفتگوها در فضای آنلاین هستند.
خوب است بدانید که نزدیک به ۴۹ درصد افراد، پس از اتفاقات و رویدادها تصمیم به فیلمبرداری با استفاده از ابزار دیجیتال خود میکنند؛ حدود ۳۹ درصد نیز این تصاویر را در شبکههای اجتماعیشان به اشتراک خواهند گذاشت. به همین خاطر است که برخی از کارشناسان بهکارگیری عناصر دیجیتال را در بازاریابی تجربی، منطقی دانسته و به بازاریابان پیشنهاد میکنند.
برای مثال استفاده از یک هشتگ مرتبط با محتوای کسبوکار میتواند موجب صحبت و تبادل نظر کاربران درباره تجربهشان از رویداد در فضای آنلاین شود.
دلایل اهمیت بازاریابی تجربی
مشتری در این میان قادر خواهد بود تا با دریافت اطلاعات صحیح و دقیق از خدمات و محصولات، بهترین تصمیم را برای استفاده آنها اخذ کند. از اصلیترین دلایل اهمیت بازاریابی تجربی، به موارد زیر میتوان اشاره نمود:
- تأثیر بسیار زیادی بر درصد موفقیت کسبوکار شما خواهد داشت و میتوان از آن نتایج فوقالعاده دقیقی، استخراج نمود.
- بازاریابی تجربی، با بهکارگیری روشهای سنتی میتواند موجب آگاهیبخشی از برند موردنظر شود.
- در ایجاد تعامل دوسویه و افزایش شبکهسازی در شبکههای اجتماعی بسیار تأثیرگذار است.
- در ذهن مخاطب تا مدت طولانی خاطراتی را ثبت خواهد کرد.
- در جلبتوجه مخاطب به برند نقش پررنگی را ایفا میکند.
نحوه محاسبه ROI یا نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی تجربی چگونه است؟
امروزه تقریباً تمام کسبوکارها از مفهومی به نام ROI یا Return on investment بهمنظور اندازهگیری و تحلیل نرخ بازگشت سرمایهٔ مجموعه خود استفاده میکنند. به همین دلیل، بایستی قبل از شروع هر کاری، اهداف موردنظر خود را تنظیم کرده و آنها را در همه مراحل به کار ببرید. با انجام این کار میتوانید پس از رسیدن به نتیجه، به طور کامل میزان موفقیت مجموعه را در هر مرحله کمپین اندازهگیری و بررسی نمایید.
عموماً مجموعهها در بازاریابی تجربی به دنبال اهدافی همچون، بالابردن میزان تعاملات با مشتریان در شبکههای اجتماعی، افزایش فروش و یا درگیرشدن مخاطبان با محصولات و خدماتشان هستند.
یکی از رایجترین روشهای محاسبه ROI، ایجاد یک کانتر یا پاپآپ مخصوص برای کاربران تازهوارد، در ابتدای ورود آنها به رویداد است که با استفاده از آن میتوانیم از افراد علاقهمند ایمیل، اطلاعات تماس و آدرس شبکههای اجتماعیشان را دریافت کرده و در نهایت تاریخ رویدادهای مختلف را به ایشان یادآوری کنیم. با انجام این مرحله امکان اندازهگیری ROI و تحلیل دادههای آن بسیار آسانتر خواهد شد.
روشهایی برای امکان سنجش موفقیت
علاوه بر این روش، روشهای دیگری نیز برای بررسی میزان درگیری احساسی کاربران با محصولاتتان وجود دارد؛ شاید در ابتدای استفاده از آنها به نتایج موردنظر خود نرسید،؛ اما پس از گذشت مدت کوتاهی، نتایج کمکم به استانداردهای شما نزدیک و نزدیکتر میشوند. با انجام اعمال زیر نیز میتوانید امکان سنجش موفقیت خود را در مسیر رسیدن به هدف را ایجاد کنید:
- قبل از معرفی کامل محصولات و خدمات و ارائه آنها به عموم مردم، ابتدا از مشتریان دائمی و سپس از کاربران و مصرفکنندگان عادی، نظرسنجی کرده و پس از پایان یافتن مراحل بازاریابی نیز مجدداً آن را تکرار نمایید.
- )در حین برگزاری بازاریابیهای رودررو همچون بازاریابی تجربی، به اطراف خود توجه کنید.
مخصوصاً بهصورت و قیافههای شرکتکنندگان باید توجه کامل شود؛ چرا که افراد معمولاً احساسات خود را در چهرهشان نمایان میکنند. برای مثال اگر از بازاریابی شما رضایت داشته باشند، میخندد و اگر از آن راضی نباشند، حالت ناراحت یا بیحوصلگی را بر روی صورت خود به نمایش میگذارد. - در هنگام برگزاری کمپین، شما بایستی میزان تعاملات افراد گوناگون را با سایت، وبلاگ و شبکههای اجتماعی دیگر، بررسی نموده و در نظر داشته باشید.
- با استفاده از ابزارهای موجود در چرخههای کسبوکار، به نظرات مردم یا دیگر مجموعهها درباره رویدادهایتان دسترسی داشته باشید.
- یکی از جالبترین و دقیقترین روشهای اندازهگیری موفقیت کمپینها در شبکههای اجتماعی، استفاده از هشتگهای مخصوص آن کمپین است. شما میتوانید با قراردادن هشتگهای خاص بر روی محصولات و پَکهای خدمات خود، آمار خرید و رضایت مشتریان را از شیوههای بازاریابیِ در نظر گرفته شده، به دست آورده و آن را تحلیل و بررسی کنید.
- روش دیگر نیز، رهگیری محصولات خریداری شده یا در حال فروش است. به این صورت که میتوانید میزان فروش در هر کمپین را اندازهگیری کرده و نرخ بازگشت سرمایهتان را قبل و بعد از هر رویداد مقایسه نمایید.
نمونههایی از بازاریابی تجربی
اگر به کارنامه کمپینهای تبلیغاتی مختلف در سراسر دنیا توجه کنید، متوجه خواهید شد کسانی که از روش بازاریابی تجربی بهرهمند شدند، موفقیت بالاتری نسبت به بقیه کمپینها ثبت نمودهاند. به همین خاطر در این مقاله به چهار نمونه موفق در این بازاریابی کاربردی اشاره خواهیم کرد:
۱)ردبول Red bull
ردبول در ۱۴ اکتبر سال ۲۰۱۲ میلادی، یک ویدئو استریم را در یوتیوب تشکیل داد که رکورد بیشترین ترافیک تماشای یک لایو استریم در این اپلیکیشن را شکست. همچنین توانست با به ثبت رساندن رکورد جهانی بیشترین کلیک و بازدید بهصورت آنلاین، در تمامی برنامههای مدیا محور را جابهجا کند.
در این رویداد هیجانانگیز، فردی به نام فلیکس بومگارتنر، خود را از فاصله ۲۴ مایلی یعنی مسافتی حدود ۱۲۸ هزار فوتی بالاتر از سطح زمین، از یک موشک فضانورد به پایین انداخت. ردبول نیز با فیلمبرداری لحظهبهلحظه این اتفاق تکرارنشدنی، به شکل لایو و نمایش آن موجب محبوبیت بیشازپیش خود شد.
۲)رفینری Refinery
رفینری یکی از محبوبترین برندهای لایفاستایل بانوان محسوب میشود. این برند با برگزاری یک کمپین جالب و نوآورانه تجربیات جدیدی را برای مخاطبان و مشتریان خود به ارمغان آورد.
آنها در این کمپین، با ساخت ۲۹ اتاق مجزا و منحصربهفرد و قراردادن امکانات جدید در هر یک از اتاقها، شرکتکنندگان را با ساختارهای کسبوکار خود آشنا میسازند.
برای ترغیب بیشتر مردم به خرید این محصولات نیز، از شخصیتهای معروف و سلبریتی که مشغول در حیطه بازیگری و خوانندگی بودند، دعوت کرده و با برگزاری روم تورهای هیجانانگیز موجب حضور مردم در این فضا و تشویق به خرید هر چه بیشتر محصولات و استفاده از خدمات شد.
۳)فولکسواگن Volkswagen
برای هرکسی بالارفتن از تعداد زیادی پله، کار دشوار و طاقتفرسایی است؛ اما فولکسواگن در سال ۲۰۱۹ با ارائه ترفندی جالب و هیجانانگیز، بالارفتن از پلههای ایستگاه مترو را برای مسافران به یک لذت تبدیل کرد؛ تاحدیکه چیزی حدود ۶۶ درصد از آنها پله را به آسانسور یا پلهبرقی ترجیح میدادند.
فولکسواگن با رنگ کردن پلهها و قراردادن لایههای صوتی در زیر هر پله، فضایی را برای مردم ایجاد کرد که بسیار شبیه به نواختن پیانو بود. با این کار افراد علاقهمند با قدم گذاشتن روی پلهها، صدای شبیه به صدای نوتها را میشنیدند و کسانی که با نواختن پیانو آشنا بودند، تلاش میکردند با قدمهایشان یک آهنگ را به طور کامل بنوازند. فولکسواگن با ارائه این خدمات مبتکرانه، لذتبخش و جذاب توانست نمره خوبی از کارشناسان بازاریابی تجربی بگیرد.
۴) کوکاکولا Cocacola
این برند محبوب و معروف، در هنگام برگزاری جام جهانی با قراردادن یک دوربین تجربه واقعیت یا VR در روبروی ایستگاه مترو، بسیاری از افراد را به سمت خود کشاند. شخص با این تجربه میتوانست در برابر یک مانیتور بزرگ ایستاده و خود را در کنار بازیکن محبوبش ببیند، عکس بیندازد و حتی در صورت علاقه با او تمرین کند.
جمعبندی
بهطورقطع، مثالهای زیادی میتوان از بهکارگیری بازاریابی تجربی در کسبوکارها عنوان کرد؛ اما چیزی که اهمیت دارد، استفاده مفید از تفکرات خلاقانه و جدید است.
همچنین برای رسیدن به نتایج قابلقبول در این مسیر، باید برنامهریزیهای دقیق و هدفمند صورت گیرند؛ در غیر این صورت، فرد تنها وقت خود را به بیهودهترین شکل ممکن هدر داده است.
در نتیجه، شما باید روشهای درگیرکردن مخاطب و برقراری ارتباط با او را بهخوبی آموخته وسعی کنید با بهکارگیری این روشها، تحت برنامهریزیهای دقیق به خواستههای خود در کسبوکارتان برسید.
در اصل، بخش مهم یک بازاریابی مدرن مثل بازاریابی تجربی، آزمایش، اندازهگیری و تعیین معیار برای تلاشهایتان است.
در صورت ارائه یک بازاریابی تجربی خوب، این روش بهتنهایی میتواند موجب افزایش اعتبار و فروش شما شود؛ البته برای موفقیت صددرصدی کافی نیست و شما باید در کنار آن از مزایای بازاریابیهای دیگر نیز بهرهمند شوید.
برای جمعبندی این مقاله میتوان گفت بازاریابی تجربی به معنی انجام بهترین شیوههای بازاریابی در کمپینهای بازاریابی رودررو یا face to face است.
0 نظر